دام مکر الهی برای دشمنان

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، یکی از سنت های الهی مکر و کید الهی است که دشمنان را در اوج اقتدار و عزت ظاهری، به ذلت و خواری می کشاند و در اوج دارایی به فقر و فلاکت می افکند. این گونه مردمی، امتی و دولتی یک شبه به خاک سیه می نشیند و به زلزله و سیل و آتش و آتشفشانی و بلایی، چنان نابود می شود که گویی دیروزی نبوده تا امروز هم باشد. این زیر و رو شدن ها دولت ها و ملت ها در یک چشم به هم زدنی، سنت الهی است که از آن به مکر الهی یاد می شود؛ زیرا ملت و دولتی را چنان بالا می برد که وقتی زمین خورد، دیگر استخوانی سالم برایش نیست که بر پا باشد.انسان در دنیا هماره در حال امتحان و ابتلاء است و در کوره داغ و سوزان فتنه الهی قرار می گیرد. بنابراین، هیچ فرقی میان مومن و کافر در این امر نیست و همگی گرفتار این سنت الهی هستند. تنها فرقی که میان مومن و کافر است، صبر مومن و جزع و فزع کافر از یک سو، و عبور سالم مومن از فتنه به توفیق الهی و سقوط ذلت بار و بقای کافر در فتنه است. از همین روست که خدا درباره اصابت مصیبت ها بر مومن و کافر می فرماید: آیا زمانی که آسیبی به شما رسید بی تردید دو برابرش را به دشمن رساندید. از روی بی صبری می گویید: این آسیب چگونه و از کجاست؟ بگو از ناحیه شماست که سستی کردید و یقینا خدا بر هر کاری قدیر و تواناست.(آل عمران، آیه 165)از این آیه دانسته می شود که مصیبتی که به انسان در جنگ می رسد، بخشی بر اساس مقدر خدا است که کلمه «قدیر» به آن اشاره دارد، و بخشی از آن بر اساس رفتار نادرست مومنان است. پس از نظر قرآن، اگر مومنان در مصیبت ها بر اساس آموزه های وحیانی عمل کنند و صبر ورزندنه تنها کم تر آسیب می بینند، بلکه می توانند بر دشمن بیش از پیش ضربه بزنند.مصیبت برای همگان است و فرقی میان کافر و مومن نسبت به سنت مصیبت و ابتلاء و فتنه نیست؛ اما کنش و واکنش های مومنان می تواند در این امر تاثیر مثبت یا منفی بگذارد؛ مومنان هماره در انواع فتنه ها و ابتلائات قرار می گیرند و می بایست «صبر»بلکه صبر جمیل داشته باشد که حضرت یعقوب (ع) داشت. از نظر قرآن مومن چون با خدا پیوند خورده، هر چند که گرفتار پیاپی مصیبت و «غم» خواهد بود، اما هرگز محزون و مایوس نمی شود؛ زیرا می داند که همگی بر اساس سنت الهی فتنه و برنامه ریزی مقدر از پیش تعیین شده است.مصیبت هایی که انسان بر اساس سنت ابتلاء و فتنه بدان گرفتار می شود، تنها نواقص و محنت ها نیست؛ بلکه فتنه ها و ابتلائات الهی به دو بخش «شر و خیر» تقسیم می شود؛ هر چند که بیش تر ابتلائات با شرور انجام می شود، اما بخشی از ابتلائات با خیرات انجام می شود. از این روست که خدا به صراحت می فرماید: ما شما را به شر و خیر می آزماییم.بنابراین، از نظر قرآن نمی توان گفت هر کسی مال و قدرت و ثروتی یافت، مورد تکریم الهی قرار گرفته و هر که گرفتار فقر و ناتوانی شده مورد اهانت و توهین الهی قرار گرفته است؛ زیرا این امور همه بر اساس فتنه و ابتلای الهی است، زیرا خدا براساس برنامه مقدر برای هر کسی یا امت و دولتی، چیزهایی را به آنان می دهد و می گیرد. پس این امور نمی بایست موجب فرح گیرندگان و حزن از دست دهندگان شود.از نظر قرآن کسی نمی تواند از سنت ابتلاء و امتحان الهی فرار کند، بلکه می بایست به استقبال فتنه رفت و با صبر و استقامت و توکل بر خدا به سلامت از آن ها عبور کرد و به کمالی دست یافت که از درون فتنه رقم می خورد به انسان می رسد.افزون بر سنت ابتلاء و امتحان، سنتی دیگر است که از آن به سنت مکر الهی تعبیر می شود. بر اساس این سنت الهی، خدا به افراد در ساختار سنت ابتلاء و امتحان، چیزی از قدرت و ثروت و مال و فرزند و مانند آنها را می دهد که آن را دوست دارد تا جایی که شخص گمان می کند که مورد تکریم است و چنان غرق قدرت و ثروت می شود که خدا و مکر او را فراموش می کند.کسی که در دام مکر الهی می افتد، خود را گم می کند تا جایی که سوار بر نردبان ما و منی بالا می رود و گمان می کند که هر چه دارد بر اساس علم اقتصاد و قدرت تحلیل و فرصت شناسی و مانند آنها است؛ چنان که فرعون و قارون هامان در این مکر الهی گرفتار شدند و خود را این گونه عالم در این امور دانستند و خدا و تقدیرات او را فراموش کردند.خدا درباره قارون می فرماید: گفت هر چه دارم از علم من است. همین مکتب فکری و رفتاری را دیگر فریب خوردگان دارند؛ زیرا خدا درباره این نوع تفکر فراگیر می فرماید: پس چون انسان را آسیبی رسد ما را بخواند. سپس هنگامی که از سوی خود به او نعمتی می دهیم، می گوید: فقط آن را بر پایه علم و دانش خویش یافته ام. چنین نیست، بلکه فتنه ای است تا دانسته شود آیا شکر گزار است یا ناسپاس، ولی بیش تر مردم این را نمی دانند که این فتنه الهی است.سنت مکر و کید الهی موجب می شود تا بسیاری از مردم گرفتار توهم شوند و بر نردبان ما و منی بالا بروند تا جایی که به آخرین نردبان منیت می رسند و از آن جا چنان سقوط می کنند که مکان سقوط آنان «هاویه» دوزخ و چاه ویل آن در درک اسفل از دوزخ است.بر اساس سنت مکر الهی، خدا افراد را در دام مکر خویش می افکند. بر اساس سنت مکر است که سنت استدراج درباره آنان اجرایی می شود و به افراد کافر امکاناتی را می بخشد که آنان را در امور مادی به اوج می رساند؛ آنان گام به گام و درجه درجه در چاه زینت های دنیوی می افتند و از قدرت و ثروت بیش تری برخوردار می شوند. کید و مکر الهی چنان متین و استوار است که شخص گمان نمی کند که گرفتار مکر و کید الهی شده است. این گونه است که این افراد مهلت داده شده با امکانات بسیار چنان غرق در دنیا می شوند که خدا را فراموش می کنند.بسیاری از مردم بر اساس همان تصور باطل خویش که قدرت و ثروت را در علم خویش می بینند، بر این نردبان که سرابی بیش نیست بالا می روند، در حالی که در دام مکر الهی افتادند. اینان بر این نردبان چنان بالا می روند و کاخ آرزوهای خویش را بر آب بلکه سراب بنا می کنند که هر نقشی بر آن زده اند به سادگی از میان می رود؛ خدا به صراحت می فرماید که دشمنان را با توفانی سخت از سنگ ریزه و ریگ بیابان ، بیماری فراگیر، فریاد مرگبار، سیل، زلزله و مانند آنها نابود می سازد(عنکبوت، آیه 40) و چنان آنان را «کن فیکون» و زیر و رو می سازد که گویی شخم زده شده اند و هیچ اثری از آنان باقی نماند: پس هنگامی که عذاب ما فرا رسید بالاترین آنان را فروترینش نمودیم و بر آن سنگ هایی از نوع سنگ گل لایه فرو ریختیم؛ سنگ هایی که نزد پروردگارت نشانه دار بود و آن سنگ ها از ستمکاران دور نیست.(هود، آیات 82 و 83)خدا در این آیه به سنت فراگیر خویش اشاره می کند و می گوید که این عذاب های الهی نشانه دار از ستمکاران دور نیست؛ هر چند که آنان گمان می کنند که با قدرت و ثروت از عذاب الهی رسته اند ولی در همان جایی که گمان می کنند در امان هستند، از همان جا گرفتار می شوند. خلیل منصوری