علم، معیار درجات آخرتی                   

هر چند که ایمان و عمل صالح موجب کسب معیاری برای رستگاری به نام تقوای الهی است تا جایی‌که هر کسی ایمان با ثبات‌تر و اعمال صالح بیشتری داشته باشد، به تقوای الهی نزدیک‌تر است، چنانکه اهل احسان به سبب عفوو عدالت این‌گونه به تقوای الهی نزدیک‌تر هستند که ملاک و معیار ارزشگذاری خدا است، آنجا که می‌فرماید: تقوای الهی پیشه کنید تا خدا به تعلیم شما بپردازد.(بقره، آیه ۲۸۲)باید توجه داشت که وقتی معلم انسان خدا و تعلیم به دست او باشد، این تعلیم مانند تعلیم معلمان دیگر نیست که مقداری معلومات را به شکل کلمات و الفاظ یا رفتار به انسان بیاموزند و مفاهیمی را در ذهن انسان شکل دهند که دانایی او را تشکیل می‌دهد، بلکه تعلیم الهی به شکلی است که انسان نسبت به معلوم‌های خویش به دارایی می‌رسد و افزون بر اینکه به یقین شهودی و حضوری نسبت به معلوم دست می‌یابد، بلکه آن را به‌عنوان دارایی جزو ذات خویش می‌سازد. از همین رو وقتی حضرت خضر(ع) با تعلیم الهی، از علم لدنی برخوردار می‌شود، از برتری نسبت به حتی موسی(ع) بهره‌مند می‌شود؛ زیرا او از دارایی برخوردار است نه دانایی صرف. البته از آنجا که اموری چون ایمان و تقوا و نیز آثار آنها از جمله علم و یقین دارای مراتب تشکیکی و درجات بسیاری است، علوم و یقین نیز دارای مراتب و درجات بسیاری است که به‌عنوان نمونه در آیات قرآن از علم‌الیقین و عین‌الیقین و حق الیقین سخن به میان آمده است.از نظر قرآن، درجات انسانی که مقامات عرفانی شخص را نیز مشخص می‌کند، براساس همین درجات علم افراد مشخص خواهد شد. بنابراین، مومنی که عمل صالحی را براساس علم و یقین انجام می‌دهد با مومنی که از چنین معرفتی برخوردار نیست، در یک سطح نیست. هر عمل مومن بدون علم و یقین، موجب یک درجه برای اوست؛ در حالی که عمل مومن عالم دارای چند درجه است؛ چنانکه خدا به این نکته توجه می‌دهد و می‌فرماید: خدا کسانی از شما را که ایمان آوردند، درجه‌ای بالا می‌برد؛ و کسانی که دارندگان علم هستند درجاتی بالا برده و رفعت می‌بخشد. پس از نظر قرآن خدای رفیع الدرجات (غافر، آیه ۱۵) درجات هرکسی را براساس درجات علم افزایش می‌دهد.به سخن دیگر، مؤمن عالم چند درجه دارد و مؤمن غیرعالم یک درجه. در این میان مومنان دارای علم در سطح حق الیقین در اوج تمامی همه درجات قرار می‌گیرند و مراتب دیگر از علم‌الیقین و عین‌الیقین هرچند که دارای درجاتی هستند که از درجه مومن غیرعالم بسیار بالاتر است، ولی در سطح حق‌الیقین نیست.

دروغ ریشه جامعه را خشک میکند!:یکی تعریف می کرد: کنار سی و سه پل اصفهان نشسته بودم. نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله خارجی افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد. به قدری چهره زیبا و با نمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید، اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد.دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد! به عادت همیشگی، دستم را که خالی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم !بلافاصله به سویم حرکت کرد! در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود به سرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد!بچه آمد و شکلات را گرفت!به پدرش که ایتالیایی بود گفتم من قصد اذیت او را نداشتم!او گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی، اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است!کار تو باعث میشد که بچه، دروغ را تجربه کند و دیگر به کسی اعتماد نکند. دروغ ریشه های جامعه را میخشکاند.با زبانهایمان دروغ میگوییم و با همان زبانها به درگاه خدا دعا میکنیم. حال نمازی که میخوانیم فرشته های بالای سرمان عزا میگیرند که چه کنند؛"ایاک نعبد" را جزء عباداتمان بنویسند؟یا جزء دروغهایمان؟!

قناعت:قناعت، کلید رضایت از زندگی است. شخص قانع برای کسب روزی تلاش می کند ولی به آنچه خدا روزی اش کرده، اکتفا می کند. چنین کسی نه معترض است و نه احساس ناکامی می کند؛ در نتیجه از زندگی خود احساس رضایت خواهد کرد.تفاوت فرد قانع با فرد حریص، تنها یک چیز است: آرامش؛ چیزی که فرد قانع از آن بهره مند و فرد حریص از آن محروم است.امام صادق میفرمایند: «به آنچه خدا قسمت تو کرده قانع باش، تا زندگی ات با صفا شود»  قصص الانبیا، ص١٩۵

بین الطلوعین:بین الطلوعین فاصله زمانی از طلوع فجر و اذان صبح تا طلوع آفتاب است که حدود یکساعت و نیم طول میکشددر روایات از این زمان به ساعتی ازساعات بهشت یاد شده هر کس میخواهد خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت را داشته باشد و از بدبختی ها رهایی یابد ؛ می بایست در این ساعات بهشتی بیدار بماندامام رضا علیه السلام فرمودند :ما بین طلوع سپیده صبح تا طلوع خورشید ملائکه الهی ارزاق انسانها را تقسیم میکنند ؛ هر کس در آن زمان بخوابد غافل و محروم خواهد بود. وسایل الشیعه ج ۶ ص ۴۹   آثاربیداری بین الطلوعین :طول عمر-نشاط درونی-برکت و وسعت روزی-سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی

"اشک_خائفانه":امام صادق علیه‌السلام فرمودند :گاه به علت زیادی گناهان، فاصله میان بهشت و بنده ، بیش از فاصله زمین تا عرش می گردد پس تنها چاره چنین بنده ای این است که از خوف خداوند عزوجل گریه سر دهد و به خاطر گناهانی که مرتکب شده آنقدر اشک ندامت و پشیمانی بریزد که فاصله او و بهشت کمتر از فاصله پلک چشم تا مردمکش گردد .

امام صادق علیه السلام فرمودند :خوشا به حال باکین بر گناه، صاحب این صورت کسی است که از شدت ترس از خداوند ، بر گناهی که تنها  خدا از آن باخبر است گریه می کند . ثواب الاعمال : 2/200