عوامل و موانع اساسی رستگاری از نظر قرآن 1400/11/5
عوامل و موانع اساسی رستگاری از نظر قرآن
رستگاری رستن از هر چیزی است که انسان را از سعادت و خوشبختی دور می سازد؛ کسی خوشبختی و سعادت را به دست می آورد که بتواند از موانع آن برهد و آنها را پشت سر بگذارد؛ زیرا تا موانع خوشبختی و سعادت موجود باشد، انسان هر آینه حتی اگر در سعادت و خوشبختی موقت باشد، این هراس و دلنگرانی و دلمشغولی را دارد که نکند دوباره گرفتار بدبختی و شقاوت شود. از همین رو، هر کسی برنامه ای برای رهایی و رستن از همه موانع سعادت دارد تا آنها را پشت سر گذارد و سعادت مطلق به دست آورد.پس کسی که بتواند موانع سخت را با عقلانیت و چارجویی و مکر کنار زده و سعادت را برای خویش رقم زند، چنین شخصی از مصادیق «مفلحون» و رستگارانی است که فلاح و رستگاری را با خوشبختی به دست آورده است.از آن جایی که در آموزه های وحیانی قرآن، رهایی از مشکلات و سختی های دنیوی و اخروی همانند دوزخ به عنوان نماد بدبختی و شقاوت و دست یابی به آرامش و آسایش مطلق و ابدی به عنوان مولفه ها و عناصر سعادت و خوشبختی ابدی در بهشت رضوان الهی اصل سعی و تلاش انسان در زندگی دنیوی است، می توان گفت که انسانی به فلاح و فوز و رستگاری می رسد که موانع را با مکر و چاره جویی عقلانی پشت سر بگذارد.براساس آموزه های وحیانی قرآن، موانع بسیاری برای فلاح و فوز در برابر انسان قرار دارد. شناخت این موانع می تواند به انسان در کسب سعادت ابدی کمک کند. مهم ترین موانع را می توان به موانع اعتقادی و رفتاری تقسیم کرد که شامل موارد زیر است:1-موانع اعتقادی: از نظر قرآن، مجموعه ای موانع اعتقادی موجب می شود که انسان نتواند به فلاح و فوز برسد و سعادت ابدی را برای خود رقم زند. این موانع شامل اموری چون کفر(،شرک، بت پرستی ،ارتداد به بت پرستی و مانند آنها است. 2-موانع رفتاری: موانع رفتاری شامل رفتارهای نادرست در حوزه های اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و مانند آنها می شود. خدا قرآن برخی از رفتارهای نادرست انسانی را مانع جدی بر سر راه فوز و فلاح می داند که شامل اذیت و آزار پیامبران ،افتراء به خدا و دروغ،بخت آزمایی، شراب خواری، قمار ، بخل، بی حجابی زنان ،بی عفتی، ناسپاسی و کفران نعمت،جرم و خلاف کاری، چشم چرانی، دنیاطلبی، رباخواری، رسوم و سنت های جاهلی ،سحر و جادوگری ،ظلم و ستم، عُجب، خودخواهی، خودستایی، توقع بی جا از ستایش بر کار نکرده و فرحناکی بی جا،لغو و بیهودگى، و مانند آنها می شود.انسان برای آن که موانع را بردارد، لازم است تا کارهایی را به شکل ایجابی و مثبت انجام دهد تا موانع باز نگردد و دوباره بازسازی نشود. از همین رو، لازم است که پس از مانع زدایی اقداماتی برای جلوگیری از بازگشت موانع فلاح و رستگاری انجام شود. در حقیقت با ایجاد این عوامل که شامل عوامل اعتقادی و رفتاری است، شخص تلاش می کند تا سدی محکم ایجاد کند تا موانع بازنگردد و دوباره مانعیتی را ایجاد نکنند؛ زیرا از نظر قرآن، تنها با تخلیه و مانع زدایی نمی توان به موفقیت تمام دست یابد و سعادت ابدی را در آغوش گرفت؛ بلکه لازم است تا با تحلیه و زینت بخشی خویش به اعتقادات و رفتارهای حق و صحیح به تثبیت حالات خویش و تبدیل آن به ملکه و مقوم اقدام کرد.بر این اساس، توجه به عوامل رستگاری به معنای دفع موانع است؛ زیرا انسان همان طوری که می بایست به رفع موانع اقدام کند، شرایطی را ایجاد کند که دفع موانع نیز انجام شود تا موانع دوباره قد علم نکند. عواملی که خدا در قرآن بیان می کند شامل دو دسته از عوامل اعتقادی و رفتاری است که در اینجا به مهم ترین آنها اشاره می شود:1-عوامل اعتقادی: برای تحقق رستگاری می بایست اعتقادی چون توحید و ایمان به خدا ،ایمان به غیب، ایمان به آخرت،کتب آسمانی و قرآن، ایمان به آیات الهی، ، رضایت به مقدرات الهی و مانند آنها ایمان داشته باشد تا رستگاری برایش رقم بخورد.2-عوامل رفتاری: از نظر قرآن، همان گونه که لازم است انسان در رفتارهای گوناگون عبادی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مانند آنها مانع زدایی کند، هم چنین در این ساحات گوناگون نیز می بایست رفتاری را در پیش گیرد که موجب ملکه و مقوم ذات او باشد و او را برای آخرت آماده سازد و سعادت اخروی و ابدی را برایش رقم زند. از مهم ترین عوامل رفتاری رستگاری می توان به مواردی چون تعظیم پیامبر، پیروی و اتباع و اطاعت از ایشان، اطاعت و اتباع از امامان معصوم،پیشگامی در ایمان، تبری از دشمنان خدا و رسول و امامان، تزکیه نفس،تقوا(، توبه و بازگشت به سوی خدا، حفاظت از حدود الهی، قانون مداری روزه و دیگر اعمال عبادی، توسل و تقرب به خدا، جهاد،چشم پوشی مرد و زن از نگاه به محرمات، حفظ حجاب و عفاف، خشوع قلبی در نماز، خشیت و خوف عالمانه از خدا،دعوت دیگران به خیر و نیکی، محبت مهاجران الهی، ایثارگری، ذکر خدا، اخلاص،ادای زکات ،امانتداری،امر به معروف و نهی از منکر، انفاق، انقیاد و گوش سپاری، نماز به ویژه رکوع و سجود و محافظت بر نماز اول وقت، صبر و استقامت،صداقت و راستی،وفای به عهد،اعمال صالحو مانند آنها اشاره کرد
همسر شهید نواب صفوی :بعد از افطار به آقا گفتم :دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم حتی نان خشک!فقط لبخندی زد!این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم!سحر برخاست، آبی نوشید!گفتم: دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم!باز آقا لبخندی زد!بعد از نماز صبح هم گفتم!بعد از نماز ظهر هم گفتم!تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریم!اذان مغرب را گفتند، آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمود : امشب افطارى نداریم؟گفتم: پس از دیشب تا حالا چه عرض میکنم؛ نداریم، نیست!آقا لبخند تلخی زد و فرمود : یعنی آب هم در لولههای آشپزخانه نیست؟!خندیدم و گفتم :صد البته که هست؛رفتم و با عصبانیت سفرهای انداختم، بشقاب و قاشق آوردم و پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا!هنوز لیوان پر نکرده بود كه در زدند!طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در!آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند.آقا فرمود: تعارف کن بیایند بالاهمه آمدند!سلام و تحیت و نشستند.آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند!من هم گفتم: بله آب در لولهها به اندازه کافی هست!رفتم و آوردم!آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند!در همین هنگام باز صدای در آمد.به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم :برو در را باز کن، این دفعه حتماً از مشهدند!الحمدلله آب در لولهها هست فراوان!مرحوم نواب چیزی نگفت!یوسف رفت در را باز کرد، وقتی كه برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمده است!گفتم: اینها چیه؟!گفت: همسایه بغلی بود؛ظاهراً امشب افطاری داشتهاند، و به علتی مهمانی آنان بههم خورده است!آقا نگاهى به من کرد، خندید و رفت.من شرمنده و شرمسار!غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم.ميل کردند و رفتند.آقا به من فرمود :یک شب سحر و افطار بنا بر حکمتی تاخیر شد چهقدر سر و صدا کردی؟!وقتی هم نعمت رسید چهقدر سکوت کردی؟! از آن سر و صدا خبری نیست!بعد فرمود: مشکل خیلیها همین استنه سکوتشان منصفانه است و نه سر و صداشان!وقتِ نداشتن داد میزنند!وقتِ داشتن بخل و غفلت دارند!