شناخت فتنه انگیزان و کیفر آنان 1402/5/30
شناخت فتنه انگیزان و کیفر آنان
فتنه همان کوره ذوب فلزات است تا خاک از فلزات و سره از ناسره جدا شود. بنابراین، وقتی از فتنه فکری یا اجتماعی سخن به میان می آید گویی مراد شرایط سخت و دشواری است که حقیقت از باطل جدا می شود و در آن رویش ها و ریزیش های بسیاری رخ می دهد. فتنه ها بستری برای ایجاد فرصت هایی است که هرگز در حالت معمولی تحقق نمی یابد؛ این شرایط تهدید فتنه است که فرصتی بی نظیر را ایجاد می کند که انسان هم توانمندی های خویش را می شناسد و هم دوست و دشمن را باز می شناسد و هم حقیقت از باطل جدا می شود.از نظر آموزه های وحیانی قرآن، شناخت فتنه انگیزان به معنای شناخت کسانی است که می تواند سعادت دنیوی و اخروی مردم را تباه سازند. از همین روست که بخشی از آموزه های قرآنی برای معرفی و تعریف فتنه انگیزان اختصاص یافته است.فتنه انگیزان کسانی هستند که عالمانه و عامدانه برای ایجاد هرج و مرج فکری و رفتاری و آشوب در جامعه و ارتباط و معاشرت سالم میان افراد اجتماع تلاش می کنند. بزرگ ترین فتنه انگیزان عبارتند از:1-فاسقان:فاسقان از بزرگ ترین فتنه گران اجتماعی هستند. فاسق از ریشه «فسق» به معنای جداشدن پوست خرما از گوشت آن است که اتصال حقیقی حفاظتی از دست می رود. پس فاسق کسی است که با رفتاری زشت خویش لباس تقوای الهی را به شکل ناقص به تن دارد. از سوی مسلمان است و از سوی در سبک زندگی هم چون کافران و مشرکان زندگی می کند. در حقیقت فلسفه زندگی او قرآنی است، اما سبک زندگی او غیر قرآنی و بر اساس هواهای نفسانی است که کافران و مشرکان بدان اعتقاد داشته و عمل و رفتار می کنند. اخبار فاسق می تواند موجب فتنه در میان مردم شود و گاه حتی شرایط روانی اجتماع را به هم بریزد و مردم را به تشویش بیاندازد و رفتارهای مردم را از حالت طبیعی خارج سازد و مشکلات را برای مردم و مسئولان ایجاد کند. 2-جاسوسان: جاسوسان به یک جریان تعلق ندارند، بلکه این افراد به انگیزه های گوناگون به جاسوسی می پردازند؛ زیرا می توان جاسوسانی را یافت که به انگیزه اعتقادی و همراه با دشمن و تغییر اجتماع و فرهنگ و نظام سیاسی و اجتماعی با دشمن همکاری می کنند. از نظر قرآن، منافقان را می توان از این دسته بر شمرد؛ 3-ظالمان و همراهی با آن: ظالمان اختصاص به کافران یا مشرکان ندارد، بلکه حتی مسلمانی را می توان یافت که ظالم هستند. ظالم کسی است که به سبب تکرار ظلم عنوان اسمی ظالم بر آنان نهاده شده است. از نظر قرآن، ظالمان کسانی هستند که به اشکال گوناگون عدالت را به مسلخ می برند و حق و حقوق دیگران را تضییع می کنند. ظالمان دنبال فتنه گری هستند؛ 4-کافران: از دیگر فتنه گران و فتنه انگیزان می بایست به کافران یاد کرد که شامل حتی مشرکان و اهل کتابی می شود که به یک معنا کافر هستند؛ زیرا آنان اگر حتی بر اساس تورات و انجیل عمل می کردند می بایست به قرآن نیز ایمان می آورند یا دست کم به دشمنی با اسلام و مسلمانان نمی پرداختند که تصدیق کنندگان کلی و فی الجمله آموزه های الهی انجیل و تورات هستند. از نظر قرآن، کافران با فتنه انگیزی خویش ممکن است به ظاهر قتلی را مرتکب نشوند، ولی با فتنه انگیزی شرایطی را برای مومنان و مسلمانان ایجاد می کنند که چندین برابر بدتر از قتل عام مسلمانان است. 5-متخلفان: برخی از مسلمانان با سست ایمانی و رفتاری ضد ولایت الهی رهبران و اولیای الهی از پیامبران و امامان معصوم(ع) و نواب عام و خاص ایشان، رفتاری فتنه انگیزانه دارند. تخلفی که آنان از فرمان های رهبری دارند، موجب تضعیف مقام و موقعیت رهبران الهی می شود و با رفتارهایی عصیانگرانه خویش علیه رهبری اختلال در نظم اجتماعی می کنند و اتحاد و وحدت میان امت و امام را مخدوش می سازند و بستری برای نفوذ و تحرکات دشمن فراهم می آورند. 6-منافقان: بی گمان جریان نفاق جریانی خطرناک تر از کافران و مشرکان است؛ زیرا کافران و مشرکان دشمنی خویش را آشکار می کنند و مرزهای میان خودی و غیر خودی به شکل آشکاری روشن است و مسلمانان می دانند با چه کسانی با چه ابزار و توانایی هایی مواجه هستند؛ اما منافقان گرگانی هستند که لباس میش به تن کرده و در میان گله پرسه می زنند و هر گاه که شرایط را فراهم می یابند به گله و رمه حمله می کنند و آسیب جدی و جبران ناپذیری بر امت وارد می سازد. از نظر قرآن، منافقان جریانی بس خطرناک تر هستند و فتنه انگیزی آنان بس خطرناک تر و آسیب زاتر است. 7-منحرفان: در هر جامعه ای برخی از مردم هستند که از سنت ها و آداب و رسوم اصلی حاکم بر جامعه منحرف می شوند و به رفتاری دیگر رو می آورند که هنجارشکنانه است. این انحراف می تواند فکری یا رفتاری باشد. این افراد منحرف اصولا به جای تمسک به محکمات و اصول حاکم ارزشی دنبال شبهات و متشابهات می روند. از نظر قرآن، لازم است که مردم علیه فتنه انگیزان باشند و به آنان اجازه فتنه انگیزی ندهند. شناخت آنان و جداسازی و مرزبندی نسبت به آنان می تواند کمکی شایان در فرار از فتنه هایی باشد که فتنه انگیزان ایجاد می کنند.البته غیر از تهدید آنان به عذاب های دنیوی و اخروی (انفال، آیه 25)، لازم است که مردم علیه فتنه انگیزان به صراحت موضع گیری کرده و به جهاد و مقابله با آنان پردازند. از نظر قرآن جهاد علیه فتنه انگیزان و قتل و کشتن آنان می بایست تا زمانی باشد که دیگری فتنه گری نباشد؛ پس اگر فتنه انگیزان دست از فتنه بر ندارند قتل و کشتن آنان نه تنها جایز بلکه واجب دینی است. از نظر قرآن، مقابله و جهاد و قتل فتنه انگیزان می بایست تا جایی باشد که حاکمیت دین خدا بر زمین برقرار باشد و حاکمیت اصول و احکام قوانین تحقق یابد.(انفال، آیه 39)از دیگر روش های مقابله با فتنه انگیزان رسوا کردن آنان است؛ فتنه انگیزی در تلاش هستند که جلوی حاکمیت دینی و احکام الهی را بگیرند، بنابراین لازم است تا با آنان به عنوان دشمنان اصلی حاکمیت دینی مقابله شود و حتی اگر شده به قتل آنان جامعه ایمانی را از لوث وجود آنان پاکسازی کرد.فتنه گران و فتنه انگیزان از ولایت الهی خارج شده و تحت ولایت کافران هستند و همین امر موجب می شود تا در زمین فساد و فتنه انگیزی کنند.از نظر قرآن هر کسی با این گروه فتنه انگیزان همراه کند، به معنای کمک و همراهی با ظالمان تلقی شده و می بایست مجازاتی همانند خود فتنه انگیزان نصیب کسانی باشد که به اشکال گوناگون از قول و فعل به نفع فتنه انگیزان فعالیت می کنند.(انفال، آیه 25)به هر حال کشتن و قتل فتنه انگیزان و کسانی که به نفع آنان فعالیت می کنند امری واجب دینی است و کسی نمی تواند خلاف این حکم الهی نسبت به فتنه انگیزان تخفیف قایل شود و آنان را از دار مجازات و قتل نجات دهد. حذف فیزیکی و کشتن آنان واجب دینی است و هرگز نمی توان از این حکم الهی نسبت به آنان تخلف کرد.خلیل منصوری