قیامــت روز حسـرت و افســوس

می‌گویند گروهی با خضر‌(ع) برای آب حیات به درون ظلمات رفتند؛ هنگام بازگشت پاهایشان به چیزهایی برخورد می‌کرد. از خضر پرسیدند: اینها چیست؟ خضر فرمود: چیزی است که هر که بردارد یا برندارد، حسرت و افسوس می‌خورد.همراهان سه گروه شدند، برخی گفتند: بهتر است بی‌خیال شویم و خود را به زحمت بارکشی نیندازیم؛ برخی دیگر گفتند: حالا کمی برمی‌داریم ببینیم چه چیزی در وادی ظلمات است؛ گروه سوم گفتند: تا می‌توانیم از این‌جا برمی‌داریم؛ زیرا در ظلمات که آب حیات است، حتما چیزهای پرارزشی است، پس حتی بیش از توان خود برداشتند و به سختی از ظلمات بیرون آمدند. وقتی به وادی نور وارد شدند، همگان افسوس خوردند؛ زیرا چیزهایی که در وادی ظلمات بود، انواع گوهر و سنگ‌های قیمتی و با ارزش بود که در وادی نور به کار می‌آمد و در وادی نور از آن خبری نبود. نسبت دنیا به آخرت این‌گونه است؛ زیرا دنیا وادی ظلمات است تا جایی که خدا می‌فرماید این‌جا ظلمات فوق ظلمات یا به تعبیر دیگر، ظلمات سه‌گانه‌ای است که اگر انسان دستش را در برابر چشمش بگیرد، نمی‌تواند آن را ببیند. در این وادی ظلمات، هر کسی باید ره‌توشه آخرت بر‌گیرد که دنیا کشتزار آخرت است. این ره‌توشه آخرت که تقوای الهی نامیده می‌شود، با مجموعه‌ای از اعمال واجب و مستحب و ترک حرام و مکروه به دست می‌آید؛ هر عمل واجب و مستحبی، گوهری از تقوای الهی به دست آدمی می‌دهد که بهشت انسان را می‌سازد و ترک هر حرام و مکروهی نیز انسان را از دوزخ دور نگه می‌دارد. روز قیامت «یوم الحسره» است(مریم، آیه 39)؛ زیرا هر کسی که ره‌توشه از دنیا بر‌گرفته باشد یا نگرفته باشد، آن روز افسوس و حسرت می‌خورد. از نگاه قرآن، انسان در دنیا در حالت «خسران» است و سرمایه‌های وجودی و الهی خویش را دم به دم از دست می‌دهد؛ مگر آنکه ایمان آورده و عمل صالح انجام دهد و توصیه به حق و توصیه به صبر داشته باشد(عصر، آیات 1 تا 3)؛ چرا که این چهارگانه همان ره‌توشه آخرت و گنجی است که انسان از ظلمات دنیا به آخرت می‌برد و جهان خویش را بدان می‌سازد؛ زیرا جهان آخرت خواه بهشت و خواه دوزخ، چیزی جز همان اعمال انسان نیست که در دنیا انجام داده است؛ پس اگر تقوای الهی باشد، بهشتی از اعمال نیک همراه با افزایش بر اساس تفضل و زیادت و عنایتی از خدا خواهد داشت، و اگر فجور در پیش گرفته باشد، اعمال زشت او دوزخی را می‌سازد که گاه خود انسان دوزخ خودش است بی‌آنکه حتی خدا چیزی بر آن بیفزاید؛ زیرا جزای ظالمان همان جزای متناسب و برابر بی‌هیچ زیادت و نقصانی است.خدا در قرآن می‌فرماید: کافران از اصحاب شمال در قیامت در آن روز حسرت می‌خورند که چیزی ندارند و در دنیا با آن همه کارهایی که می‌توانستند بکنند و آخرت خویش را بسازند، کاری نکرده‌اند.آنان با انکار قیامت بی‌هیچ حجت و دلیلی، در روز حسرت‌، خود را بی‌حجت و برهان در پیشگاه خدا می‌یابند و تاسف و حسرت می‌خورند که چرا چنین کردند و هیچ ره توشه‌ای برای آخرت خویش از علم و عمل نیاورده‌اند.این کافران در قیامت خواهان بازگشت به دنیا برای اصلاح امر خویش هستند، اما دنیا پیش از قیامت «طی» و جمع شده و آسمان و زمین دنیوی به آسمان و زمین اخروی تبدیل شده است؛ بنابراین، جایی برای بازگشت نیست؛ همچنین از نظر قرآن، اینان اگر به فرض محال برگردند، همان کاری را انجام می‌دهند که پیش از این انجام می‌دادند.بنابراین حسرت کافران و ظالمان و طغیانگران در شرایط سخت قیامت و دوزخ موجب می‌شود تا آنان دنبال این باشند که به شکلی به دنیا بازگردند و جبران مافات بکنند و از اینکه کوتاهی کرده و تکذیب قیامت و پیامبران نموده و کار نیکی انجام نداده‌اند و تقوایی نداشته‌اند، پشیمان هستند؛ زیرا می‌خواهند از عذابی که به سبب اعمالشان بدان گرفتار آمده‌اند برهند، ولی راهی برای جبران و بازگشت نیست و این‌گونه است که در حسرت می‌مانند.عوامل حسرت کافران و ظالمان در قیامت شامل اموری می‌شود که از جمله مهم‌ترین آنها عبارتند از: استکبار در برابر آیات الهی، تمسخر آیات الهی، انفاق اموال در راه مبارزه علیه اسلام، انکار معاد و محدود دانستن حیات به زندگی دنیوی، بی‌ایمانی و اجتناب از اسلام‌آوری، ترک اطاعت از خدا و پیامبر، ترک عمل صالح ، تکذیب آیات الهی،تکذیب قرآن، غفلت از قیامت و حسابرسی آن، کوتاهی در حق خدا،محرومیت از شفاعتگران در قیامت و مانند آنها.از این مجموعه دانسته می‌شود که حسرت کافران ریشه در عقاید و اعمالی دارد که برخلاف حق و حقانیت و در مسیر کارهای زشت و بد بوده است؛ یعنی با عقاید باطل خویش کارهایی را انجام داده‌اند که چیزی جز فجور نیست. بنابراین، افسوس و حسرت کافران در قیامت ریشه در افکار و عقاید و رفتارهای باطل و نادرست آنها در دنیا دارد.البته کافران دارای مراتب و درجات هستند؛ چنان‌که ایمان نیز این‌گونه است؛ پس ممکن است شخصی اهل کتاب باشد، اما افکار و عقاید باطلی داشته باشد که از جمله آنها اعتقاد به فرزندی حضرت عیسی(ع) برای خدا است که موجب حسرت و افسوس آنان در قیامت می‌شود که چرا چنین فکری داشته و بر اساس آن عمل و رفتار کرده‌اند. پس همان گونه که کافران و مشرکان بت‌پرست در قیامت گرفتار افسوس و حسرت می‌شوند، همچنین مشرکان از اهل کتاب نیز این‌گونه گرفتار حسرت خواهند شد.البته این‌گونه نیست که تنها کافران و مشرکان بت‌پرست گرفتار حسرت باشند، بلکه حتی مسلمانان در کنار منافقان گرفتار حسرت خواهند شد؛ زیرا کسی که بخل می‌ورزد و ترک احسان و انفاق دارد از جمله حسرت‌خورندگان خواهد بود تا جایی که شخص تارک انفاق و صدقات میگوید ‌ای کاش تاخیری در مرگ پیش می‌آمد و می‌توانست اموال خویش را صدقه داده و جزو صالحین قرار گیرد.کوتاهی در حق امامان معصوم(ع) و تمسخر آنان به عنوان «جنب‌الله» از عوامل حسرت در آخرت و روشن شدن حقایق است.اصولا از نظر قرآن، گروه‌های بسیاری در آخرت حسرت عقاید و افکاری را می‌خورند که در دنیا بدان گرفتار شده بودند و آن را ملکات خویش قرار داده و شاخص شخصیتی آنان شده است.مرفهان ستم‌پیشه ، گناهکاران ، مجرمان، گمراهان غوطه‌ور در جهل مرکب، مستکبران ، ظالمان ، طغیانگران، دنیاطلبان ، منافقان از جمله کسانی هستند که در روز قیامت گرفتار حسرت و افسوس می‌شوند اما راهی برای اصلاح و جبران نیست.پس اگر کسی بخواهد گرفتار چنین حسرتی در آخرت نشود، بهتر است در ظلمات سه لایه دنیا خود را مجهز به ره‌توشه آخرت و قیامت کند و با عقاید و افکار و رفتار نیک، خود را برای آخرت آماده سازد و بهشتی را ایجاد کند که «راضیه مرضیه» باشد؛ یعنی هم خدا خشنود باشد هم او رستگار. خلیل منصوری