خوردن گوشت مردار با غیبت مومن 1402/7/4
خوردن گوشت مردار با غیبت مومن
از نظر آموزه های وحیانی قرآن، زبان می تواند دری به بهشت یا دری به دوزخ به روی انسان بگشاید؛ زیرا زبان ابزاری برای بیان حقایق و حکمت های الهی یا ابزاری برای شیطان و خدمت رسانی به اهداف پلید و پست اوست. بسیاری از گناهان بزرگ در ارتباط با زبان است که شامل غیبت، بهتان، قذف، دروغ و مانند آنها است.از نظر قرآن، غیبت به این معنا است که انسان تکه ای از گوشت بردار دینی خویش را بکند و بجود و بخورد؛ زیرا او عیبی را در برادر دینی خویش می بیند که تنها او بدان آگاه است، ولی آن را جار می زند و به گوش دیگران می رساند و این گونه آبروی مومن را می برد.(حجرات، آیه 12)
غیبت تنها نسبت به مومن متقی است نه مسلمان فاسق یا ظالم. بنابراین، کسی که دارای این فسق و فجور است یا در حق دیگری ظلم می کند و شخص مظلوم برای تظلم فریاد بر می آورد و شخص ظالم را رسوا می کند، غیبت نکرده است. این بدان معناست که هر جایی نمی توان فوری گفت که داری غیبت می کنی، به ویژه در حق مسئولان کشوری که هر گونه رفتار فاسقانه و ظالمانه آنان به امتی ضرر می رساند. بنابراین، بیان رفتارهای فاسقانه و ظالمانه آنان در فضای مجازی و حقیقی هرگز به معنای غیبت نیست.در موضوع غیبت می بایست از هر گونه افراط و تفریط دست برداشت و کسی را به سرعت متهم به غیبت نکرد، بلکه باید شرایط سخن و سخنگو و موضوع و مفاد و محتوای سخن را سنجید و سپس حکم به غیبت یا عدم غیب کرد.خدا به صراحت بیان می کند که غیبت ظالم هر کسی باشد ، جایز است و بازگو کردن عیب او در همان محدوده ظلم روا بوده و شخص می تواند آن ظلم وی را که عیب نهایی است آشکار کند و فرد را رسوا سازد تا تنبیه و مجازات شود و از کرده خویش توبه و استغفار کند و در مسیر حق و عدالت قرار گیرد؛ زیرا اگر شخص ظالم نسبت به ظلم خویش رسوا نشود به آن دامن می زند و خود را برای ابد گرفتار و بدبخت می کند.غیبت چنان که گفته شد، نسبت به عیبی است که شخص مومن آن را نهان کرده است و دوست ندارد کسی از آن مطلع و آگاه شود. این عیب ممکن است در قول و فعل یا گفتار و افکار و رفتار او باشد؛ یعنی اعتقادی را دارد که به نظر می رسد با اعتقادات حاکم یا حق در تضاد است، و آن را تنها برای شخص یا اشخاصی بیان کرده و دوست ندارد کسی از او نقل قول کند؛ یا رفتار و کرداری دارد که دوست ندارد دیگران از آن آگاه شوند؛ مثلا اهل صیغه کردن است و دوست ندارد کسی او را به عنوان بشناسد، هر چند که از نظر اسلام و قرآن این عیب نیست، ولی چون از نظر اجتماعی عیب است، دوست ندارد که دیگران از آن آگاه شوند. بنابراین چنین مواردی از مصادیق غیبت شمرده می شود؛از نظر قرآن، میزبان لازم است اصولا میزبانی را در تمامیت آن به جا آورد و تکریم مهمان کند؛ زیرا مهمان حبیب خدا است و وقتی می آید با خود نعمت می آورد و وقتی می رود با خود نقمت و بیماری را می برد. وقتی میزبان با توجه به شرایط وسعت خویش مهمان را تکریم نکند، می بایست این را به جان بخرد که غیبت او از سوی مهمان شود و او را به عنوان ظالم معرفی کند که حق را در او به جا نیاورده است.امام صادق(ع) میفرماید: یکی از مصادیق ظلم که مظلوم می تواند جار بزند و غیبت کند، عدم تکریم کامل میزبان است. امام صادق(ع) که بازگوکردن غیبت مهمانی کردن ناشایست از سوی مهمان نسبت به میزبان جایز و روا است.حرمت غیبت به عنوان گناه بزرگ که عذاب دوزخ را به همراه دارد و در قیامت شخص در دوزخ گوشت مردار می خورد و از آن گوشت متعفن تغذیه می کند، در حق مومن متقی است، نه کافر و مشرک؛ زیرا خدا حرمت را برای مومن مطرح می کند و این مومنان هستند که در حریم حرمت قرار می گیرند و هیچ کس حق ندارد که عیب نهان آنان را جار زند و آشکار کند.از نظر قرآن، برخی از امور زمینه و بستری را برای غیب فراهم می آورد که از جمله آن ها روحیه تجسس و فضولی در زندگی دیگران و احوالات آنان است.هم چنین ثروت و قدرت در افراد این روحیه را ایجاد می کند که خود را برتر از دیگران دانسته به تحقیر دیگران می پردازند و غیبت را برای آنان آسان می سازد و این گونه است که درباره دیگران به غیبت می پردازند. اصولا کسی که دنبال قدرت و ثروت است، مبنای زندگی را همین امر قرار می دهد و دیگران را به نیش زبان می آزارند و عیب جویی و خرده گیری و نکته گیری نسبت دیگران می پردازند.از نظر قرآن، کسی که نسبت به دیگران بدگمان و سوء الظن دارد، رفتارها و عیوب دیگران را می بیند و جار می زند و غیبت می کند؛ از همین روست که از نظر قرآن بسیاری از گمان ها از مصادیق سوء الظن و گناه دانسته شده است.همچنین از نظر اسلام ، کسی دنبال غیب دیگران می رود که عیب خویش را نمی بیند؛ زیرا این افراد به عیب دیگران بینا و به عیوب خویش نابینا هستند؛ اگر کسی به خود مشغول باشد و دنبال این حکم الهی «علیکم انفسکم؛ مراقب خودتان باشید» اصلا وقت نمی کند تا به دیگران بپردازد. از نظر امیرمومنان امام علی(ع) کسی که دنبال عیب مردم است بدترین مردمان هستند.از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تقواپیشگی مانع غیبت و بدگویی از دیگران(حجرات، آیه 12) است؛ زیرا کسی که متوجه خدا و حسابرسی خدا در قیامت و بازخواست او باشد و زشتی غیبت را بداند هرگز دنبال غیبت نمی رود؛ زیرا نمی خواهد تا کاری کند که خشم خدا را به دنبال داشته باشد و خود را در دنیا و آخرت و دوزخ مشغول خوردن گوشت مردار و متعفن کند که از آن کراهت دارد.از نظر قرآن غیبت کننده می بایست از غیبت خویش توبه کند(حجرات، آیه 12) تا از شرور غیبت در دنیا و آخرت آزاد شود.البته غیبت کننده و عیب جو و خرده گیر می بایست بداند که اگر به غیبت دیگری می پردازد خود نیز گرفتار غیبت دیگران می شود وعیوب او جار زده و رسوا می شود؛ زیرا چاه کن همیشه ته چاه است. خلیل منصوری