سبک زندگی اسلامی 1401/8/30
سبک زندگی اسلامی
سفـره اعمـال از نظر قرآن:خدا بارها در قرآن به انسانها هشدار میدهد که زندگی کوتاه خویش در عصر زمین را کم اهمیت و بیارزش ندانند؛ زیرا دراین دوره کوتاه، ابدیت خویش را میسازند و نمادی از بهشت یا دوزخ میشوند.به سخن دیگر، هر کسی بر اساس توانایی هایی که به عنوان مظاهر اسمای الهی کسب میکند، در قیامت بروز و ظهور میکند. قرآن برای تبیین اینکه هر کسی سر سفره اعمال دنیوی خود نشسته است چند گونه تعبیر آورده است:احضار اعمال: هر کسی اعمال خویش را آنجا احضار میکند و میبیند: هر کس میداند چه چیزی را آماده کرده است!.(تکویر، آیه ۱۴) این دانستن همانند علم الهی علم حضوری و شهودی است نه حصولی؛ پس علم به معنای دیدن است نه دانستن.لذا انسان هر چیزی را که کاشته اینجا میبیند و بر سر سفره عمل خودش است.حضور اعمال: به این معنا که هر عملی که انسان انجام داده در قیامت آن را حاضر مییابد و ملکوت آن را میبیند. این حضور به معنای داشتن است؛ یعنی همه هستی او را در بر میگیرد و حقیقت شخص و محیط زیست او را شکل میبخشد. خدا میفرماید: و (این در حالی است که) همه، اعمال خود را حاضر میبینند؛ و پروردگارت به هیچ کس ستم نمیکند..(کهف، آیه ۴۹)اعمال حاضر شده: از نظر قرآن کسی در قیامت قادر نیست اعمالش را نبیند و ملکوت آن را در قیامت مخفی کند، چون قانون قیامت این است که هر چیزی که در دنیا انجام شده با خود صاحب عمل حاضر میشود؛ چرا که جزو ذات و ذاتیات اوست و بیرون از او نیست که بتوان جداییانداخت؛ کسی که شاکله وجودی اش را اعمالش شکل داده، نمیتواند هرگز از ذاتی و ذاتیات خود جدا شود. براین اساس خدا میفرماید: روزى که هر کسى آنچه کار نیک به جاى آورده و آنچه بدى مرتکب شده حاضر شده مى یابد و آرزو مى کند کاش میان او و آن کارهاى بد فاصلهاى دور بود و خداوند شما را از کیفر خود مى ترساند و در عین حال خدا به بندگانش مهربان است. (آل عمران، آیه ۳۰)احضار آثار عمل: هر عملی در دنیا آثاری دارد که میتواند خوب و بد باشد؛ بنابراین، نه تنها انسان نتیجه مستقیم عمل خویش را حاضر میبیند، بلکه آثار اعمال خود که به شکل سنت و یا باقیات صالحات یا باقیات طالحات در آمده را نیز میبیند.خدا میفرماید: آرى ماییم که مردگان را زنده مى کنیم و آنچه را از پیش فرستادهاند با آثار و اعمالشان درج مى کنیم و هر چیزى را در کارنامه اى روشن برشمرده ایم. (یس، آیه ۱۲) و نیز در جایی دیگر میفرماید: هر کس میداند آنچه را از پیش فرستاده و آنچه را برای بعد گذاشته است. (انفطار، آیه ۵) از نظر قرآن این علم و دانستن همان علم حضوری و شهودی در ذات و بیرون خودش است که میبیند و از آن جدایی ندارد و همراه و لازم او خواهد بود. بنابراین، هر کسی خودش است که سرنوشت خود را میسازد و رقم میزند.
چگونه هدایت الهی با نور خداوند صورت میگیرد؟ :خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راههای سلامت، هدایت میکند؛ و به فرمان خود، از تاریکیها به سوی روشنایی میبرد؛ و آنها را به سوی راه راست، رهبری مینماید. (16 - مائده).آیا کسی که خدا سینهاش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته. (22 - زمر).آیا کسی که مرده (جهل و ضلالت) بود ما او را زنده کردیم و به او روشنی (علم و دیانت) دادیم تا به آن روشنی میان مردم (سرافراز) رود مثل او مانند کسی است که در تاریکیها (ی جهل) فرو رفته و از آن به در نتواند گشت؟ (122 - انعام).خدا هر که را خواهد به نور خود (و اشراقات وحی خویش) هدایت کند. (35 - نور).پرواضح است مراد از نوری که در آیات قرآن برای هدایت انسان ذکر شده است، یک تشبیه مجازی برای تفهیم مطلبی از سوی خدا به بشر نیست که وجود خارجی نداشته باشد. قطعاً این نور وجود خارجی یعنی ماهیّت هم دارد که طبق آیات قرآن، نخست در قلب انسان وارد میشود؛ که با وارد شدن در قلب انسان وسوسه شیطان از سینه او دور میشود و با وجود این نور، حقایق عالم ملکوت توسط قلب فهم میشود و انسان می فهمد که دلیل و هدف خلقت او چه بوده است.در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: دانش به آموختن نيست، بلكه نورى است كه در دل هركس كه خداوند تبارك و تعالى بخواهد هدايتش كند، مىافتد. پس نور در اولین مرحله به قلب انسان وارد میشود. چون اگر نور او در قلبی وارد نشود، طبق سنت الهی، هدایت او غیر ممکن است. این نور وجود انسان را احاطه میکند طوری که به تصریح کلام وحی انسان با این نور در میان مردم راه میرود. و به او روشنی (علم و دیانت) دادیم تا به آن روشنی میان مردم (سرافراز) رود. (122 - انعام).این نور فقط برای اجنه و شیاطین قابل رؤیت است. به دلیل این که ساختار خلقت آنان از ما بسی قدرتمندتراست و آنها میتوانند فرشتگان الهی را هم ببینند. ولی دیدن این نور برای ما با چشم سر قابل رؤیت نیست و فقط با چشم دل میتوان آن را دید. بدین ترتیب ما این هالۀ نورالهی را که در اطراف انسان مؤمن وجود دارد نمی توانیم با چشم سر ببینیم، ولی با تمام وجود علاقمند جمال و همنشینی با آن مؤمن خدا میشویم و از مصاحبت با او کسب نور کرده و آرامش قلبی حاصل میشود، طوری که در نزد انسان مؤمن نورانی احساس علاقمندی و رغبت برای رفتن به سوی خدا در ما بیشتر میشود. در حالات سید علی قاضی (ره) آمده است، که شاگردانش بعد از جدا شدن از او به شدت گریه میکردند و غم عجیبی سراسر وجودشان را فرامیگرفت و دور شدن از او بسان جان کندن برایشان بود. چنانچه در حدیث است: با کسی بنشینید که دیدن او شما را یاد خدا بیندازد و علماش، علم شما بیفزاید و عملاش به آخرت تشویقتان کند.علت تأکید اسلام بر همنشینی و مجالست مؤمنان با یکدیگر همین امر مهم (بهرهمندی از نور آنها) است.