امام حسین(ع) و چالش بزرگی برای نجات اسلام و هدایت انسان‌ها
از نظر آموزه‌های قرآن، بزرگ‌ترین و خطرناک‌ترین دشمنان اسلام منافقان داخلی هستند که با پوسته اسلام به دنبال حذف محتوای آن بوده‌اند. فتنه‌ای بزرگ که جز با هوشیاری و بصیرت امت و امام نمی‌توان از آن عبور کرد؛ زیرا هدف منافقان حذف اشخاص و مومنان با قتل نبود، بلکه هدف اصلی آنان، حذف اسلام و بازگشت به نظام مشرکانه و کافرانه جاهلی بود تا حکومت جاهلی به جای حکومت اسلامی بنشیند و سبک زندگی جاهلی جایگزین سبک زندگی اسلامی‌شود تا این‌گونه بتوانند همان پوشش جاهلی و رفتار جاهلی را در زندگی داشته باشند و از محدودیت‌های شریعت، خود را برهانند. قرآن از همان زمان آغاز تشکیل دولت مدنی اسلام به مومنان و رهبران هشدار می‌دهد که مراقب توطئه‌های منافقان و فتنه‌گری‌های آنان باشند. براساس گزارش‌های قرآنی مهم‌ترین هدف آنان حذف پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) از جایگاه رهبری و تقلیل آنان به ساحت اخروی و ابعاد شخصی زندگی است. از این رو مخالفت‌های آنان با پیامبر(ص) به ساحت اجتماعی و سیاسی باز می‌گشت و انواع کارشکنی را داشتند تا این بخش از اسلام از ساحت نظام ولایی مدنی حذف شود.خدا در قرآن بیان می‌کند که اتمام نعمت اسلام و اکمال دین تنها در سایه پذیرش و بقای ولایت الهی است که مسئولیت الهی رهبری امت را به عهده‌دارد. بنابراین، دشمنان به‌ویژه منافقان بر آن بودند تا با حذف امر مهم ولایت از نظام دینی اسلام، در عمل اسلام را از حضور واقعی در زندگی مردمان حذف کنند و این‌گونه اسلامی بی‌محتوا و ظاهری را در میان مردمان ترویج دهند.
بر اساس گزارش‌های تفسیری چنین امری پس از پیامبر(ص) اتفاق افتاد و در سقیفه بنی ساعده همان اسلام نفاق قدرت یافت. این‌گونه است که امیرمومنان علی(ع) که به نصوص متواتر الهی قرآنی و روایی برای ولایت امرالمسلمین نصب شده بود، کنار گذاشته می‌شود و اسلام ولایی جای خود را به اسلام غیرولایی می‌دهد و دین از تمامیت و کمال می‌افتد؛ زیرا اگر با ولایت امام علی(ع) اتمام نعمت و اکمال دین اتفاق می‌افتد، با حذف آن دین گرفتار عیب و نقص می‌شود و از تمامیت و کمالیت ساقط می‌شود.این‌گونه است که مهم‌ترین و بزرگ‌ترین انحراف در اسلام رخ می‌دهد و اسلامی ناقص و معیوب جایگزین اسلام تمام و کامل می‌شود؛ زیرا اسلام بی‌ولایت مولی الموحدین، اسلام ناقص و معیوب به نص قرآنی است.(مائده، آیه ۳) بنابراین، می‌توان گفت که خطرناک‌ترین دشمنان توانستند به هدف خویش برسند و «فساد» را با تحریف مفهوم ولایت و حذف مولی الموحدین‌(ع) در اسلام ایجاد کنند. شاید در شرایط عصر نخست سخت بود که بصراحت به آن جامه عمل بپوشانند، اما پس از گذر زمانی‌ اندک، شرایط در دوره معاویه و یزید به گونه‌ای شد که یزید به صراحت می‌گوید: نه خبری آمد و نه وحی نازل شد. از نظر یزید، همه این حوادث صدر نخست چیزی جز جنگ قدرت در میان قبائل قریش نبود که در نهایت این‌هاشمی‌ها بودند که به لطائف الحیل به نام وحی، حکومت را از آن خود کردند؛ و امروز دوباره بنی امیه توانست به حق خویش برسد و حکومت را در اختیار گیرد.این نگرش که یزید به صراحت از آن یاد می‌کند، در میان منافقان صدر اسلام وجود داشته ولی قدرت ابراز صریح آن را نداشتند؛ اما در شرایطی که یزید در آن می‌زیست انکار صریح وحی و نفی شهادتین دیگر هزینه‌ای نداشت؛ زیرا امت اسلامی در طول این سالیان به گونه‌ای پرورش یافته‌اند که در قالب جبر فکری و علمی و اکراه عملی پذیرای هر گونه فکر و‌ اندیشه و رفتاری برخلاف فلسفه و سبک زندگی قرآنی بودند.به هر حال، آنچه در عصر اموی غلبه کرده و به عنوان فلسفه و سبک زندگی اسلامی مطرح می‌شود، همان تفکرات و فلسفه و سبک زندگی جاهلی است که لباس اسلامی پوشیده است. ظلم و فساد در این جامعه نهادینه شده و به عنوان یک مشیت الهی در قالب جبر تعریف و پذیرفته شده است. بنابراین، مشکلی نیست که حتی با نفی شهادتین، امتی تحت امامت پیشوایی ظالم و منافق قرار گیرد که در اصطلاح قرآنی از آنان به «ائمه الکفر» یاد می‌شود. در این عصر اسلامی، این ائمه الکفر هستند که امت را مهار و مدیریت و رهبری می‌کنند. بنابراین، امت اسلامی‌، گرفتار انواع فساد می‌شود که بر خلاف اهداف امت اسلامی الهی ولایی است.از نظر حضرت اباعبدالله الحسین(ع) امتی که پس از سقیفه بنی ساعده شکل گرفته‌، امتی مبتلا شده به امامت جور امویان است بنابراین، نیاز است تا با امر به معروف و نهی از منکر و حرکت بر اساس سنت و سیره پیامبر(ص) و امیرمومنان علی(ع) اقدام اصلاحی انجام شود.از نظر آن حضرت(ع) در گام نخست باید با حذف امام فاسد و کافر به نام یزید، شرایطی را فراهم آورد تا امت اسلام بیدار شده و از فساد و تباهی پرهیز کند و به اصلاح امر خویش بپردازد. پس تا زمانی که زمامدار فاسد و کافری در راس امور امت است، امکان اصلاح امت وجود ندارد؛ زیرا مردمان تابع زمامداران خویش هستند و این ملوک هستند که فلسفه و سبک مملوک را ساماندهی می‌کنند.پیروان سفیانی گام به گام همان افکار و فلسفه و سبک زندگی را در میان امت اسلام جایگزین می‌کنند که امام کفر یعنی یزید برای آن برنامه داشته است. در همه جا فساد در اجزای امت رخنه می‌کند و اسلام حقیقی گام به گام مواضع خود را از دست می‌دهد. دشمن سنگر به سنگر پیش می‌آید و امت مومن گام به گام عقب‌نشینی می‌کند. شرایط به‌گونه‌ای رقم می‌خورد که یزید بر آن می‌شود تا آخرین میخ را به تابوت اسلام بزند؛ این‌گونه است که یزید صریحا از نفی شهادتین سخن می‌گوید و بر آن است تا امت اسلامی را به امت جاهلی تبدیل کند. شیعیان سفیانی در همه نقاط جهان اسلام به شدت با تابعیت از یزید در حال فرهنگ‌‌سازی بودند تا چنین اتفاقی رخ دهد.در این زمانه است که اباعبدالله الحسین‌(ع) برای صیانت از شهادتین قیام می‌کند تا این‌گونه امت اسلام را صیانت کند و از فسادی که در میان آنان رخ داده نجات دهد. مهم‌ترین فساد در میان امت اسلام آن است که در قبال تهدیدات مستقیم به اسلام و مهم‌ترین مولفه آن یعنی شهادتین، امت سکوت کرده و هیچ امر و نهی ندارد. اگر این امر به همین منوال ادامه می‌یافت به‌زودی حذف شهادتین به‌طور رسمی از منابر انجام می‌شد؛ اگر اقدامات امام حسین(ع) نبود، دیگر کسی نمی‌توانست جلوی حذف شهادتین را بگیرد و یزید و یزیدیان می‌توانستند به مقاصد شوم و پلید خویش برسند و امت جاهلی را جایگزین امت اسلامی‌کنند؛ زیرا هیچ کس دیگر نمی‌توانست در برابر یزیدیان بایستد و آنان را از عمل به حذف شهادتین بازدارد. حذف شهادتین به معنای حذف اسلام و جایگزینی جاهلیت عربی بود که هدف منافقان از صدر اسلام تا کنون بوده است.پس اگر امام حسین(ع) برای اصلاح امت قیام نکرده بود و دنبال حذف امام کفر یعنی یزید نمی‌رفت، امروز دیگر خبری از امت اسلام نبود؛ زیرا با حذف شهادتین دیگری خبری از اسلام باقی نمی‌ماند. چنان‌که حضرت می‌فرماید: هنگامی که امت اسلام به زمامداری مثل یزید گرفتار آید، فاتحه اسلام را باید خواند.اما قیام اباعبدالله و شهادت آن حضرت(ع) و اصحاب و یارانش موجب شد تا یزید نتواند به هدف خویش برسد و شهادت امام امت را متوجه کرد که خطر عظیمی اسلام را تهدید می‌کند؛ زیرا سید شباب اهل‌الجنه به شهادت می‌رسد و کسی که او را به شهادت رسانیده است، دولت یزیدی است که دنبال حذف اسلام به‌طور کامل است. از همین رو قیام‌های دیگر رخ می‌دهد تا اجازه داده نشود شهادتین حذف و اسلام به‌طور کامل از جهان حذف شود.