سبک زندگی اسلامی 1401/6/23
سبک زندگی اسلامی
کفار به امیرالمومنین گفتند:در چه سال و تاریخى خدایت به وجود آمد ؟امام علی (علیه السلام) فرمود ؛ خداوند وجود داشته قبل از وجود آمدن زمان و تاریخ و هرچیزى که وجود داشته .کفار گفتند : چه طور میشود؟ ! هرچیزى که به وجود آمده یا قبلش چیزى بوده که از او به وجود آمده ویا تبدیل شده !؟امام على (علیه السلام) فرمود : قبل از عدد ٣ چه عددى است ؟گفتند : ٢ امام پرسید قبل از عدد ٢ چه عددیست ؟گفتند : ١امام پرسید و قبل از عدد ١ ؟گفتند : هیچ امام فرمود چطور میشود عدد یک که بعدش اعداد بسیاری هست قبل نداشته باشد ولی قبل ازخداوند که خود احد و واحد حقیقى است نمیشود چیزى نباشد ؟؟کفار گفتند: خدایت کجاست وکدام جهت قرار گرفته !؟امام فرمود: همه جا حضور دارد وبر همه چیز مشرف است .گفتند: چطور ممکن است که همه جا باشى و همه جهت اشراف داشته باشى !امام فرمود :اگر شما در مکانى تاریک خوابیده باشید صبح که بیدار شوید روشنایی را از کدام طرف و کجا می بینید ؟کفار گفتند : همه جا و از همه طرفامام فرمود پس چگونه خدایى که خود نور سماوات و ارض است نمیشود همه جا باشد؟؟کفار گفتند : پس جنس خدا از نور است اما نور از خورشید است خدایت از چیست !؟چطور میشود از چیزى نباشى همه جا هم باشى قدرت هم داشته باشى !؟امام فرمود خداوند خودش خالق خورشید و نور است آیا شما قدرت طوفان و باد را ندیده اید؟ باد از چیست که نه دیده میشود نه از چیزى است در حالى که قدرت مند است خداوند خود خالق باد است.گفتند :خدایت را برایمان توصیف کن ، از چى درست شده ؟ آیا مثل آهن سخت است ؟ یا مثل آب روان ؟ ویا از گاز است و مثل دود و بخار است !؟امام فرمود :آیا تا به حال کنار مریضى در حال مرگ بوده اید و با او حرف زده أید ؟گفتند : آرى بوده ایم و حرف زده ایم .امام فرمود : آیا بعداز مردنش هم بااو حرف زدید ؟گفتند : نه چطور حرف بزنیم در حالى که او مرده ؟!امام فرمود : فرق بین مردن و زنده بودن چه بود که قادر به تکلم وحرکت نبود؟؟گفتند : روح ، روح از بدنش خارج شد .امام فرمود : شما آنجا بودید و میگویید که روح از بدنش خارج شد و مُرد؛ حال آن روح را که جلو چشم شما خارج شده برایم توصیف کنید از چه جنس و چگونه بود !؟همه سکوت کردند .امام على (علیه السلام) فرمود: شما قدرت توصیف روحى که جلو چشمتان از بدن مخلوق خدا بیرون آمده را ندارید؛ چطور قادر به فهم و درک ذات اقدس احدیت و خداى خالق روح هستید.بر گرفته از کتاب توحید نظری حجت الاسلام شایان
مهمترین رکن انفاق و احسان(مهری هدهدی):یکی از موضوعات محوری و مهم در آیات قرآن کریم موضوع احسان و نیکوکاری است که مصادیق بسیاری دارد. علت تشویق و ترغیب قرآن به نیکی کردن برای بیتفاوت نبودن نسبت به شرایط و مشکلات دیگران است. در آیات قرآن نکات بسیاری درباره آثار و برکات کمک کردن به مردم و حل مشکلات آنها بیان شده است.یکی از مواردی که قرآن به آن تاکید دارد انفاق و صدقه دادن به نیازمندان است. انفاق و صدقه را گاهی باید در ملاعام انجام داد تا باعث تشویق مردم شود و گاهی باید مخفیانه باشد تا ریا محسوب نشود.آیه 274 سوره بقره میفرماید: کسانی که مال خود را در شب و روز انفاق کنند نهان و آشکارا، آنان را نزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهد بود و هرگز (از حادثه آینده) بیمناک و (از امور گذشته) اندوهگین نخواهند گشت. تاکید آیه بر اینست: از جمله عباداتی که میتوان پنهانی و ظاهری انجام داد، همین انفاق، احسان و نیکوکاری است.در ادامه آیه به دو مورد از برکات انفاق اشاره میفرماید که انفاق دهنده نه غمگین میشود و نه از چیزی میترسد. مهمترین رکن انفاق و احسان، رضای خداوند است و نداشتن هیچ نیت دیگری.خداوند در آیات 4 و 5 سوره لقمان میفرماید:آنان که نماز بپا میدارند و زکات میدهند و به عالم آخرت کاملا یقین دارند. آنها کسانی هستند که از جانب پروردگارشان از هدایت برخوردارند و کسانی هستند که رستگار شدهاند.در آیات فوق یکی از راههای رستگاری و به سعادت رسیدن را انفاق و احسان بیان میکند.خداوند در آیات 8 و 9 سوره لقمان میفرماید: و طعام را در حالى كه خود دوستش دارند به مسكین و یتیم و اسیر مىخورانند. (و میگویند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام میکنیم، و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم!در این آیه مهمترین رکن انفاق و احسان، رضای خداوند است و نداشتن هیچ نیت دیگری. احسان وقتی قیمت پیدا میکند که صرفا برای رضای خداوند باشد و احسانکننده هیچ توقع دیگری از کسی نداشته باشد و پاداش هم از خدا توقع داشته باشد. چرا که آنچه به عمل ارزش مىدهد، انگیزه خالصانه و اخلاص در عمل است. تاثیر بخشش و نیکوکاری بر سلامت جسم و روان :شواهد علمی نشان میدهد کار خیر کردن باعث ترشح و آزادکردن سروتونین، دوپامین، اکسیتوسین و اندورفین میشود. در واقع نیکوکاری علاوه بر اثر معنوی اثرات جسمانی هم دارد، یعنی یک برد – برد قطعی.
راه بهشت نزدیک است :فاصله رسیدن مومنان از محشر تا بهشت به اندازه یک نماز عصر است.بهشت رفتن هزینه زیادی ندارد، لازم نیست آدم در دنیا از خودش داشته باشد تا به بهشت برسد. یک کاسب با همه مردم درست رفتار کند، یک کاسب از جنس مردم کم نگذارد. یک کاسب جنس تقلبی به مردم نفروشد؛ این راه بهشت است.راه بهشت گم نیست، طولانی و دور هم نیست، کنار آدم است. ما در روایاتمان داریم فاصله رسیدن مومنان از محشر تا بهشت به اندازه یک نماز عصر است.