دعاها؛ مصالح ساختمانی وجود انسان 1402/10/2
دعاها؛ مصالح ساختمانی وجود انسان
چرا احترام مؤمن از کعبه بالاتر است؟در یک دعای مفصلی حضرت فاطمه زهرا (س) هم مسائل مثبت بسیار مهمی را مطرح کردند هم از مسائل ضد اخلاق، ضد انسانیت و ضد عمل پرهیز داده اند که درس فکری، تربیتی، اخلاقی، خانوادگی و اجتماعی است.معجزه انبیا و صدیقه کبری (س) است که مطلب بسیار گسترده را در یک جمله جا دادند. چنین هنری از غیر انبیا و ائمه طاهرین (ع) بر نمیآید. علت آن هم این است که این بزرگواران به اقیانوس بیکران علم پروردگار وصل بودند. البته خداوند متعال علومی نزد خود دارد که بروز نداده و آشکار نکرده است. خداوند هزار اسم خود را که در دعای جوشن کبیر است به عموم مردم واگذار کرده است. هزار اسم او را فقط انبیا و اولیا میدانند و هزار اسم نیز نزد خود در غیب و پنهان کرده است.دعا یعنی گدایی کردن تهی دست، از قوی به ذات است، دعا یعنی نزد کسی میروم که خزانه غیب و عالم نزد او است، اگر دعا و گدایی ما درست باشد خداوند عالم اجابت و قبول میکند. خداوند شیطان را رد نکرد و درخواست او را مستجاب کرد مگر میشود درخواست بندگان مؤمن خود را رد کند. وقتی ابلیس رجیم و رانده شد و به خاطر ارزیابی اشتباه خود درباره انسان با خداوند درگیر شد یکی از خواستههای او این بود که مرا تا روز قیامت مهلت بده، خداوند نیز پذیرفت.این دعا«رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» از اولیا الهی است چون زیبا بوده خداوند آن را در قرآن وارد کرده است؛ این دعا بدان معنا است که خدایا همسر و نسلی را که میخواهی به ما بدهی در دنیا و آخرت سبب دلخوشی و روشنی چشم ما قرار باشند و ما را رهبران بندگان با تقوا، پاک و فراری از گناه قرار بده، این درخواست بسیار بزرگی است که ما میخواهیم پیشوای اهل تقوا باشیم.امیر مؤمنان امام علی (ع) خطاب به مردم مدینه میفرمایند خداوند به خاطر سلمان، مقداد و ابوذر و چهار نفر دیگر به شما ملت روزی میدهد و باران میباراند و نمیگذارد شما از دشمنان شکست بخورید.دعاها مصالح ساختمانی وجود انسان است؛ حضرت صدیقه فاطمه (س) دارای مقام عصمت و پاک از گناه بودند چرا میفرمایند «اللهم انی اسئلک قول توابین»، عملاً حضرت زهرا (س) گناهی نداشتند و دارای مقام عصمت بودند چرا میفرمایند خدایا اعتقاد تائبان و عمل آنها را نصیب من کن، اینجا منظور ایشان توبه از گناه نیست بلکه حضرت تقاضا میکنند که از دلبستگیها و وابستگیها به سوی او برگردند و غیر از خدا چیزی در زندگی او نماند. خانواده که شعاع نور الهی هستند بماند اما از همه به سوی خدا برگردند. این توبه روحی، عرفانی، الهی، عرشی و ملکوتی است که یک ذره گناه در آن دخالت ندارد چرا که برای این گونه تائبان گناهی وجود ندارد.یکی از بهترین قهرمانان تاریخ که به همه چیز پشت کرده بود و با همه وجود به خدا رجوع کرد و برگشت حر بن یزید ریاحی بود؛ که این بازگشت بسیار برای او گران تمام شد، چرا که برای بازگشت باید از زن، بچه، خانه، حقوق سنگین بنیامیه، مقام و صندلی سپهسالاری و از همه چیز به سوی خدا باز میگشت، او بازگشت و توبه به این گرانی را پذیرفت و قبول کرد و در همان میدان با شجاعت از آنچه که برای او بود دست برداشت. وقتی انسان به معشوق ازل و ابد روی کند دیگر جایی برای دلبستگی های دنیوی باقی نمیماند. حر در آخرین مرتبه جهنم بود، در طلوع آفتاب در این جهنم بود اما با توبه هنگامه ظهر در عالیترین درجه بهشت قرار گرفت، این سرعت توبه در انسان است اما در مادیات این سرعت وجود ندارد.خداوند در وجود انسان رمزی گذاشته است که فرشتگان هم رمز وجود او را نمیدانند، خداوند وقتی درباره انسان با ملائکه حرف زد و گفت درباره علمی که نزد انسان است به من خبر بدهید همه گفتند ما وجود او را درک نمیکنیم؛ بنابراین احترام مؤمن از کعبه بالاتر است، در احادیث معراج آمده که همسفر پیامبر (ص) جبرئیل بود، خداوند در قرآن از جبرئیل به شدید القوا تعبیر کرده است یعنی این فرشته نیروهای بسیار شدید دارد.خداوند در قرآن میفرماید که اهل تقوا و اخلاق به طور قطع بهشتی هستند. نه تنها آنها را به بهشت میبرد بلکه زنان، پدران و نسل آنها را که همچون خود صالح هستند کنار او در بهشت قرار میدهند.امام سجاد (ع) درباره عوارض بسیار بد گناه میفرمایند گناهان به انسان لباس خواری میپوشاند، او را نسبت به عبادت، کار خیر و حل مشکل دیگران بی حال میکند. گناه قلب را تاریک میکند تا جایی که دیگر خدا در آنجا نمیگیرد. یکی از گناهان نارضایتی ایجاد کردن در قلب پدر و مادر است، یعنی به گونهای رفتار کند که دلگیر شوند، احساس حقارت کنند و رنجیده شوند.
اگر می خواهید درست زندگی کنید :زندگی روزمره دنیا ممکن است ما از حقیقت عالم دور نگه دارد و غفلت کنیم که سلامتی و آزادی چه نعمت های بزرگی هستند. توجه به عاقبت انسان پس از مرگ هم می تواند انسان را از غفلت بیرون آورد. اصلا قبرستان یک مدرسه ی تربیتی است. یک مرکز فرهنگی است و در عین حال که قبرستان است فرهنگستان نیز است.برای اینکه زندگی را بهتر بفهمیم باید به سه مکان برویم:1. بیمارستان2. زندان3. قبرستان..در بیمارستان می فهمیم که هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست.در زندان می بینیم که آزادی گران بهاترین دارایی ماست.در قبرستان درمی یابیم که زندگی هیچ ارزشی ندارد.زمینی که امروز روی آن قدم می زنیم فردا سقف مان خواهد بود.پس بیایید برای همه چیز فروتن و سپاسگزار باشیم.