عاشورا نقطه عطف بزرگی در تاریخ بشریت است 1401/5/10
عاشورا نقطه عطف بزرگی در تاریخ بشریت است
این مناسبت یکی از بزرگترین مناسبت در تاریخ امت اسلامی و نقطه عطف بزرگی به شمار می رود و باید از طریق عبرت گیری، پندآموزی، درس گیری و تعامل روحی و جسمی با آن، آینده امت را ترسیم کنیم.امت اسلامی، امتی است که خداوند سبحان برگزیده تا وارث زمین باشد و در مورد آن فرموده « کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ». پیشگامان این امت باید مناسبت عاشورا را به عنوان نقطه آغازی برای اصلاح در نظر بگیرند و مسئله اصلاح را از درس و عبرت گیری از این مناسبت و تلاش برای اینکه انسان حسینی منبع اصلاح برای تمامی جهان باشد، در پیش گیرند.حماسه عاشورا با تمامی قهرمانان و گروه های سِنی آن، حماسه بخشش و مدرسه کامل حماسه ایمانی است. در این حماسه، قهرمانان هر آنچه که داشتند در راه خداوند تقدیم کردند و مصداق آیه (إنَّ ٱللَّهَ ٱشْتَرَیٰ مِنَ ٱلْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَٰلَهُم بِأَنَّ لَهُمُ ٱلْجَنَّةَ ۚ یُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ) بودند و این عین جانفشانی است.ما باید به جهانیان بیان کنیم که یک فرد مسلمان به ویژه مؤمن حسینی، تا چه اندازه به اخلاق نیکو، آراسته است.انسان حسینی سیراب از روحیه عاشورا، باید اندیشه خود را در راه خدمت به دیگران و یاری آنها به کار گیرد و یک لحظه هم به فکر سلب حقوق آنها نباشد؛ چراکه این پیام امام حسین (علیه السلام) است هنگامی که فرمودند: (إنی لم أَخْرُج أشراً ولا بَطِراً وإنَما خَرَجْتُ لطَلَب الإصْلاح فی أُمَة جَدی، أُریدُ أنْ آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَةِ جَدّی و أبی). «من برای جاه طلبی و کام جویی و آشوبگری و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم می خواهم امر به معروف و نهی از منکر و به شیوه جد و پدرم حرکت کنم».دشمنان امت اسلامی در کمین ما هستند و برای تفرقه و چند دستگی ما تلاش می کنند تا بر ما مسلط شده و ثروت های ما را به غارت ببرند.باید از منبر حضرت اباعبد الله الحسین (ع) برای تمرکز بر مفهوم وحدت استفاده شود؛ به ویژه که ما تمامی الزامات وحدت از جمله اندیشه مشترک و هدف واحد را دارا هستیم.مناسبت ها مانند راهپیمایی عاشورایی و اربعینی، هر ساله میلیون ها بشر را بیدار کرده و به آن روح ملائکی می دمد، نه اینکه گرایش های سیاسی یا نژادی یا عشایری آن را از هم جدا کند.خطیب حسینی باید به وحدت تشویق کند؛ چراکه وحدت مایه عصمت امت و راه قدرت یابی و موفقیت آن بر دشمنان به شمار می رود و خداوند متعال در همین راستا در قرآن کریم می فرماید: (وَٱعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ ٱللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُواْ) (همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید و تفرقه نکنید). چه رسیمانی بهتر از ولایت حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) و اهل بیت (ع) است.بیان سیره و مصائب در هر سخنرانی ضرورت دارد، امّا توجه به امور مردم و ارائه توصیه ها و نصیحت هایی متناسب با نیاز های آنها، ضروری است.این عالم شیعه در پایان خطبا را به تشویق مردم به دوری از امور منفی مثل غیبت، سخن چینی، رشوه، فساد و اموری که منجر به نابودی جامعه و دوری از ارزش های عاشورا می شود دعوت کرد. آیت الله سید محمد تقی مدرسی-منبع:مهر
تاويل ركوع و سجده:امير المومنين عليه السلام:...تأويل كشيدن گردنت در ركوع اين است كه با خود گويى : اگر گردنم را بزنى باز به تو ايمان دارم . سر برداشتنت از ركوع و گفتن جمله «سمع اللّه لمن حمده» تأويلش اين است : كسى كه مرا از نيستى به صحنه هستى آورد.تأويل سجده اول اين است كه در حال سجده از ذهن و دلت بگذرانى كه : مرا از اين[خاك ]آفريدى . سر برداشتنت از سجده اول، تأويلش اين است : مرا از خاك بيرون آوردى و سجده دوم به معناى اين است كه : مرا به خاك برمى گردانى و در سر برداشتنت از سجده دوم از قلبت بگذرانى : بار ديگر مرا از خاك بيرون مى آورى...
سه پند :صیادى گنجشکى گرفت ، گنجشک گفت : مرا چکار خواهى کرد ؟ گفت: بکشم و بخورم. گفت : از خوردن من چیزى حاصل تو نخواهد شد ولی اگر مرا رها کنى سه سخن به تو می آموزم که برای تو بهتر از خوردن من است. صیاد گفت : بگو. گنجشک گفت : یک سخن در دست تو بگویم و یکى آن وقت که مرا رها کنى و یکى آن وقت که بر کوه نشینم !!!صیاد گفت : اولی را بگو. گنجشک گفت : هرچه از دست تو رفت برای آن حسرت مخور ! پس صیاد او را رها کرد و بر درخت نشست و گفت : محال را هرگز باور مکن ! پرید و بر سر کوه نشست و گفت : اى بدبخت اگر مرا می کشتى اندر شکم من دو دانه مروارید بود هر یکى بیست مثقال که توانگر مى شدى و هرگز درویشى به تو نمی رسید …صیاد انگشت در دندان گرفت و دریغ و حسرت خورد و گفت: باز از سومی بگو ! گنجشک گفت : تو آن دو سخن را فراموش کردى ، سومی را می خواهی چکار ؟ به تو گفتم برای گذشته اندوه مخور و محال را باور مکن ، بدان که پر و بال و گوشت من ده مثقال نیست آن وقت چگونه در شکم من دو مروارید چهل مثقال وجود دارد و اگر هم بود حالا که از دست تو رفته ، غم خوردن چه فایده ؟گنجشک این سخن گفت و پرید.
آیت الله جوادی آملی :آن که منتظر راستین امام عصر (عج) است، بر اثر تخلق به اخلاق الهی گرد حرام نمی گردد و جانش به گرد معصیت غبار نمی گیرد و می کوشد در انجام دادن واجب و دوری از معصیت که در رأس آموزش های فرعی اسلام است، قصور و تقصیر روا ندارد.واجبات را عمل و از حرام ها دوری کند و فراخور توان خویش به انجام دادن مستحب و ترک مکروه نیز اهتمام ورزد؛ و چون چنین کند، مطلوب مولای خویش را به انجام رسانیده و مستحق عنایت خاص و نگاه تشریفی امام خویش و سایر عترت طاهره (علیهم السلام) خواهد شد. امام مهدی موجود موعود ص 186