سبک زندگی اسلامی 98/10/24
سبک زندگی اسلامی
راه دریافت علم لدنی(حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری)خداوند جريان حضرت موسي و خضر را در سورهي کهف مفصل بيان ميکند. وقتي که موسي (ع) براي طلب رشد، مأمور شد دنبال حضرت خضر بگردد، حضرت موسي و يوشع درجستجويِ حضرت خضر به راه افتادند.قرآن ميفرمايد: او را پيدا کردند. خداوند درباره شخصيت و منزلت حضرت خضر ميفرمايد: پس بنده ای از بندگان ما را یافتند که او را از نزد خود رحمتی داده و از پیشگاه خود علمی ویژه به او آموخته بودیم. کهف/ ۶۵»خضر کيست؟ کسي است که «مِن لَّدُنَّا؛ از نزد ما» علم به او القا شده است. علم لدني که ميگويند همين است. منتها کسي که فکرش «لدن الله» باشد، بهرهاي از علم الهي لدني دارد.انسان بايد اين پوستهها را کنار بزند. ما درگير باخودمان هستيم. شهوات، زيادهخواهي، نفسانيات، کثرات موهومه، تشتتِ فکر، ما را بيچاره کرده است. -مديريت شب، کليدي است براي رفع اين مشکلات. اگر در مديريت شب و بهرهوري از سحر، مشکل داريم بايد مديريت و مواظبت از اول شب را به آن اضافه کنيم و زود استراحت کنيم. -اگر بر آن هم مشکل داريم مراقبه و مواظبت در طول روز را بايد به آن اضافه کنيم. نتيجهي اين مواظبت، مراقبه ميشود که حاصل يک عمر، زحمتِ اکابر و بزرگانِ ماست. -مراقبه يعني مواظبت بر خويشتن، اگرحرفي ميخواهم بزنم، حرکتي ميخواهم بکنم مواظب باشم. وقتي انسان مراقب و دقيق شد ميبيند که فکر را هم ميشود مديريت کرد، که هر مورد ناپسند و نامطلوبي وارد فکر انسان نشود. -اهل ايمان وبزرگان ما اينطور عمل ميکردند که به مراقبه ميرسيدند. گلي که تربيت از دست باغبان نگرفت/اگر ز چشمهی خورشيد سر زند خودروست.
معمولا افراد وقتی از نظر جسمی خسته هستند و یا استرس دارند؛ راستگوترند !:به همین دلیل است که در مکالمات آخر شب به چیزهایی اعتراف میکنند که در حالت عادی از دیگران پنهان میکنند !
شهید سپهبد قاسم سلیمانی : اگر آرزوی شهادت دارید اگر دوست دارید شهید شوید اول باید شهیدانه زندگی کنید ، تا به آن مقام والای شهادت نائل شوید . مثالش مانند کسی است که اول باید علم بیاموزد ، بعد تلاش کند بعد عالم شود . پس شهادت تنها آرزو نیست که هر وقت خواستی به آن دست پیدا کنید ، باید تلاش کنید ، برای آن بجنگید آن هم با شیطان نفس ات ، به خدا نزدیک شوید و درست عمل کنید تا به سر منزل مقصود برسید . بله درسته : پس اول برای شهید شدن باید اعمال و زندگیمان رو درست کنیم تا به آن مقام والای شهادت که عاقبت بخیری در دنیا و آخرت است برسیم.
مقنی را دیدهای؟ :کارش تکراری است؛هی کلنگ میزند...اما در واقع هر کلنگی که میزند یک قدم به آب نزدیکتر میشود.
ظاهر نماز هم تکرار است، اما در واقع پرواز است، از پلههای نردبان بالا رفتن است.درست است که پلهها تکراری است اما هر کدام، یک قدم انسان را به بام نزدیک میکنند.نماز چنین چیزی است؛روزی ۵ نوبت به باند پرواز میروید و پر میکشید.
هر نوبت یه پرواز جداگانه است، یک عروج است؛یک کلنگ زدن. امام رضا عليه السلام: اولين عملى كه از انسان مورد محاسبه و بررسى قرار مى گیرد نماز است، چنانچه صحیح و مقبول واقع شود، بقیه اعمال و عبادات نیز قبول مى گردد وگرنه مردود خواهد شد.مستدرک الوسائل ج۳ ،ص۲۵
از عزرائیل پرسیدند تابه حال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟عزرائیل جواب داد:یک بارخندیدم،یک بارگریه کردم ویک بارترسیدم."خنده ام" زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم،اورادرکنارکفاشی یافتم که به کفاش میگفت:کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم.."گریه ام"زمانی بود که به من دستور داده شدجان زنی رابگیرم، او را دربیابانی گرم وبی درخت و آب یافتم که درحال زایمان بود..منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم..دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم.."ترسم"زمانی بودکه خداوندبه من امر کرد جان فقیهی را بگیرم نوری ازاتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد و زمانی که جانش را می گرفتم از درخشش چهره اش وحشت زده شدم.. دراین هنگام خداوندفرمود:میدانی آن عالم نورانی کیست؟..او همان نوزادی ست که جان مادرش راگرفتی. من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن، موجودی درجهان بی سرپناه خواهد بود!
خدای مهربانتر از مادر!:در زمان حضرت موسی(علیه السلام) جوانی بسیار مغرور زندگی می کرد. او همواره مادر پیرش را رنج می داد. بی مهری او به مادر به جایی رسید که روزی مادرش را به کول گرفت و بالای کوه برد و در آنجا نهاد تا طعمه درندگان بیابان شود!هنگامی که مادرش را در آنجا نهاد و از آن کوه پایین آمد تا به خانه بازگردد، مادرش در این فکر افتاد که مبادا پسرم در مسیر پرتگاه کوه بیفتد و بدنش خراش بردارد و یا طعمه درندگان گردد! لذا برای پسرش چنین دعا کرد: خدایا! پسرم را از طعمه درندگان و از گزند حوادث حفظ کن تا به سلامت به خانه اش بازگردد.از سوی خداوند به موسی(ع) خطاب شد: ای موسی! به آن کوه برو و منظره مهر مادری را ببین. ببین مهر مادری چه ها می کند؟ جفا دیده اما دعا می کند.
موسی(ع) به آنجا رفت، وقتی مهر مادری را دریافت، احساساتش به جوش و خروش درآمد، که به راستی مادر چقدر مهربان است.خداوند به موسی(ع) وحی کرد: «ای موسی! من به بندگانم مهربانتر از مادر هستم»سرگذشتهای عبرت انگیز، محمدی اشتهاردی