عبرت های روزگار از نظر قرآن 1402/1/26
عبرت های روزگار از نظر قرآن
عبرت به حوادث و رخدادهایی می گویند که به سبب سلسله علل ایجادی، قابل تکرار است. بنابراین، پندگیری و پندپذیری از آن اهمیت دارد؛ زیرا همان گونه که رخدادی یک بار اتفاق افتد، می تواند با تحقق همان سلسله علل ایجادی تکرار گردد و آثاری مشابه آثار گذشته را به دنبال داشته باشد. البته واژه عبرت گیری از تاریخ به معنای عبرت گیری از حوادث تاریخی که بر اساس سنت ها و قوانین ثابت الهی قابل تکرار است، در بیش تر موارد نسبت به حوادث تلخ و ناخوشایند به کار می رود، از نظر قرآن، هر چند که حوادث و رخدادها هماره شخصی و با ویژگی های قضیه شخصیه است؛ اما از آن جایی که حوادث و رخدادها دارای سلسله علل و اسباب ایجادی در چارچوب قوانین و سنت های الهی حاکم بر هستی است، به طور تکوینی می تواند قابل تکرار باشد. این تکرار پذیری و کشف قانون عام و جامع عقلی از درون قضایای شخصی همان چیزی است که از آن به «عبرت» یاد می شود.پس به قضایای و حوادثی عبرت می گویند که به انسان پند می دهد و توصیه هایی را ارایه می کند ؛ زیرا دارای یک سلسه علل است که به عنوان سنت الهی تکرار می شود.مومن خردمند کسی است که از حوادث و رخدادهای پیرامونی عبرت می گیرد؛ زیرا سنت ها و قوانین الهی را می شناسد و بر این باور و اعتقاد است که اگر علل و اسباب آن را فراهم آورد، دوباره آن رخداد تکرار خواهد شد، خواه مثبت باشد و خواه منفی.1-معادشناسی و معادگرایی: مومنان خردمند با مشاهده حیات دنیوی و نشئه کنونی، می تواند نشئات دیگر به ویژه نشئه آخرت را بشناسد؛ زیرا نشئه دنیا هر چند که تنزلات بسیاری دارد، ولی جلوه ای از تجلیات قوت و قدرت الهی است. پس خدایی که در این نشئه پست دنیوی این همه نمایش قدرت می دهد، در نشئات دیگر چون برزخ و آخرت چه قدرتی را به نمایش خواهد گذاشت. مومنان از این نشئه دنیوی عبرت گرفته و با معاد و نشئه آخرت آشنا شده و شناخت به دست می آورد.2-ولایت شناسی و ولایت گرایی: مومنان خردمند هم چنین با مشاهده در آیات الهی و رخدادها و وقایع دنیوی نسبت به ولایت الهی بر هستی نیز آگاهی و شناخت می یابند و قدرت ولایت الهی را در می یابند.3-قدرت و اقتدار الهی: تکرار امور در دنیا هم چون تکرار نظام مند روز و شب، چهار فصل، گردش ستارگان و خورشید و ماه و امور دیگر، برای کسانی که خواهان عبرت گیری هستند، و اراده آن دارند، تکرار این امور بیانگر قدرت و اقتدار الهی در هستی است که هرگز از مدار قانون خارج نمی شود و هیچ تغییری و تبدیلی در آن راه نمی یابد.(فرقان، آیه 62) 4-بصیرت یابی: حوادث و رخدادها معلول علل و اسبابی است که شناخت آنها به ما کمک می کند تا به نقش رفتارها و اعمال خویش آگاه شویم و بدانیم که اگر رفتاری نابهنجار انجام شود، آثاری دارد که تکرار آن رفتار و اعمال همان آثار مخرب و زیانبار را به دنبال خواهد داشت. هر کسی از حوادث و رخدادها عبرت نمی گیرد، بلکه تنها کسانی از آنها عبرت می گیرند و تلاش می کنند تا علل و اسبابی را فراهم آورند که آثار مثبت دارد، و از علل و اسبابی اجتناب کند که آثار منفی دارد:1-ایمان به سنت های الهی: کسی از حوادث و رخدادها عبرت می گیرد که به سنت های الهی ایمان دارد و بر این باور و اعتقاد است که قوانین و سنت هایی ثابت در هستی است که حاکم بر جان و جامعه و جهان است. کسی که برای جهان آفریدگار و پروردگاری قایل است و بر این باور است که خدای متعال برای هر چیزی غایتی قرار داده تا در چارچوب سنت و قانونی به آن برسد و هدایت فطری تکوینی برای آن قرارداده(طه، آیه 50) 2-بصیرت: از مهم ترین شرایط عبرت گیری، داشتن بصیرت و توانایی رویت قلبی است. کسی که دارای بصیرت و بینش صحیح است، می تواند علل و اسباب رخدادها را تحلیل و تبیین کرده و مناسب با آنها توصیه هایی را ارایه دهد که بازدارنده یا ترغیب کننده است.3- خردمندی لبیب: از نظر قرآن کسی که بطون و ملکوت و مغز هر چیزی را می شناسد و از ظاهر به بطن و از ملک به ملکوت و از پوسته به مغز می رسد، از کسانی هستند که می توانند از رخدادها و حوادث جزیی عبور کرده و قوانین ثابت آن را دریابد و توصیه های مناسب را ارایه دهد.4-نظر تفکری: نظر به معنای دقت در چیزی و عبور از ظاهر به باطن، موجب می شود تا نوعی نگره تفکری در شخص ایجاد شود و به رخدادها و علل آن توجه یابد و در جستجوی تحلیل و تبیین آنها برآید و توصیه هایی را ارایه دهد که از تکرار ناخوش جلوگیری کرده و به تکرار خوشایند کمک و یاری رساند.5- خشیت: خشیت به معنای خوف و ترس عالمانه است. از نظر قرآن کسی قدرت تحلیل و تبیین و توصیه رخدادها را دارد و می تواند توصیه مناسب بدهد که اهل خشیت عالمانه نسبت به خدا باشد و بتواند حقایق هستی را بر اساس قوانین الهی تبیین کند.6- انابه حقیقی: واژه انابه در حقیقت به معنای انقطاع و بریدن است. از نظر قرآن، کسی که خدا را می شناسد، تنها به او گرایش داشته و از خلق می برد و به او می پیوندد. 7-تقوا: از نظر قرآن، متقی کسی است که در گام نخست، بر اساس هدایت فطری تکوینی عمل و رفتار می کند؛ زیرا نرم افزار هدایت فطری تکوینی، قدرت شناخت و گرایش صحیح نسبت به حق و مصادیق آن را می بخشد8-سلامت نفس و قلب: کسی می تواند به تحلیل و تبیین و توصیف دقیق و صحیح رخدادها بپردازد که از سلامت نفس و قلب برخوردار باشد و بتواند بر اساس هدایت های تکوینی فطری عقلی و تشریعی نقلی وحیانی حقایق را بشناسد و گرایش های خویش را سامان دهد. 9-حق شنوایان: دو عامل اصلی است که می تواند نقش مهم در عبرت گیری انسان داشته باشد؛ زیرا انسان یا می بایست قلب سالم داشته باشد که با تعقل و عقلانیت حقایق را بشناسد و تحلیل و تبیین کند و توصیه مناسب بدهد، یا می بایست گوش شنوا داشته باشد که سخنان عاقلان گوش فرادهد و از آن بهره مند شود. از این روست که تنها انسان با عقل فطری و نقل وحیانی می تواند نجات یابد.(ملک، آیه 10) 10-اهل شکر: شاکران کسانی هستند که به دلیل نگره تحلیلی به امور و مسائل و قرار دهی هر چیز در جایگاه حق خودش به معنای شکر عملی، نسبت به امور تحلیل و تبیین می کند و از رخدادها و حوادث عبرت می گیرد.11-صبر: صبر بر اساس، خبر و آگاهی و علم شدنی است.(کهف، آیه 68) خواه این علم و آگاهی و خبرداری به شکل علم کلی بدون تفصیل باشد و خواه به شکل علم جزیی و معرفتی. پس کسی که علم و خبری نسبت به موضوعی ندارد، نمی تواند صبر ورزد؛ چنان که حضرت موسی(ع) نسبت به کنش های خضر(ع) نتوانست به سبب فقدان خبر صبر کند. از نظر قرآن، صبر مومنان به سبب آن است که نسبت به مشیت حکیمانه الهی علم کلی دارند هر چند به تفصیل خبری ندارند. 12-عبودیت: کسی که خود را عبدالله می بیند و هدف از خلقت انسانی را در عبودیت می جوید که برای او خلافت به دنبال دارداز حوادث و رخدادها درس عبرت می گیرد؛ زیرا می داند که خدا هر کاری را انجام می دهد بر اساس سنت ها و قوانین حکیمانه ای است که سود آن به خود انسان می رسد.13-عقل و تعقل: عقل فطری قدرت شناخت و تشخیص حق و باطل و گرایش به حق و گریزش از باطل را دارد. همین توانایی موجب می شود تا عاقل بتواند حوادث و رخدادها را تحلیل و تبیین کرده و سنت ها و قوانین ملکوتی و باطنی آن را بشناسد و توصیه های مناسب ارایه دهد.14 علم:. کسی که علم احاطی و خبر کارشناسی ندارد، نمی تواند در حوادث صبور باشد. صبر در حوادث و رخدادها تابع علم و خبر است؛ پس می بایست گفت که علم و خبر نقش اساسی در تحلیل و تبیین حقایق داشته و توصیه ها را بر اساس سنت ها و قوانین ارایه دهد.15-نشانه شناسی: برخی از افراد انسانی نشانه شناس هستند، مانند کسانی که در علم باستان شناسی کار می کنند یا زمین شناسی خبره هستند، آنان بر اساس نشانه ها امور را تحلیل و تبیین کرده و توصیه می دهند. امروز علم نشانه شناسی در هواشناسی و علوم دیگر کاربرد بسیار سازنده ای دارد. آنان می توانند زمان باران و توفان و سیل را پیش بینی کنند یا زمین شناسان می توانند زمان لرزه را با نشانه های حتی اگر شده در زمانی بس کوتاه به زمین لرزه پیش بینی کنند. خلیل منصوری