خشوع دلها از جلال الهی 1402/2/10
خشوع دلها از جلال الهی
اهل ایمان نسبت به آیندهای یقین دارند که آگاهی کمی از آن دارند. آنان کلیاتی از آینده میدانند که حساب و کتاب و به دنبال آن بهشت و دوزخ دو شاخصه اصلی آن را شکل میدهد. اینگونه است که خوف و رجا در جانشان خانه میگزیند. از دوزخ ترسان وگریان هستند و دل به مهر و لطف الهی دوخته و امید به بهشت دارند.بر اساس تعالیم قرآن، قیامت بسیار هولناک و وحشتناک است و انسان در راهی گام مینهد که از آن آگاهی و اطلاع دقیقی ندارد. هر چند که هر انسانی به نفس خود بیناست و میتواند نفس خویش را بر معیارها و موازین قرآنی و الهی عرضه کند و وضعیت خود را بسنجد و با محاسبه نفس پیش از اینکه از سوی خداوند در روز حساب، محاسبه و حسابرسی شود، از چند و چون آینده خود با خبر شود، ولی درهر حال آینده او قابل پیشبینی نیست، زیرا انسانها همواره در ابتلاء و آزمون هستند و تا زمانی که انسان به یقین در مقام مرگ نرسیده است، باید مواظب و مراقب باشد تا در دام شیطان نیفتد؛ چرا که تنها معدودی از انسانهای برگزیده الهی هستند که از این خطر عظیم در امان هستند و دیگران، همگی مبتلا به آزمونهای بسیار به ویژه با ابزار وسوسههای شیطانی هستند و شیطان، این دشمن سوگند خورده انسان، همواره در کمین است تا او را گمراه کرده و به دوزخ بکشاند.خداوند بارها در آیات قرآن با انواع هشدارها از انسان میخواهد خود را برای روز قیامت آماده کنند؛ زیرا قیامت دروازه انسانی به سمت ابدیتی است که یا با سعادت ابدی همراه است یا با شقاوت ابدی. از این رو خداوند از قیامت با نامهایی چون نباء عظیم، واقعه، قارعه، حاقه،غاشیه، صاخه، يوم الحسره، يوم الخروج، يوم الوعيد، یوم التغابن، یوم الدین، یوم القیامه، طامه الكبری و مانند آن تعبیر کرده تا اهمیت و وحشت آن را روز را به اشکال گوناگون برای انسان آشکار سازد.پس انسان باید در طول روز به مراقبت نفس پرداخته و بر اساس موازین و معیارهای الهی به ویژه تقوا، نفس را اجازه ندهد تا هر فکر و عملی داشته باشد. سپس هر شب به محاسبه نفس بپردازد و ببیند تا چهاندازه در مراقبت موفق بوده است و اگر خدای ناکرده گناه و خطا و اشتباهی از نفس سرزده او را مواخذه کند و تنبیهاتی را بر آن وضع نماید تا دیگر بیتقوایی نکند و از صراط مستقیم هدایت عقل و وحی بیرون نرود.البته ترس از قیامت و اینکه حسابرسی خداوند بسیار دقیق و سخت است به طوری که بهاندازه سنگینی ذراتی چون ذرات معلق در هوا را محاسبه کرده و بر ترازوی عدالت قرار میدهد تا وزن هر کسی معلوم شود،عاملی برای نومیدی انسان از رحمت بینهایت الهی نیست؛ بلکه فایده ترس این است که فرصت را از هواهای نفسانی و وسوسههای شیطانی میگیرد تا انسان گستاخانه و بیمهابا عمل نکند و بیتقوایی نورزد.آموزههای اسلامی بر ترکیب خوف و رجا یا بیم و امید تاکید دارد و همان گونه که از مردم میخواهد تا بیتقوایی نکنند و از خداوند بترسند و از جلال الهی و خشم و غضب او،خود را ایمن ندانند و به گناه به ویژه گناهان کبیره آلوده نشوند، هم چنین از انسان میخواهد تا به جمال الهی و رحمت بیپایان آن متوجه شده و هرگز نومید نشوند؛ چرا که نومیدی از رحمت بیانتهای الهی خود گناه بزرگتری است، خصوصا که خداوند بندگان را تنها به لطف خویش آفریده و نعمت وجود و نعمتهای دیگر داده است و هرگز جز به خاطر ظلم بزرگ خود بنده مانند شرک و کفر، در رحمت را بر او نمیبندد و این فرصت را به او میدهد تا حتی از کفر و شرک که ظلم عظیم است پیش از مرگ توبه کند و راه را برای ورود به رحمت رحیمی خدا بگشاید.مومن به دلیل ایمان به قیامت، همواره از مجازات خداوند و جلال و خشم او هراسان و ترسان است. علم مومن به اوضاع قیامت که برخاسته از آموزههای قرآنی و اسلامی است، او را در مقام خشیت و ترس عالمانه قرار میدهد. چنین مومنی در شبها و هنگام مواجهه با خدا دلش در خشوع و دیدگانش انباشته از سرشک است.انسان مومن از مرگ دیگران عبرت میگیرد و هر مرگی را نشانهای برای خود دانسته و مراقبت و مواظبت میکند که آماده به سوی خداوند برود و زاد راه و توشه آخرت را برداشته باشد.پس انسان میبایست از آینده ناشناخته خود هراسان و ترسان وگریان باشد؛ زیرا فقدان ترس از آینده ناشناخته عامل بیخیالی و بیمبالاتی خواهد بود و آدمی را به سمت و سویی میکشد که جز حسرت و ندامت ثمرهای ندارد.البته انسانها ممکن است برای امور بسیاریگریان باشند. از جملهگریان از ظلمی که بر اهل بیت(ع) روا شده است. چنین گریهای بسیار محبوب خداوند و موجب ریزش گناهان آدمی است، چنانکه در روایات بسیاری آمده است. همچنین گریه بر فقدان انسانهای صالح امری محبوب است. ولی بهترینگریهها آن است که انسان از ترس عاقبت و فرجام خویش و دیگران بگرید. میگویند پيامبر(ص) از [وادى اصحاب] حِجر، عبور كرد و فرمود: «در سراهاى كسانى كه بر خويشتن ستم كردند، وارد نشويد. مبادا بلايى كه بر سر آنان آمد، بر سر شما نيز بيايد، مگر در حال گريستن» و سپس سرش را پوشاند و به شتاب حركت كرد تا از وادى گذشت.پیامبر(ص) درباره یکی دیگر از موارد جوازگریستن میفرماید: بر دين، آنگاه كه در دست اهلش است، گريه نكنيد؛ بلكه آنگاه بر آن بگرييد كه به دست نااهلان مىافتد. اگر انسان دینش در خطر باشد باید بر حال خود بگرید و ترسان باشد. اصولا از نظر خداوند کسی که از خداوند نمیترسد و بر حال و وضع خویشگریان نیست، باید در ایمان خویش شک و تردید کند؛ زیرا انسان مومن از جلال خداوند میهراسد و بر وضع خویش در برابر جلال الهی هراسان وگریان است.از نظر پیامبر (ص) حتی تباکی یا خود را بهگریه زدن، امری محبوب است. از این رو ایشان ذیل همین آیات به ابوذر سفارش کرده و میفرماید: اى ابوذر! كسى كه مىتواند بگريد، بگريد، و كسى كه نمىتواند، دلش رااندوهگين سازد و وانمود به گريستن كند. انسانها چون از حقیقت قیامت و آینده خود آگاه نیستند، بیخیال امر قیامت خود و دیگران هستند؛ اما اگر میدانستند که چه روز هولناکی است هرگز خندان نمیبودند بلکه همارهگریان بودند. پيامبر خدا(ص) میفرماید: من چيزى را مىبينم كه شما نمىبينيد و چيزى را مىشنوم كه شما نمى شنويد. آسمان ناليد و حق داشت كه بنالد؛ زيرا در آن به اندازه چهار انگشت جا نيست، مگر اين كه در آنجا فرشته اى پيشانى اش را براى خدا به سجده نهاده است. به خدا سوگند، اگر آنچه را من مىدانم، شما مىدانستيد، بىگمان، كم مىخنديديد و بسيار مىگريستيد و از زنان در بستر، كام نمىگرفتيد و سر به بيابان مىگذاشتيد و به درگاه خدا زارى و شيون مىكرديد.آن حضرت (ص) در جایی دیگر میفرماید: بهشت و دوزخ به من نمايانده شدند و همانند امروز، در خوبى و بدى، هرگز نديدهام. اگر آنچه را من مىدانم، شما مىدانستيد، هر آينه اندك مىخنديديد و بسيار مى گريستيد.در روایات است که پیشوایان دین حتی از شنیدن اذان میگریستند و یا هنگام وضو گرفتن و رو به رو شدن با خدای خویش در هراس بوده و دیدگانشانگریان میشد و تنشان میلرزید. بهترین زمانگریستن، نیمههای شب است که انسان میتواندگریههای آشکار و نهان داشته باشد. این آشکاری میتواند همراه با زاری و ناله و فریاد باشد. از پیامبر(ص) روایت است که فرمود: قطره اشكى كه در تاريكى شب از ترس خدا فرو مىچكد و كسى جز خداوند عز و جل آن را نمىبيند، نزد خدا محبوبتر از هر قطره اى است كه بر زمين فرو مىچكد.در میان شب بهترین زمان نیز سحرگاهان است. امیرمومنان على(ع) نیز میفرماید:از اشك مؤمن در سحرگاه بر حذر باشيد؛ زيرا اين اشك، كسى را كه موجب ريخته شدنش شده است، در هم مىشكند و درياهاى آتش را براى كسى كه با آن دعا كند، فرو مىنشاند.بهترین حالت در سحرگاهان شب نیز زمان نماز است. بهترین حالت در نماز زمانی است که شخص به سجده در آمده است. چنانکه خداوند بهصراحت در آیه 107 و 109سوره اسرا بیان فرموده است: و بر روى زمين مىافتند و مىگريند و بر فروتنى آنها مىافزايد.چنانکه از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود: دو قطره است که نزد خدا محبوبتر از همه است: قطره خونى كه در راه خدا ريخته شود و قطره اشكى كه شخص در تاريكى شب در حال سجده فرو چكاند، به طورى كه آن را كسى جز خداوند متعال نبيند. خلیل منصوری