گمراه کنندگان خطرساز برای انسان

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، یکی از خطرهای بزرگی انسان با آن مواجه است، گروه گمراه کنندگان است که با اضلال موجبات گمراهی مردم را فراهم می آورند و آنان را با ابزارها و اشکال گوناگون از هدایت به ضلالت کشانده و به کفر و عصیان و فسوق در دنیا و هنجارشکنی در دنیا و در نهایت به دوزخ در آخرت رهنمون می سازند.شناخت اضلال گران و گمراه کنندگان و روش ها و شیوه ها و ابزارهایی گمراه سازی آنان می تواند هوشیاری را ایجاد یا افزایش دهد. از همین روست که قرآن به این مساله توجه داشته و گروه ها و افراد گمراه کننده و روش ها و ابزارهای آنان را بیان کرده است. از نظر قرآن، افراد و گروه هایی از جن و انس دنبال گمراه سازی انسان هستند. از دشمن ترین دشمنان غیر از هواهای نفسانی که در خلقت انسان است، دشمنی بدتر از ابلیس نیست که البته گروه هایی از انسان نیز دنبال آن می روند و خود گمراه شده و دیگران را نیز به گمراهی و اضلال می کشانند. از نظر قرآن، گمراه کنندگان انسان عبارتند از:1-ابلیس: از نظر قرآن، ابلیس جنی سوگند خورده تا انسان را گمراه سازد و او را از حرکت در مسیر کمال از طریق صراط مستقیم عبودیت باز دارد. ابلیس برای گمراه سازی از هر وسیله و ابزاری استفاده می کند که شامل اغواگری، تزیین گری، سوگند دروغ و فریب کاری، و مانند آنها است. بنابراین، انسان ها می بایست بدانند که ابلیس در کمین آنان است تا آنان را به گمراهی بکشاند و آنان را به دوزخ برسانند.2-عالمان دنیاگرا: از نظر قرآن، علم و حتی یقین به معنای هدایت نیست؛ زیرا عالمان و اهل یقین را می توان یافت که نه تنها گمراه هستند، بلکه گمراه ساز نیز هستند. به عنوان نمونه احبار و دانشمند دینی یهودی که باید بر اساس شریعت حضرت موسی(ع) و آموزه های وحیانی تورات عمل کنند، بر خلاف آن عمل کرده و به گمراه سازی دیگران می پردازند و راه خدا را سد می کنند و می بندند.(توبه، آیه 34) از نظر قرآن، همان طوری که فرعون با علم یقینی که با معجزات به دست آورده بود، به سبب ظلم و علو، به انکار خدا و موسی (ع) پرداخت(نمل، آیه 14)، هم چنین عالمانی اهل بصیرت و یقین بودند که نه تنها گمراه شدند، بلکه به اضلال و گمراه سازی امت پرداختند که از مهم ترین آنان بلعم باعورا و سامری است. عالمانی دینی دنیا طلب چون همه همت خود را کسب دنیا قرار داده اند، با دین فروشی اموال گرد می آورند و این گونه مال باطل را جمع کرده و مردم را به سوی گمراهی سوق می دهند. 3-اکثریت: از نظر قرآن، اکثریت میزان حق یا میزان باطل نیست؛ چنان که اقلیت نیز چنین نیست؛ بلکه از نظر قرآن، نمی بایست اکثریت یا اقلیت را مبنا در حقانیت یا بطلان قرار داد، بلکه معیارهای حق و باطل اموری دیگر است. البته از نظر قرآن، به سبب آن که اکثریت مردم بر خلاف هدایت فطری عقلی و تشریعی وحیانی رفتار می کنند، گرفتار ضلالت هستند و همین اکثریت خود عاملی برای اضلال دیگران میشود؛ 4-بت پرستان: بت پرستان مومنانی هستند که ایمان آنان به کفر و باطل است و بر عقاید خویش استوار و استقامت دارند و دیگران را نیز بدان دعوت می کنند. از آن جایی که ظواهر بت پرستی فریبا است، اکثریت مردم به سبب عدم تفقه و تعقل در امور، به ظاهر بسنده می کنند و این گونه به دست بت پرستان گمراه می شوند.5-ثروتمندان: ثروت از نظر قرآن، فتنه است(تغابن، آیه 15) و به عنوان عامل ابتلایی از سوی خدا به کار می رود؛ زیرا ثروت می تواند هم انسان را به عنوان ابزار انفاق و بسترساز برای عبادت به بهشت برساند و می تواند ابزاری در خدمت شیطان برای گمراهی انسان باشد. از آن جایی که اکثریت مردم اهل تفقه و تعقل نیست و قلب را از کار انداخته و به فسق و فجور گرایش دارند، از ثروت برای خدمت شیطان و هواهای نفسانی بهره می گیرند. از این روست که اکثریت ثروتمندان نه تنها گمراه هستند، بلکه گمراه ساز هستند و مردم به گمراهی می کشانند؛ چنان که ثروتمندان قوم نوح(نوح، آیات 21 تا 24) و قارون با ثروتش (قصص، آیات 76 تا 82) مردم را به گمراهی کشاندند.6-جاهلان سفیه: جاهل در فرهنگ قرآنی بیش تر در باره بی خردی و بی عقلی به کار می رود تا در معنای بی علمی. بر این اساس وقتی سخن از جهل و جاهل است، به معنای بی خرد و بی عقل است نه فاقد علم. کسی جاهل است که قلب او از کارکردهای اصلی به دلیل اموری ختم و طبع باز مانده و فطرت الهی دفن و دسیسه شده باشد. از همین روست که چنین افرادی فاقد تفقه و تعقل هستند. جاهل مرتبه ای بالاتر از مرتبه سفاهت است؛ زیرا سفیه نوعی سبک مغزی است؛ اما جهالت فقدان عقلانیت است. از آن جایی که سفیه و جاهل فاقد عقلانیت هستند در کشف حقایق ناتوان هستند. 7-نادانان و فاقد علم: از نظر قرآن همان طوری که جاهلان عقلی با پیروی از هواهای نفسانی و تکیه و اعتماد به آن خود گمراه و گمراه ساز هستند. هم چنین کسانی که فاقد علم و به تعبیر قرآنی «بغیرعلم» هستند، آنان نیز گمراه و گمراه ساز هستند(انعام، آیات 119)؛ 8-دنیاطلبان: دنیاطلبان برای دست یابی به اهداف دنیوی و مادی خویش، دنبال ایجاد گمراهی در دیگران هستند. بنابراین، آنان از هر شیوه و ابزاری برای رسیدن به اهداف مادی خویش استفاده می کنند. دنیاطلبان در گام نخست کفران نعمت می کنند و در نهایت به کفر می گرایند؛ زیرا از نظر قرآن شکر نعمت برابر با ایمان و کفران نعمت مساوی با کفر است. 9-رهبران باطل: در هر جامعه ای گروهی به عنوان سرمشق و رهبر قرار می گیرند. این افراد به سبب اموری چون موفقیت و کامیابی در قدرت و ثروت و تیزهوشی و امور دیگر از سوی اکثریت مورد ستایش قرار می گیرند. از همین روست که بسیاری از مردم دنبال آن می روند و آنان را به عنوان رشید سرمشق قرار می دهند. این گونه است که بسیاری از مردم به سبب همین تقلید ممکن است از هر راهی بروند که آنان می روند. پس اگر این رهبران باطل باشند، سرمشق گمراهی دیگران می شوند و مردم را گمراه می سازند.(صافات، آیات 22 تا 28)10- دوستان ناباب: دوستان در یک دیگر نقش متقابل دارند، البته برخی از دوستان نقش سرمشق و دیگران مهم را برای برخی دیگر بازی می کنند. این گونه است که دوستان ناباب می توانند عامل گمراه ساز باشند. بنابراین انسان نمی بایست دوستان و یاران مشرک و ظالم را به عنوان دوست برگزیند؛ 11-شیطان: از نظر قرآن، یکی از مهم ترین عوامل گمراه ساز، شیطان است. شیطان برای دست یابی به هدف گمراه سازی مردم، راه ضلالت را جایگزین راه هدایت می کند(اعراف، آیه 30) و با تغییر احکام و قوانین الهی و تاکید بر آرزوهای بی پایه و دیگر روش های متنوع بهره می گیرد تا انسان را گمراه کرده و به دوزخ بکشاند.12- ظالمان: از نظر قرآن ظلم دارای اقسام گوناگونی است که از جمله آنها ظلم به خویشتن و ظلم به خدا و ظلم به دیگری است. ظلم به خویشتن در ظلم به خدا و ظلم به دیگری نیز همراه است؛ زیرا پیش از آن که ظلم به دیگری آسیب برساند به خود شخص آسیب می رساند. از نظر قرآن، ظالمان نه تنها به خویشتن ظلم می کنند و گرفتار ضلالت و گمراهی هستند، هم چنین موجب اضلال دیگران می شوند.13-گناهکاران: از نظر قرآن، گناهکاران نه تنها خود گمراه هستند، بلکه دیگران را گمراه می سازند. آنان چون خود مجرم هستند و گرایش به جرم دارند، کاری می کنند که دیگران نیز گرفتار جرم و گناه شوند تا در محیط آلوده زیست کنند.14-مستکبران: از نظر قرآن، استکبار از عوامل مهم گمراه سازی مستضعفان است. مستکبران چون تکبر می ورزند، دوست دارند تا همگی تحت ولایت آنان باشند و همین امر موجب می شود تا دیگران را گمراه سازند.15-مشرکان: از دیگر عوامل گمراه ساز مردم، مشرکان هستند که خود شرک می ورزند و دیگران را به آن تشویق و ترغیب می کنند. خلیل منصوری