دوستی و دوست‌یابی از منظر قرآن

نیاز به دوستی برخاسته از عواطف و احساسات و پاسخگویی به این بخش از نیازهای وجود آدمی است. انسان موجودی است که بی‌دیگری یا نمی‌تواند زندگی کند و یا زندگی وی از حالت تعادلی و کمالی بیرون می‌رود. از این رو به جفت، همنشین و دوست نیاز دارد. قرآن به مسئله دوستی اهتمام زیادی نشان داده و درباره شرایط دوست‌یابی سخن گفته است. گرایش طبیعی به ارتباط و برقراری روابط با دیگری در شکل اجتماع خرد و کلان موجب شده است تا انسان در جست‌وجوی ابزارهای ارتباطی باشد و کنش‌های خاصی را سامان دهد که این ارتباط را ممکن کند. از این رو ابزارهای زبانی و شفاهی و رفتاری خاصی در انسان برای رسیدن به این مقصد و مقصود شکل می‌گیرد و تقویت می‌شود. زبان و بیان به عنوان مهم‌ترین ابزار ارتباطی، پاسخگوی بخشی از این مهم بوده است. توانایی که زبان و گفتار برای شخص ایجاد می‌کند این است که ارتباط منطقی و سالمی پدید می‌آید و شخص به سادگی از راه واژگان و گزاره‌ها می‌تواند خواسته‌ها و دانش‌ها و آگاهی‌های خود را به شکل واژگانی و دانش حصولی به دیگری منتقل کند. افزون بر ابزارهای ارتباطی، انسان نیازمند آن است که کنش‌ها و رفتارهای خاصی را بروز دهد تا مورد توجه دیگری قرار گیرد و نوعی ارتباط سالم و مفید پدید آید. کنش‌ها و رفتارهایی که از آن به کنش‌های ارتباطی یاد می‌شود و شخص با ایجاد و تقویت آن می‌کوشد تا بتواند دیگری را تحت تاثیر قرار دهد واز آن برای منافع خاصی چون ایجاد آرامش روحی و برآوردن نیازهای عاطفی و احساسی و یا حتی مادی و جسمی بهره گیرد. این‌جاست که نقش کنش‌های ارتباطی خود را نشان می‌دهد. کنش‌های ارتباطی می‌بایست مجموعه‌ای خاص از رفتارها باشد که دیگری به سادگی بتواند آن را بپذیرد و برای وی جذاب و جالب باشد. از این رو مجموعه‌ای از هنجارها و رفتارهای هنجاری بر پایه معیارهای جلب و جذب پدید آمده است که از آن به اصول و فضایل اخلاقی و هنجارهای اجتماعی پسندیده یاد می‌شود که شامل برخی از آداب و رسوم خاصی نیز می‌باشد. بنابراین کنش‌های ارتباطی مجموعه‌ای گسترده از رفتارها و آداب و رسوم را شامل می‌شود که بر پایه معیار جلب و جذب شکل گرفته است. شخص با عمل به این کنش‌ها و رفتارهاست که می‌تواند دیگری را جلب کرده و ارتباط سالم و سازنده‌ای را با وی برقرار کند و نیازهای روحی و جسمی و مادی و معنوی‌اش را به شکل اجتماع کوچک مدیریت و برآورده سازد.این ارتباط به چند شکل و برای مقاصد مختلف و متنوعی ایجاد می‌شود. شاید مهم‌ترین کنش‌های ارتباطی که واکنش‌های مثبتی را موجب می‌شود میان زن و مرد انجام شود. زن و مرد با این کنش‌ها و واکنش‌ها، یکدیگر را جلب و جذب می‌کنند تا خانواده‌ای را شکل دهند. از این رو اساس تشکیل خانه و خانواده در همین ارتباط کنشی و واکنش‌های مثبت نهفته است.اما نوعی دیگر از کنش‌های ارتباطی هست که به منظور دیگری انجام می‌شود و در حقیقت پاسخگوی بخش دیگری از نیازهای انسانی است. از این کنش‌ها و واکنش‌های ارتباطی به دوستی یاد می‌شود. برخلاف روابط میان زن و شوهر که برای برآوردن مجموعه‌ای از نیازهای جنسی و جسمی و مادی و معنوی است، روابط دوستانه برای پاسخگویی به نیازهای عاطفی و روانی پدید می‌آید، لذا مسئله الگوپذیری از مهم‌ترین مسایلی است که در این بخش مطرح می‌شود. به این معنا که روابط دوستانه همواره به شکل الگوپذیری و تاثیرپذیری خود را نشان می‌دهد. شخصی که با دیگری روابط دوستانه برقرار می‌کند طرف مقابل را انسانی مطلوب می‌یابد؛ زیرا کنش‌ها و رفتارها و واکنش‌های وی را در چارچوب معیارهای پذیرفته شده می‌شمارد و می‌کوشد تا با آن همانند‌سازی کند. مسئله همانند‌سازی میان دوستان مسئله مهمی است که روان شناسان اجتماعی در مسئله نوجوانان و جوانان و جامعه‌پذیری بدان توجه داشته و دارند.قرآن نیز به این مسئله توجه دارد و برای اینکه مسئله جامعه‌پذیری و الگو‌پذیری در میان دوستان مسئله مهم و حیاتی است که با زندگی و سرنوشت شخص ارتباط تنگاتنگ پیدا می‌کند و او را به سوی بدبختی و یا خوشبختی سوق می‌دهد، بر انتخاب دوست تاکید می‌کند. در آیاتی چند به این نکته اشاره می‌کند که در قیامت کسانی که گرفتار آتش دوزخ می‌شوند خود را سرزنش می‌کنند که چرا دیگری را به دوستی گرفته بودم و ‌ای کاش او را به دوستی نمی‌گرفتم. بسیاری ازکسانی که در دنیا به زندان می‌افتند و یا گرفتار بیماری‌هایی چون ایدز و یا اعتیاد می‌شوند همواره از دوستان ناباب سخن می‌گویند. این واژگان کلیدی در حقیقت بیانگر نقش دوست و دوستان در تاثیرپذیری و الگوبرداری است. قرآن برای اینکه به خوشبختی انسان عنایت دارد به مسئله دوستی و دوست‌یابی به همین دلیل اهتمام خاصی مبذول می‌دارد. از این رو به مومنان سفارش می‌کند که در انتخاب دوست دقت کنند و پس از آنکه معیارهای خاصی را در وی یافتند به ادامه دوستی اصرار ورزند وگرنه از وی جدا شده و دوستان دیگری را بر گزینند.از نظر قرآن، دوستان واقعی کسانی هستند که آدمی را به سوی خوشبختی در دنیا و آخرت رهنمون سازند و نیازهای روحی و روانی وی را برآورده سازند نه آنکه زمینه فساد و تباهی وی را فراهم آورند. معیار اصلی و اساسی در انتخاب دوست ایمان است و از آنجا که ایمان امری قلبی و درونی است و به سادگی نمی‌توان ایمان و کفر شخص را دانست و ارزش‌ها و بینش‌هایش را شناخت، قرآن از معیار نگرش برای شناخت ایمان از کفر بهره می‌گیرد و به مردمان سفارش می‌کند که از این معیار برای سنجش دوست مومن از غیر مومن بهره گیرند. در حقیقت دوست خوب از نظر قرآن کسی است که رفتارهای هنجاری و پسندیده داشته باشد و از نظر نگرشی سالم و از نظر رفتارهای اجتماعی از شخصیت سالم و معتدلی برخوردار باشد. چنین شخصی می‌تواند دوست خوب و مفیدی باشد که نیازهای روحی و روانی آدمی را برطرف سازد و با تاثیر خوب خود خوشبختی را به وی هدیه کند.بهترین دوستان آدمی کسانی هستند که وی را به کارهای پسندیده و نیکو دعوت کنند و با کارها و کنش‌ها و واکنش‌های درست و اخلاقی و هنجاری زمینه کارهای خوب را در او تقویت نمایند. از این رو قرآن دوستان خوب را پیامبران(نساء آیه ۶۹)‌، صالحان و درستکاران و راستگویان و اهل صداقت بر می‌شمارد.دوست خوب کسی است که به دوست خویش احسان و نیکی می‌کند (نساء آیه ۳۶) و او را از ذلت و خواری و گمراهی و هلاکت دور سازد نه آنکه گرفتار چنین اموری کند. به هر حال دوست‌یابی و دوست‌خواهی مسئله‌ای است فطری و طبیعی که انسان‌ها بدان گرایش دارند و قرآن با توجه به این گرایش ذاتی می‌کوشد تا آن را به سمتی هدایت و مدیریت کند که برای شخص مفید و برای تکامل و رهایی و نجات وی کارآمد و سازنده باشد.بازداشتن افراد از دوستی نه شدنی است و نه کاری درست و مفید می‌باشد. بنابراین باید در انتخاب دوست خوب و سالم کوشید و اشخاص خوب را به فرزندان خویش معرفی کرد تا بتوانند در یک محیط سالم و روابط سالم نیازهای عاطفی و روحی خود را برآورده سازند.