موجودات با شعور و بی شعور در قرآن 99/6/23
موجودات با شعور و بی شعور در قرآن
یکی از واژه های پرتکرار در قرآن، واژه «شعر» است که برای بیان حالات احساسی و ادراکی موجودات به کار برده شده است. از نظر قرآن، شعور، کم ترین سطح ادراکی موجودات است که با ساده ترین ابزار حسی قالب دست یابی است. خدا در قرآن، برخی از مردمان را به عنوان «بی شعور» معرفی می کند که حتی از کم ترین سطح ادراکی برخوردار نیستند؛ زیرا آنان با اعمال و کردار خویش، ابزارهای ادراکی خویش را دفن و دسیسه کرده و بر آن مهر گذاشته به گونه ای که دیگر قادر به کم ترین ادراک و در نهایت شناخت و معرفت و دانش و علم نخواهند شد؛ این در حالی است که بسیاری از موجودات دیگر که در مرتبه ای پست تر از انسان به حکم خلقت و آفرینش قرار دارند، از کم ترین سطح ادراکی خود بهره مند هستند و بر اساس آن نه تنها شناختی دارند، بلکه مبتنی بر آن شناخت به «تسبیح» خدا می پردازند.از نظر آموزه های وحیانی قرآن، موجودات از جمله انسان ها از مراتب ادراک و علم گوناگونی برخوردار هستند. این علم موجودات می تواند ثابت یا متغیر باشد. از نظر قرآن، علوم حقیقی که تاثیر در ذات موجود می گذارد، در موجوداتی محدود به مشیت و مقدراتی است که برای آنان قرار داده شده و به دلیل فقدان ابزارهای مناسب برای افزایش و گسترش علم ، نمی توانند بیش از مقدرات از علومی برخوردار شوند؛ از همین روست که فرشتگان نمی توانند از علوم الهی که در اختیار حضرت آدم(ع) به تعلیم الهی قرار داده شده است، چیزی را به عنوان «علم» بیاموزند و علوم ایشان افزایش کمی یا کیفی یابد. از همین روست که فرشتگان تنها می توانند از این علوم در سطح پایین یعنی «نباء» و خبر بهره مند بشوند بی آن که این «نباء» بتواند در ذات آنان تغییر ایجاد کند.از نظر آموزه های وحیانی قرآن، موجودات مظاهر و تجلیات صفات و اسمای الهی هستند؛ بنابراین، هر موجودی با توجه به مظهریت از صفت یا صفات الهی از مقدرات الهی برخوردار هستند «قدر» و اندازه آنان همان سطح مظهریت صفات و اسمای مشخص است که در مشیت و حکمت الهی معین شده است؛ چنان که خدا می فرماید: و هر چیزى را آفریده و بدان گونه که درخور آن بوده اندازه گیرى کرده است. (فرقان، آیه ۲)البته در این میان «قدر» انسان از همه موجودات هستی بالاتر و برتر است؛ زیرا انسان مظهر تجلیات همه صفات و اسمای الهی است.(بقره، آیه ۳۱) از همین روست که خدا مقام انسان را «کریم» معرفی می کند. از نظر قرآن، ادراک انسانی به سبب آن که دارنده همه صفات الهی است، بالاترین و برترین سطح ادراکی است که حتی فرشتگان مقربی چون جبرئیل و عزارئیل از آن سطح ادراکی برخوردار نیستند. این سطح ادراکی حتی به راحتی می تواند «غیب» را شامل شود، به شرطی که نفس انسانی دفن و دسیسه نشده باشد. خدا همه ابزارهای شناختی و ادراکی و علم و فقه ژرف را برای انسان فراهم آورده است؛ چنان که می فرماید: و خدا شما را از شکم مادرانتان در حالى که چیزى نمى دانستید بیرون آورد و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد باشد که سپاسگزارى کنید. (نحل، آیه ۷۸)
هر چند که در آیه سخن از دو قوه شنوایی و بینایی است؛ زیرا برجسته ترین ابزارهای ادراکی و شناختی بشر را تشکیل می دهد، اما اختصاص به این دو ندارد و دیگر حواس نیز مد نظر است؛ زیرا هر کسی فاقد یکی از حواس باشد به همان میزان از نظر کمی و کیفی شناخت و ادراک و علم او نیز محدود و کاهش می یابد.کم ترین سطح ادراکی از قرآن، حسی است که از آن به «شعور» تعبیر می شود. بنابراین، وقتی سخن از شعور است مراد کم ترین سطح ادارک حسی است که در موجودات وجود دارد. پایین ترین سطح از آن را به عنوان «بی شعور» می شناساند؛ زیرا بی شعور کسی است که حتی از کم ترین سطح ادارک حسی برخوردار نیست تا کنش و واکنشی نسبت به محرکات بیرونی از خود نشان دهد.در حقیقت، انسان ها با گناه و فسق و فجور ابزارهای شناختی و ادراکی خویش را از دست می دهند و به سطح بی شعوری می رسند، به طوری که کم ترین حسی و احساسی ندارد تا بتواند کنش یا واکنشی نشان دهد. چنین افرادی نه تنها «صم و بکم و عمی؛ کر و لال و کورند» (بقره، آیه ۱۸) بلکه حتی از حس مویایی نیز برخوردار نیستند تا مانند گیاهانی چون «گل قهرکن» واکنش ابتدایی نشان دهد.
از نظر قرآن، انسان ها «بی شعور» همان کسانی هستند که در مرتبه «سنگدلی و قساوت قلب» سقوط کرده اند؛ البته از نظر قرآن وضعیت سنگ ها از این دسته از افراد انسانی نیز بهتر است؛ زیرا «سنگ» ها با همه «قساوت» خود، به نوعی از نرمی برخوردار هستند و نوعی کنش و واکنش ابتدایی دارند؛ چنان که به صراحت در این باره می فرماید: سپس دلهاى شما بعد از این واقعه سخت گردید همانند سنگ یا سخت تر از آن چرا که از برخى سنگها جویهایى بیرون مى زند و پاره اى از آنها مى شکافد و آب از آن خارج مى شود و برخى از آنها از بیم خدا فرو مى ریزد و خدا از آنچه مى کنید غافل نیست. (بقره، آیه ۷۴).از نظر قرآن در حالی که همه موجودات جهان به شکلی از سطحی از آگاهی و شناخت برخوردار هستند و بر همین اساس، به «تسبیح» می پردازند(اسراء، آیه ۴۴) و در برابر خدا مطیع هستند (فصلت، آیه ۱۱) و سجده اطاعت به جا می آورند. بیش تر انسان ها از سطوح پایین شناختی و ادراکی به سبب گناهان محروم می شوند و نمی توانند به تسبیح خدا و تحمید او بپردازند و بندگی و شکر خدا نمایند.از نظر قرآن، همان طوری که اکثریت مردم به سبب «غطاء» بر دیدگان قلب و فقدان بصیرت نمی توانند هم اینک عالم برزخ و قیامت موجود را ببیند و از غیب آگاهی داشته باشند و رویت نمایند،هم چنین نمی توانند ادراکی شعوری نسبت به رزق و روزی شهیدان در نزد پروردگارشان داشته باشند.(آل عمران، آیه ۱۶۹) این در حالی است که انسان های بی شعور، دنبال مردگانی می روند که واقعا مرده اند ولی آن را خدای حی خویش قرار می دهند و آن را می پرستند؛ زیرا بی شعور هستند.(نحل، آیه ۲۱) هم چنین از نظر قرآن، مکر الهی به گونه ای می آید که انسان احساس نمی کند و ناگهان خدا مرگش را می رساند و جانش را می گیرد.اما انسان های مومن نه تنها انسان های با شعوری هستند، بلکه در سطحی از آگاهی و علم قرار می گیرند که آخرت برای آنان و غیب جزو مشهودات آنان است و آنان به علم رویت و دیدن آن را مشاهده می کنند.(انعام، آیه ۷۵)به هر حال، سطح شعور موجودات با یک دیگر فرق دارد و انسان می تواند در مسیر سقوط به جایی برسد که به عنوان «سنگ قسی» و خارا نتواند از کم ترین سطح ادراک حسی برخوردار باشد که بدترین حالت انسانی است که خدا او را در احسن تقویم خلق کرده و همه ظرفیت های وجودی و ادراکی و فهم و شناخت را برایش فراهم آورده است.