شلوغترین طبقه جهنم کجاست؟ 97/4/31
گفتار سودمند
شلوغترین طبقه جهنم کجاست؟ :جهنم تنها جهنم نیست؛ بلکه برای خود رتبه بندی و طبقات خاصی دارد که هر کدام متعلق به افرادی با ویژگیها و گناهان خاص است. بر اساس باورهای اسلامی، به دوزخ جهنم گفته میشود.جهنم هفت طبقه دارد و هر چه پایینتر، جای افراد بدتر. عذابهای دوزخ هم روحی هستند هم جسمی.برخی جهنمیان همیشه در آنجا میمانند و برخی دیگر پس از مدتی بخشوده میشوند و به بهشت میروند.تنها راه خلاصی از جهنم یا پایان کیفر مقرر است یا شفاعت شفیعان.گناهان برخی کسان چنان سنگین است که در آن جاودانه میشوند.جهنم جای عمل نیست و بنابر این نمیتوان در آنجا با عمل صالح خویش را از عذاب رهانید.علی بن ابیطالب در خطبهای در مورد ضرورت یاد قیامت و عذاب الهی چنین میگوید:مردم! شما چونان مسافران در راهید، که در این دنیا فرمان کوچ داده شدید، که دنیا خانهٔ اصلی شما نیست و به جمعآوری زاد و توشه فرمان داده شدید.آگاه باشید این پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد، پس به خود رحم کنید. شما مصیبتهای دنیا را آزمودهاید، آیا ناراحتی یکی از افراد خود را بر اثر خاری که در بدنش فرورفته، یا در زمینخوردن پایش مجروح شده، یا ریگهای داغ بیابان او را رنج داده، دیدهاید که تحمل ان مشکل است؟پس چگونه میشود تحمل کرد که در میان دو طبقه آتش، در کنار سنگهای گداخته، همنشین شیطان باشید؟آیا میدانید وقتی مالک دوزخ بر آتش غضب کند، شعلهها بر روی هم میغلتند و یکدیگر را میکوبند؟ و آنگاه که برآتش بانگ زند میان درهای جهنم به هر طرف زبانه میکشد؟ای پیر سالخورده، که پیری وجودت را گرفتهاست، چگونه خواهی بود آن گاه که طوقهای آتش به گردنها انداخته شود و غل و زنجیرهای آتشین به دست و گردن افتد چنانکه گوشت دستها را بخورد؟جعفر صادق در مورد جهنم چنین میگوید: آتش دنیا یک بخش از ۷۰ بخش آتش جهنم است، آتش جهنم ۷۰ بار با آب خاموش شده سپس شعلهور گردیده تا به آتش دنیا تبدیل گشته است و اگر چنین نبود هیچ انسانی طاقت تحمل آتش را نداشت! در روایت دیگری از امام علی نام طبقات و درهای جهنم چنین ذکر شده است:هاویه –سعیر –جحیم –سقر –حطمه –لظی –جهنم ،خداوند در در قران کریم فرموده که درصورت انجام گناه به جهنم فرستاده میشوید. اما کجای جهنم از همه جا شلوغتر است و جای چه کسانی است؟ خدا درباره اش فرموده است: ما تو را به حق، براى بشارت و بیم دادن (مردم جهان) فرستادیم.در آیه دیگری چنین آمده است: ما تو را جز رحمت براى جهانیان نفرستادیم. بر اساس آنچه که در قرآن کریم بیان شده است، هیچ گاه رفتار و سیره پیامبر گرامی اسلام (ص) بدون اذن وحی نبوده، همان گونه که گفتار آن جناب این چنین بوده است و محاورات روزمره و عادی زندگی پیامبر (ص) هم از روی هوی و هوس نبوده است.در واقع محال بوده که بر دامن آن جناب در این وادی گرد گناه و خطا نشسته باشد بر همین اساس برخی با استناد به اطلاق آیه ۳ و ۴ سوره نجم و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گوید آنچه مى گوید چیزى جز وحى که بر او نازل شده نیست، معتقدند که تمام سخنان و رفتار و کردار پیامبر (ص) از وحی ناشی شده است.از این رو، هرگز احتمال کذب و خطا در آن نیست و باید مطیع آن باشیم و به آن عمل کنیم. حالا این پیامبری که سخنانش این گونه وحی است و سخنانش از روی هوا و هوس نیست، در روایتی زیبا امت خود را با ملاک اهتمام به نماز به چهار گروه تقسیم کردند.در واقع پیامبر (ص) یک شاقول را به ما معرفی کرده که باید هر کسی آن را روی اعمال و رفتار خودش قرار دهد تا اعمالش را بر اساس دقیق کند، بیاییم خودمان را بسنجیم و ببینیم در کدام گروه قرار میگیریم؟1-ساهلان در نماز:پیامبر (ص) گروهی نماز میخوانند، ولی در نمازشان سهل انگارند. پس «ویل» برای آنهاست، و «ویل» نام یکی از طبقات زیرین جهنم است، خداوند میفرماید: پس واى بر نمازگزارانى که در نماز خود سهلانگارى مىکنند.اینها از نمازشان غافلند و اهتمامى به امر نماز ندارند و از فوت شدنش باکى ندارند، چه اینکه به کلى فوت شود و چه اینکه بعضى از اوقات فوت شود و چه اینکه وقت فضیلتش از دست برود و چه اینکه ارکان و شرایطش و احکام و مسائلش را ندانند و نمازى باطل بخوانند 2-ضایعکنندگان نماز:پیامبر (ص): گروهی گاهی نماز میخوانند و گاهی نمیخوانند، پس «غی» مال آنهاست، و «غی» نام یکی از طبقات پایین جهنم است. خداوند متعال فرمود: سپس جانشین آن مردم خداپرست قومی شدند که نماز را ضایع کرده و از شهوات پیروی کردند، و اینها به زودی در «غی» افکنده خواهند شد.این آیه کریمه نشان میدهد که اولاً، ضایع کردن نماز با پیروی از شهوتها رابطه مستقیمی دارد، همان طور که نماز انسان را از فحشاء و منکر باز میدارد و مانع ارتکاب گناهان میشود، ضایع کردن نماز هم، سبب پیروی از شهوتها و خواهشهای نفسانی که سرچشمه فحشا و منکر است، میشود.نقطه حساس حفظ سلامت نسل و تداوم پاکی در نسلهای بعدی، پای بندی به ارتباط مستمر با خداوند است و ضایع کردن این رابطه، پاکی و طهارت را از سلسله فرزندان بشر میرباید، آنچه که باید در رابطه با این گروه مورد توجه قرار گیرد، معنای «ضایع کردن و انواع آن» است. باید دید که چگونه نماز ضایع میشود؟ضایع کردن یک عمل، یعنی آن را به نحوی انجام دهی که نتیجه و اثر واقعی آن ظاهر نشود به طوری که بود و نبودش و انجام دادن و ندادنش، مساوی باشد، علامه طباطبایی در تفسیر آیه میگوید: «مقصود از اضاعه نماز تباه کردن نماز است، همراه با سستی در امر نماز و خوار شمردن آن و به بازی گرفتن و تغییر ایجاد کردن در آن و ترک نماز بعد از گرفتن و قبول آن».میتوان گفت: بد نماز خواندن و نماز را بدون آرامش و با سرعت به جا آوردن از مصادیق ضایع کردن نماز است، نقل شده که روزی پیامبر گرامی اسلام (ص) وارد مسجد شدند، شخصی را دیدند که با شتابزدگی نماز میخواند و با رکوع و سجود ناقص، آن را انجام میدهد، فرمودند: عمل این شخص مانند نوک زدن کلاغ بر زمین برای برچیدن دانه است. اگر این شخص با چنین نمازی بمیرد، قطعاً خارج از دین (اسلام) مرده است.وقتی امامان ما صدای اذان را میشنیدند، رنگشان میپرید. سر نماز آنچنان محکم میایستادند که جز باد، عبای اینها را تکان نمیداد. امامان ما این چنین حضور قلب داشتند. 3-تارکان نماز:پیامبر (ص): گروهی که هیچ وقت نماز نمیخوانند، «سقر» برای آنهاست، «سقر» هم نام یکی از طبقات زیرین جهنم است. (سقر سخترین و پر جمعیتترین درکات دوزخ است) خداوند متعال فرمود: اهل بهشت از اهل جهنم سؤال میکنند: چه چیزی شما را به «سقر» کشاند؟ در جواب میگویند: ما از نمازگزاران نبودیم. 4-خاشعان در نماز :پیامبر (ص): گروهی همیشه نماز میخوانند و در نمازشان خشوع دارند. خداوند متعال فرمود: مؤمنان رستگار شدند، آنهایی که در نمازشان خشوع دارند.پیروزى و رستگارى دنیوى در آن است که انسان آزاد و سربلند، عزیز و بىنیاز زندگى کند، و این امور جز در سایه ایمان امکان پذیر نیست، و رستگارى آخرت در این است که در جوار رحمت پروردگار، در میان نعمتهاى جاویدان، در کنار دوستان شایسته و پاک و در کمال عزت و سربلندى به سر برد.آیتالله بهجت میفرماید: «هر قدر که امور نمازت منظم باشد امور زندگیت هم تنظیم خواهد شد! مگر نمیدانی که رستگاری و سعادت با نماز قرین گشته است؟! امیدواریم خداوند متعال همه ما را از گروه چهارم قرار دهد و ما را مشمول دعای حضرت ابراهیم (ع) که در قرآن آمده قرار دهد: «رَبِّ اجْعَلْنی مُقیمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ»؛ خدایا! مرا و نسل و فرزندان مرا اقامه گر نماز قرار بده. خدایا، دعایم را بپذیر. منبع:باشگاه خبرنگاران
چگونه از مرگ نترسیم :امام صادق(ع) از پدر بزرگوارش علیهما السلام روایت کرد که: مردی نزد پیامبر (ص) آمد و گفت: نمی دانم چرا مرگ را دوست ندارم. حضرت به او فرمود: آیا مالی داری؟ گفت: بله.پیامبر فرمود: آن را از پیش فرستاده ای؟ گفت: نه.پیامبر فرمود: به همین خاطر است که مرگ را دوست نداری.( توضیح: منظور از پیش فرستادن مال و ثروت انفاق آن در راه خدا است.) خصال، ج1، ص13
دیوانه کیست؟:پليدى (كفر و گناه) را بر كسانى قرار مىدهد كه نمىانديشند. (يونس: 100)در تیمارستانی به دیوانه ای گفتند: کاغذی بردار نام دیوانه گان بنویس! گفت نمی توانم: گفتند نوشتن بلد نیستی؟ گفت: چرا بلدم ولی دیوانه ها آنقدر زیاد هستند که نمی توانم نام همه آنها را بنویسم. گفتند: شما در اینجا چند نفر بیشتر نیستید. گفت: ما که اینجاییم دیوانه نیستیم, آنها که بیرون از اینجا هستند دیوانه اند. گفتند: پس چرا شما را اینجا آوردند؟ گفت: برای این که دیوانه ها ما را اذیت نکنند!خب نظر تو چیست؟ این که گفتم جوک بود یا حقیقت؟ سؤالم احمقانه است؟ حتی پاسخ می دهی خب معلوم است جوک است.شاید هم معلوم نباشد! لااقل قسمتی که می گوید: «آنها که بیرون از اینجا هستند دیوانه اند» شاید جوک نباشد! اصلا ملاک عاقل و دیوانه بودن چیست؟ بعضی ها در ظاهر عاقل هستند.اگر کسی راضی شود در مقابل یک چند بسته پوفک, ماشینش را بدهد آیا عاقل است یا دیوانه؟ خب دیوانه است. حال اگر راضی شود در مقابل یک شکلات این کار را بکند چه؟ خب دیوانه تر است! در مقابل یک ریال چه؟ اصلا دیگه حرفش را نزن! هیچ دیوانه ای اینقدر دیوانه نیست که این کار را بکند!جدا؟! هیچ دیوانه ای نیست که این کار را بکند؟! چرا هست خیلی ها این کار را می کنند, بدتر از آن را انجام می دهند!
نعمتهای بهشت چه تفاوتی با نعمتهای در دنیا دارند؟ فرض کن یک نفر همه عمر صد ساله اش را در بهترین جای زمین با بهترین امکانات زندگی کند و از طرفی یک نفر دیگر یک میلیارد سال در جایی هزاران بار بهتر زندگی کند. نفر در مقایسه با نفر دوم اصلا زندگی نکرده است. حالا اگر به نفر اول بگویند: این صد سال عمرت را در جایی معمولی زندگی کن و بقیه پولت را به نیازمندان بده آنوقت برو در جایی که نفر دوم زندگی می کند زندگی کن! حالا اگر نفر اول راضی به این کار نشود آیا دیونه تر از آن فردی نیست که ماشینش را به یک ریال می فروشد؟همه آنها که برای زندگی بهتر در دنیا آخرتشان را می فروشند, دیوانه اند. اصلا اصل دیوانگی مال این افراد است.ببین چقدر مردم بخاطر سود بیشتر دروغ می گویند! ببین بخاطر لجبازی چطور حق را ناحق می کنند! ببین چطور در بعضی گرانفروشی می کنند! ببین بعضی از زنها چطور حجاب اسلامی را رعایت نمی کنند و باعث انحراف جوانها می شوند! ببین بعضی بخاطر نمره بیشتر چگونه تقلب می کنند! آخر برای چی؟! برای چی آخرت خودشان را به دنیایی حقیر می فروشند؟! آیا این دیوانگی نیست؟! پس دیوانگی به چیست؟! کارهای عاقلانه و حرفهای عاقلانه نشان عاقل بودن است و کارهای نابخردانه و حرفهای پوچ و بی معنی نشان عاقل نبودن است.زندگی آدمهای دیوانه سراسر بدبختی است و پر از انواع آلودگی است. حالا آن دیوانه بیچاره که در تیمارستان است و یا در کوچه و بازار مورد تمسخر دیگران است عقلی ندارد که از آن استفاده کند ولی خیلی ها که عقل دارند چر از آن استفاده نمی کنند؟! اینها که وضعشان بدتر است!