اگر از فرصت ماه مبارک رمضان استفاده نکنیم، شاید نام ما جزء متکبرین نوشته شود     

در میان ماه‌های سال، فرصتی که در این فرصت بیش از هر زمان دیگری می‌توانیم به خدا نزدیک بشویم، ماه مبارک رمضان است. اگر از این فرصت استفاده نکنیم خدا حق دارد در اوقات دیگر هم ما را از مقرب‌ شدن محروم کند. اگر از فرصت ماه مبارک رمضان خوب استفاده نکنیم شاید نام ما جزء متکبرین و مستکبرین نوشته شود؛  تا وقتی ابواب رحمت الهی باز نشده و آن‌همه مغفرت بر سر و روی ما بارش نگرفته است، اگر دعا نکردیم و در خانۀ خداوند نرفتیم، البته کار بدی کرده‌ایم، ولی نام ما را جزء مستکبرین نمی‌نویسند. اما وقتی خدا ابواب رحمتش را باز کرد و فرمود: «مرا بخوانید، تا دعای شما را مستجاب کنم؛ و ما این فرصت را از دست دادیم، اینجا دیگر حق‌مان است اگر اسم ما را جزء مستکبرین بنویسند. لذا ماه مبارک رمضان در عین حال که محبوب است و رحمت دارد، هیبت و عظمت هم دارد.برای ماه مبارک رمضان باید آماده شد و ماه شعبان برای این منظور، خیلی زمان مهمی است.انسان مقرب چشم و گوش دیگری پیدا می‌کند. گویا در سطح دیگری از نظام آفرینش قرار گرفته است. یعنی یک نوع «بی‌خود شدن» و «از خود رها شدن» و این یک سُکر و مستی‌ای را به دنبال می‌آورد. عرفا در ادبیات شاعرانه به دنبال همین مستی هستند.بی‌خود شدن یک شیرینی و حلاوت خاصی دارد. کسانی که به خدا مقرب می‌شوند «بی‌خود» می‌شوند یعنی «بی‌من» می‌شوند. «من» یک ثقل بالایی دارد و خیلی سنگین است، این سنگینی، روح انسان را روی زمین نگه می‌دارد و نمی‌گذارد بالا برود. کسی که «بی‌خود» بشود دیگر نیروی ثقل انانیت، روح او را به زمین نمی‌کِشاند و نمی‌خراشد، یک سبک‌بالی و قدرت و بصیرت خاصی پیدا می‌کند! مثل این است که انسان بر جاذبۀ زمین غلبه کند و بالا برود؛ بدون اینکه بال بزند. این کار را با یک ارادۀ مخصوص، انجام می‌دهد و اگر لحظه‌ای آن اراده را قطع کند، پایین می‌افتد.باید «بی‌خود» شوی. گاهی اوقات آدم با بلا بی‌خود می‌شود و گاهی با معرفت. ولی آن حالت بی‌خود شدن، آن‌قدر فوق‌العاده است که در آن حالت، قدرت انسان بسیار بالا می‌رود و انسان قوی می‌شود! مثلاً قدرت ذهن انسان خیلی بالا می‌رود.ماه رمضان، فرصتی برای تقرب است. زندگی متقربانه یک زندگی دیگری است. انسان بعد از اینکه مقرب شد یک‌طور دیگری زندگی می‌کند و زندگی متفاوتی خواهد داشت. تقرب یک فضای مخصوص و یک حسّ ویژه ایجاد می‌کند، بالاخره انسانی که مقرب است با کسی که مقرب نیست فرق می‌کند! شما که نزدیک قبور مطهر ائمۀ هدی(ع) می‌شوی، حسّت فرق می‌کند؛ حالا اگر نزدیک خدا بشوی چه می‌شود؟!.باید مقرب شدن را تجربه کنی و آثارش را در روح و جسم و حرکات خود ببینی.باید بفهمیم نماز ما متفاوت شده است! این‌قدر درِ خانۀ خدا ضجه خواهیم زد، زمین و آسمان را به‌هم خواهیم دوخت؛ تا تجربه کنیم. ما باید مقرب بشویم، ما راه دیگری نداریم و فرصت دیگری هم نداریم.در فضای تقرب باید 24 ساعته برای همۀ کارهایت نیت قربت داشته باشی.در فضای نزدیک بودن به پروردگار عالم زندگی کردن یک زندگی دیگری است! در این زندگی به ما می‌گویند: بیست و چهار ساعته باید نیت داشته باشی. کمااینکه پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرماید: یا اباذر! برای همۀ کارهای خودت حتی برای خوردن و خوابیدن خودت هم نیت داشته باش، یعنی نیت قربۀ الی الله.گویا خدا در ماه رمضان می‌خواهد تجربۀ تقرب را به زور به ما بچشاند!مثلاً ما خسته هستیم و می‌خواهیم بخوابیم؛ خداوند می‌فرماید: «خُب به خاطر من بخواب!» ولی ما گوش نمی‌دهیم. یازده ماه از سال گوش نمی‌دهیم. بعد خداوند متعال می‌فرماید: «خُب، من در این ماه رمضان، به صورت اجباری یک تجربه‌ای به تو می‌چشانم!» مثلاً در ماه رمضان می‌گویند: خواب آدم روزه‌دار عبادت است. یعنی همین خوابش الآن دارد او را به من نزدیک می‌کند. لذا وقتی می‌خوابی و بلند می‌شوی، حال خوشِ معنوی داری، در حالی که وقت‌های دیگر اگر بخوابی و بلند شوی، معمولاً حالت گرفته است؛ چون می‌فهمی که از خدا دور شده‌ای. اما در ماه رمضان نه‌تنها خواب روزه‌دار بلکه نَفَس کشیدن او هم تسبیح است.برخی با احترام گذاشتن به ماه مبارک رمضان مقرب می‌شوند.همین احترامی که می‌گذارند و مثلاً روزۀ پیشواز ماه مبارک رمضان می‌گیرند، مقرب می‌شوند یا همین‌که غصه می‌خورند که «چرا آماده نیستند؟!» مقرب می‌شوند.اگر شیرینی تقرب را تجربه کنیم کلّ ماه رمضان برای ما عید است.ببینید خداوند چطور دارد به زور، تو را به خودش نزدیک می‌کند و در آغوش می‌گیرد. کافی است یک‌مقدار آداب ماه مبارک رمضان را رعایت کنی. مثلاً یکی از آدابش این است که اگر کسی در این ماه، با تو مجادله کرد و تو خواستی جوابش را بدهی و اتفاقاً جواب دندان‌شکنی هم داشتی که بگویی و حالش را بگیری، این کار را انجام  نده و پیش خودت بگو: «چون روزه هستم، جوابت را نمی‌دهم»ای کاش شیرینی زندگی متقربانه را تجربه کرده بودیم تا کلّ ماه رمضان برای ما عید باشد، شاد باشد و روح و قلب و جگرمان از ماه مبارک رمضان حال بیاید تا نیاز نداشته باشیم شب‌ها بنشینیم جُک بگوییم یا برنامۀ طنز ببینیم تا خوشحال بشویم! ولی الان شب‌های ماه رمضان ما را دعوت می‌کنند و می‌گویند: بیایید بنشینید و برنامۀ طنز نگاه کنید! این طنز را باید بگذارید برای کسی که دلش گرفته، نه برای کسی که به‌خاطر ماه رمضان دلش شاد است. مگر عزا گرفته‌ایم که نیاز به جُک و برنامۀ طنز داشته باشیم! مگر وقتی به خدا نزدیک می‌شویم، عزا می‌گیریم؟!چرا در ماه رمضان آدم بیشتر گریه می‌کند؟چون خیلی شاد است. آدم غمگین گریه نمی‌کند بلکه دنبال خندیدن است. این آدم شاد است که دوست دارد اشک بریزد. مثل اشک پدر مادرهایی که بچۀشان را عروس دامادها کرده‌اند. اینها وقتی بچۀشان به ثمر می‌نشیند، اشک و گریۀ خوشگلی دارند. ماه مبارک رمضان بهترین فرصت برای تقرب است. زندگی در فضای تقرب و نزدیکی به خدا، زندگی بسیار متفاوتی است! از شما روزه‌گیرها می‌پرسم: آیا افطار یک مزۀ دیگری ندارد؟ یک لطف و صفای دیگری ندارد؟