آثار صدقات در دنیا و آخرت

صدقات به اموالی گفته می‌شود که با «صداقت» و راستی به دیگری داده می‌شود، نه آنکه در آن منت و اذیت باشد، بلکه شخص با صدقات نهایت ظاهر و باطن، قول و فعل خویش را بیان می‌کند. از این رو، به مزدی که مرد به زن در هنگام نکاح می‌دهد، «صداق» می‌گویند که بیانگر میزان عشق و علاقه مرد به زن برای این وصال است. در فارسی از آن به «مهریه» یاد می‌شود که بیانگر مهر و محبتی است که مرد به زن ابراز می‌کند؛ البته مهر و محبت را نمی‌توان با «مهریه» نشان داد، ولی اگر کسی بخواهد کیفیتی را به کمیتی تبدیل کند و عددی را برای مهر و محبت خویش بیان کند، «مهریه» بیانگر بخشی از همان کیفیت است که به کمیت تبدیل و به نمایش گذاشته می‌شود؛ از همین رو، خدا در قرآن فرموده می‌توان به‌اندازه «قنطار» مهریه و صداق قرار داد که مال بس فراوانی است که در پوست گاوی ریخته شده باشد.اصولا انفاق نوعی راهیابی نهان به اموری است که از طریق عادی و معمولی دست یافتنی نیست؛ زیرا ریشه این کلمه «نفق» است که به معنای سوراخ‌های موش در صحرا است که از هر جایی سر برآورده است.موش‌های صحرایی می‌توانند از هر یک از آنها به هر جایی که بخواهند دسترسی داشته باشند و ضمن‌گریز از دشمن و خطرات، به مقاصد خویش دسترسی آسان داشته باشند.وقتی به ظاهر انفاق مالی واجب و مستحب نگاه می‌شود، چنین تصویری به ذهن می‌رسد که مال با این انفاقات از دست می‌رود؛ گویی هر یک از این انفاقات ریز و درشت واجب یا مستحب سوراخی است که مال از طریق آن از دست می‌رود.اما براساس تعالیم قرآن، انفاقات مالی که انسان انجام می‌دهد، همانند همان سوراخ‌های موش صحرایی است که آشکار و نهان، راهی به سوی جهان‌های دیگر می‌گشاید و اگر به ظاهر از دست رفتن مال است، در باطن دسترسی آسان و متنوع به امور و مسائلی است که از راه‌های دیگر دست یافتنی نیست؛ یعنی همان طوری که موش صحرایی با نفق‌ها (سوراخ‌های) متعدد و متنوع ریز و درشت و کوچک و بزرگ، خود را از خطرات‌،می‌رهاند و به مکان امنی می‌رساند یا دسترسی آسان به مواد غذایی را فراهم می‌آورد، انسانی که در راه خدا انفاق می‌کند، خود را از خطرات رهانیده و به سعادت و آرامش و آسایش در دنیا و آخرت رسانده است. از همین رو وقتی به آثار انفاقات مالی بر اساس تعالیم قرآن، توجه می‌شود، این حقیقت آشکار می‌شود که چه خطرهایی که با انفاقات مالی در دنیا و آخرت از سر انسان می‌گذرد و چه نعمت‌های بزرگی نصیب بشر می‌شود، تا جایی که خدا حتی به فقیر فرمان می‌دهد تا برای دستیابی به وضعیت اقتصادی بهتر و بهبود شرایط اقتصادی خویش، انفاقات و صدقات مالی ولو ‌اندک داشته باشد؛ زیرا چنین اعمالی جزو احسان و قرارگیری شخص تحت عنوان محسنین است که خدا نگاهی خاص به آنان دارد.وقتی شخص پس از مرگ متوجه ارزش و اهمیت انفاقات و صدقات مالی می‌شود، از خدا می‌خواهد که او را برگرداند تا هر چه دارد را صدقه دهد؛ اما فرصت این کار از دست رفته است و دیگر راهی برای بازگشت به دنیا نیست. همچنین بر اساس آموزه‌های قرآن، شخص پس از مرگ در می‌یابد که چگونه انفاقات و صدقات مالی انسان را از خطرات آتش دوزخ حفظ می‌کند و چگونه بهشتی آباد را برایش می‌سازد. بنابراین انسان نباید در دام جمع‌آوری مال باشد و مال‌، او را سرگرم خویش سازد و به لهو و بیهودگی جمع آن بکشاند و سرمایه بی‌بدیل عمر را در راه تکاثر و جمع مال و فتنه فرزند هزینه کند که چنین سبک زندگی چیزی جز خسران ابدی و از دست رفتن سرمایه عمر نیست.پس اگر کسی بخواهد دنیا و آخرتش آباد باشد و به عنوان صالح و محسن در دنیا و آخرت شناخته شود باید از سرمایه عمر خویش به درستی بهره گیرد و آن را در جمع مال و رضایت فرزند و خوشی آن صرف نکند؛ زیرا اگر چنین کند، فرصتی برای تکرار نخواهد داشت؛ اما اگر به درستی به راز هستی پی برد که با انفاق و صدقات مالی از همان رزق الهی در اختیارش بدهد، هم دنیای خویش را آباد کرده و هم آخرت خویش را.بنابراین، می‌توان گفت که انفاقات مالی همانند راه‌های نهان بسیاری است که انسان می‌تواند از طریق آن به جهانی دیگر غیر از جهان ظاهری راه یابد و دنیا و آخرت خویش را در این سبک زندگی قرآنی آباد کند و به سعادت دنیا و آخرت دست یابد؛ زیرا نگرش انسان صالح و محسن به مفهوم زندگی با دیگران بسیار فرق دارد و آن چیزی که دیگران از دست رفتن مال و عمر می‌دانند و حاضر به انفاق و احسان مالی و صدقات به دیگران نیستند، انسان صالح و محسن آن را عین کسب مال و رهایی از خطرات و دستیابی به نعمت‌های الهی و سعادت دنیوی و اخروی می‌داند.انفاقات و صدقات به دو دسته واجب و مستحب تقسیم می‌شود. واجبات مالی شامل خمس و زکات و مهریه و مخارج خورد و خوراک و خانه و پوشاک زن و فرزندان و والدین فقیر و مسکین می‌شود که به عنوان دین بر گردن شخص است و اگر پرداخت نکند در برخی از موارد به حکم قاضی شرع گرفته شده و به مستحقان آن داده می‌شود و در آخرت نیز شخص باید پاسخگو باشد. از نگاه قرآن صدقات واجب که در قالب زکات و خمس و مانند آن پرداخت می‌شود باید به دست مستحقان آن از فقیران و مسکینان، آزادی بردگان، درراه ماندگان و کارهای خیر عام المنفعه هزینه شود. انفاق واجب می‌بایست علنی باشد؛ اما انفاق و صدقات مستحب هر چند که آشکاردادن کاری نیکوی است؛ اما اگر نهان داده شود و به دست فقیران برسد، بهتر و نیکوتر است.از دیدگاه قرآن، صدقات و انفاقات مالی آثاری به همراه دارد که می‌تواند موجب سعادت دنیوی و اخروی انفاق‌کنندگان و صدقات‌دهندگان شود. از جمله این آثار موارد زیر است:1- پوشاندن زشتی‌ها و بدی‌ها: وقتی کسی صدقه‌ای را آشکارا به فقیر می‌دهد هم به خیر دست می‌یابد و هم بدی‌ها و زشتی‌هایش پوشیده می‌شود و چیزی رسواگر از سیئات و زشتی‌ها و بدی‌ها در منظر نمی‌ماند.2- پذیرش توبه: اگر کسی بخواهد توبه اش پذیرفته شود و به آسانی مورد رحمت و فضل و مغفرت الهی قرار گیرد، بهتر است که همراه با توبه، صدقه‌ای را نیز بدهد که بیانگر صدق و راستی او در توبه کاری باشد. 3-تطهیر: صدقات به ویژه صدقات واجب که از سوی مومنان به دست اولیای الهی از پیامبر(ص) و معصومان(ع) داده می‌شود، خود عامل طهارت مالی آنان و نیز تطهیر جان و روانشان به دست پیامبر(ص) و معصومان(ع) است که حق تصرف در تکوین و نفوس انسانی را دارند.4-تزکیه: یکی از آثار صدقات به ویژه واجب که همان زکات باشد، فراهم‌آوری بستری برای تزکیه نفس صدقه دهنده به دست پیامبر(ص) و معصومان(ع) است.5-بهره‌مندی از دعای پیامبر(ص): صدقات واجبی که معصومان(ع) دریافت می‌کنند، موجب می‌شود تا به حکم الهی‌، پیامبر(ص) برای شخص دعا و صلوات خاصه داشته باشد. این دعا و صلوات خاصه پیامبر(ص) زمانی خواهد بود که شخص صدقه بدهد؛ زیرا در این صورت به حکم فرمان خدا، بر پیامبر(ص) است تا افزون بر تطهیر و تزکیه شخص، به او دعا هم بکند.6- سکونت و آرامش: دعای پیامبر(ص) که پس از گرفتن صدقات در حق شخص انجام می‌شود، موجب می‌شود تا این افراد به سکونت و آرامش برسند.7- شهادت پیامبر(ص) و معصومان(ع): پیامبر(ص) و معصومان(ع) به عنوان مومنان کامل، حقایق افکار و رفتار هر شخصی را می‌بینند و به باطن اعمال آنان نیز آگاه هستند. بنابراین، وقتی چنین صدقاتی داده شود، خدا و پیامبر(ص) و معصومان(ع) آن را می‌بینند و در قیامت به نفع او شهادت می‌دهند.8- خیر به خویشتن: هر انفاقی که انسان به دیگری دارد، پیش از آنکه خیری به دیگری برسد، خیرش به خودش می‌رسد. 9-دستیابی به وجه‌الله: انفاق، زمانی خیر است که «لوجه الله» و برای کسب رضای خدا باشد. کسی که این‌ گونه انفاق می‌کند، خود به حقیقت وجه الله می‌رسد و وجه الهی در او ظهور و بروز می‌کند.10-بهره‌مندی کامل از خیر: انفاق‌گری نوعی خیررسانی به دیگران از مالی است که خدا به هر کسی داده است؛ اما خدا به کسی که در مقام خیررسانی باشد، پاداش خاص می‌دهد و مزد و پاداش او را به تمام کمال به او می‌بخشد و به تعبیر قرآنی «وفا» می‌کند که دادن چیزی به تمام کمال آن است. 11- بهشت: هر گونه خیرات به دیگران در هر شکل و روشی کم یا زیاد اگر برای رضایت خدا و لوجه الله باشد، برای انفاق گر بهشت الهی را به عنوان پاداش در پی دارد.12-رهایی از خوف از آینده: کسانی که انفاق‌های شبانه و روزانه، آشکار و نهان دارند، خدا پاداش این خیررسانی ایشان را رهایی از خوف از آینده قرار داده و برایشان بهشت را نوشته است. 13- رهایی از حزن و ‌اندوه: از نظر قرآن، انفاق اگر بر اساس شرایط باشد، حزن و ‌اندوه را از دل می‌زداید خلیل منصوری