اطاعت و منزلت پدر از نگاه قرآن

خداوند در آياتي چند از جمله 24 و 25 سوره اسراء بر لزوم حفظ حرمت پدر و مادر (والدين) و پرهيز از اهانت و آزار آنان تاكيد مي‌كند و هرگونه بي‌حرمتي به والدين و كوتاهي در رعايت حقوق آنان را گناه و نيازمند توبه مي‌داند. در همين آيات به اين نكته نيز توجه داده شده كه شرط برخورداري از آمرزش الهي در صورت بي حرمتي به والدين، بازگشت به صلاح و تحقق نيت صادق است.همان گونه كه كودكان در خردسالي نيازمند توجه بيشتر هستند و والدين تمام تلاش خود را به‌کار مي‌برند تا كودك در بهترين شرايط زيستي قرار گيرد و پرورش مناسبي داشته باشد، بر فرزندان است تا در هنگام كهنسالي والدين هم، احترام ويژه‌اي نسبت به آنان داشته باشند، چرا كه سن پيري، سن نياز به ديگران همانند كودكان است و اين سن حتي بسيار حساس‌تر از خردسالي است، زيرا كودك واكنش‌هاي بزرگسالان را تحليل و تجزيه نمي‌كند و در روحيه و روان وي تاثير منفي نمي‌گذارد، اما هرگونه بي‌احترامي نسبت به بزرگسالان به سبب قدرت بالاي تحليل رفتارها و تاثيرپذيري رواني، مي‌تواند بسيار زيانبار باشد و افسردگي و دلمردگي آنان را به دنبال داشته باشد. از اين‌‌ رو احترام بيشتر را در سن كهنسالي و پيري ضروري مي‌شمارد.رفتار احترام‌آميز حضرت يوسف(ع) نسبت به والدين خود هنگام ورود آنان به مصر نمونه‌اي از شيوه رفتاري با والدين است كه در آياتي از جمله 99 تا 100 سوره يوسف گزارش شده است.درخصوص نيكوكاري و احسان نسبت به آنان مي‌توان به آياتي از جمله 14 سوره لقمان و 15 و 16 سوره احقاف اشاره كرد كه در آن احسان به والدين به عنوان صفت اهل توحيد و مايه دستيابي انسان به بهشت معرفي شده و پذيرش تمام اعمال نيك انسان به درگاه خداوند منوط و مشروط بدان شده است؛ چنان‌كه احسان به والدين داراي آثار ديگري چون شمول عفو الهي نسبت به انسان، جلب محبت الهي و رهايي از آتش دوزخ و رسيدن به بهشت دانسته شده است.خداوند در آياتي چند از مردم مي‌خواهد تا در حق والدين، احسان و نيكي روا دارند حتي اگر آنان مشرك باشند. (لقمان، آيه 15) فرزند بايد توجه داشته باشد كه نمي‌تواند پيوند ولايت ايماني با پدر مشرك و كافر خود برقرار كند، چرا كه چنين ارتباط ولايي (افزون بر ولايت طبيعي پدر) در حكم ستم پيشگي و وجود روحيه ظلم در انسان است. (توبه، آيه 23) كساني كه مومن هستند باید به جاي ولايت معنوي با پدر كافر از ولايت همه‌جانبه الهي بهره‌مند شوند و محبت خويش را مصروف خدا و ايمان و قيامت كنند و به همان ولايت طبيعي پدر كافر بسنده كنند. اين بدان معناست كه اطاعت ايماني از پدر و مادر كافر جايز نيست و اگر امر داير بر اطاعت از خدا و پدر كافر شود مي‌بايست از خداوند اطاعت كرد.خداوند در آيه 36 سوره نساء روشن مي‌کند كه مهم‌ترين عامل ترك احسان نسبت به والدين را بايد در خوي تكبر و تفاخر شخص جست‌وجو كرد. بارها شاهد بوديم كه فرزندان در مراسم و اماکن عمومي از معرفي والدين خود به سبب تفاوت‌هاي نسلي در پوشش، رفتار و علم و دانش و مانند آن، خودداري مي‌كنند و به سبب فخر و تكبري كه دارند حاضر نيستند به ايشان منسوب شوند. همچنين فرزندان متكبر و اهل تفاخر با آنكه خود و مالشان به حكم: تو و دارايى‌ات از آنِ پدرت هستيد، از آن پدر هستند، ولي حاضر نيستند تا به والدين خويش كمك و احسان كنند.افزون بر احترام و احسان نسبت به پدر و مادر بايد ادب را نيز مراعات كرد. ادب، رفتارهاي خاص و لطيفي است كه نسبت به افراد مختلف صورت مي گيرد. هر طبقه و قشري براي خود آداب و رسومي خاص دارد كه باید مراعات شود، مانند ادبي كه نسبت به استاد یا در مهماني‌هاي رسمي صورت مي‌گيرد. به هر حال بر فرزندان است كه نسبت به والدين و به‌ویژه پدر خود برخورد عاطفي و مودبانه داشته باشند و در هنگام سخن گفتن ايشان را تكريم كنند.هرگونه تندخويي در گفت‌وگو با پدر و مادر از سوي خداوند در آيه 23 سوره اسراء نهي شده است. كساني كه در حق والدين بي‌ادبي مي‌كنند، به عذاب حتمي الهي دچار خواهند شد. از وظايف فرزند نسبت به پدر اطاعت و گوش سپاري به فرمان‌ها و خواسته‌هاي اوست .فرزند در اطاعت از پدر تا آن حد بايد گوش به فرمان باشد كه براي انجام فرمان‌هاي او خود را به سختي افكند. هر چند كه براي بيشتر مردم، اطاعت از پدر و مادر در مسائل کوچک بدون دليل و مبناي به ظاهر منطقي سخت است ولي بي‌گمان اطاعت از والدين مي‌تواند درهاي حكمت و احسان الهي را به سويشان باز كند. حضرت اسماعيل(ع) پدر خود را براي انجام ماموريت و فرمان الهي تشويق مي‌كند و نه تنها مانع بر سر راهش نمي‌شود بلكه كمك مي‌كند تا پدر با آرامش بيشتري به فرمان عمل كند. پدر در آسمان زندگي فرزند، همچون خورشيد تابان است كه مهر و محبت و زندگي به او مي‌بخشد، چنان‌كه مادر در حكم ماه و برادران چون ستارگان مي باشند..بايد توجه داشت كه زندگي در كنار والدين هم خطرساز است و هم بركت‌آفرين و سعادت‌آور، به اين معني كه فرزنداني كه با پدر و مادر زندگي مي‌كنند و یا نزدیک آنها هستند مسئوليت دو برابر دارند و به علت اينكه حق ندارند نازك‌تر از گل به آنان بگويند، بايد شديداً مراقب اعمال و رفتار و گفتار خود باشند كه مبادا عمداً يا سهواً كاري نكنند يا سخني نگويند كه نارضايتي و ناراحتي آنان را موجب شوند كه در اين صورت آتش قهر خدا را براي خود تهيه كرده‌اند. از طرفي بودن در كنار والدين، انسان را مشمول بركات و عنايات خاص خداوندي مي‌كند چرا كه آنان سفارش شده‌هاي خاص پروردگار هستند و احسان به آنان قطعاً پاداشي مضاعف را نصيب انسان مي‌كند به هر حال، اطاعت و احترام و احسان به والدين از مهم‌ترين آموزه‌هاي قرآني است كه در اينجا تنها به بخش ناچیزی از آنها اشاره شد.خلیل منصوری