حسابرسی اعمال خوب و بد انسان                     

یکی از مهم ترین آموزه های وحیانی درباره معاد و قیامت، حسابرسی اعمال انسان است. حسابرسی در اصطلاح قرآنی به معنای رسیدگى خدا نسبت به گفتار، رفتار و کردار و حتّى نیّات، تصمیمات و ملکات درونى بندگان در روز قیامت است که بر اساس آن مشخص می شود چه کسی بهشتی یا دوزخی است.البته ممکن است کسی بگوید که «شفاعت» بیرون از این قاعده خواهد بود، در حالی که بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، کسی که اصول «شفاعت» را با خود نداشته باشد، هرگز از شفاعت بهره مند نخواهد شد؛ بنابراین، انسانی از شفاعت بهره مند می شود که در دنیا کاری کرده باشد تا «لیاقت» برخورداری از شفاعت را پیدا کرده باشد؛ در آیات قرآنی به شکلی از حسابرسی قیامت سخن به میان می آید که هیچ «شک و ریبی» از تحقق و وقوع آن بر جا نمی ماند؛ زیرا از نظر قرآن حسابرسی، امری «قطعی و حتمی» است.(انبیاء، آیه ۱)البته از این حسابرسی در آیات قرآنی با عناوینی دیگر چون «انباء» ، «سوال»، کتاب اعمال،رویت اعمال، حضور اعمال ، احضار اعمال، احصاء اعمال و مانند آن ها یاد شده است.حسابرسی دارای انواع و اقسامی است که از جمله آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1-آسان و سخت و حسن و سوء: این دسته بندی نسبت به کیفت و چگونگی حسابرسی است؛ زیرا حسابرسی می تواند آسان باشد که این نوع حسابرسی برای «اصحاب یمین» است که نامه اعمال ایشان به دست راست ایشان داده می شود و اینان با «یمن» و برکت مواجه می شوند. خدا از این نوع حسابرسی به «حساب یسر»تعبیر کرده است. در برابر حسابرسی «اصحاب شمال» خواهد بود که به طور طبیعی سخت است؛ زیرا جدا کردن اصحاب یمین و بیان حسابرسی آسان نشان می دهد که حسابرسی گروه مقابل سخت خواهد بود. از این حسابرسی در جایی دیگر به عنوان «سوء الحساب» تعبیر شده که به معنای «بدحسابی» یا «زشت حسابی» است. بنابراین می بایست گفت که حسابرسی گروه دیگر که «اهل حسنی» هستند، «حسن الحساب» و «نیک حسابی» خواهد بود. از نظر قرآن کسانی گرفتار حسابرسی سخت می شوند که عدم اجابت دعوت الهی(رعد، آیه ۱۸)، عدم پای بندی به عهدها از جمله عهد الهی(رعد، آیات ۲۰ و ۲۱)، طغیان و سرکشی(طلاق، آیه ۸)، قطع پیوندها(رعد، آیه ۲۱) و مانند آن ها گرفتار باشند. 2-بی حساب و با حساب: از نظر قرآن، همگان با «حسابرسی» می شوند و کسی نیست که «محاسبه» نشود(حجر، آیه ۹۲)، ولی این گونه نیست که همگان با «حسابرسی در قیامت» مواجه شوند؛ بلکه گروهایی از مومنان(غافر، آیه ۴۰) مانند «مقربان سابقون» که از گروه «مخلَصون» دارای عصمت ذاتی هستند، با حسابرسی در قیامت مواجه نمی شوند؛ زیرا حساب خویش را در دنیا پاک کرده اند و این گونه است که تنها یک «مرگ» را تجربه کرده و «نفخ اول و دوم»صور را نمی بیند و بدون حسابرسی وارد بهشت می شوند. خدا از این افراد به عنوان گروه استثنایی یاد کرده است. در برابر این گروه می بایست گروه های «اصحاب یمین» و «اصحاب شمال» را قرار داد که محاسبه و حسابرسی برای آنان خواهد بود. 3-پیش و پس و راست و چپ: خدا درباره کیفیت دادن کارنامه اعمال نیز قایل به تفکیک و جدایی است تا این گونه نشان دهد که ارزشگذاری انسان ها بر اساس عملکرد خودشان در دنیا است. از همین روست که نیکان و اصحاب یمین، به دست راست کارنامه را دریافت می کنند، و «بدان و اصحاب شمال» با دست چپ، کارنامه را می گیرند که خود بیانگر وضعیت خوب و بد عمکرد آنان در دنیا است. از نظر قرآن، بدتر از گروه «اصحاب» شمال، گروهی هستند که نامه اعمال خویش را از «پشت سر» می گیرند که بیانگر اوج حقارت است، به طوری که حتی توان نظاره را نخواهند داشت. (انشقاق، آیات ۱۰ تا ۱۲) 4-مقربان و مبعدان: همان طوری که برخی از مومنان در سطح عالی هستند که حسابرسی قیامت ندارند، برخی از کافران هستند که در اوج قرار می گیرند به طوری که حتی نامه اعمال ایشان از پشت سر به ایشان داده می شود.(انشقاق، آیات ۱۰ و ۱۲) ظاهرا اینان همان کسانی هستند که به عنوان «ائمه الکفر» مطرح هستند که «وقود» آتش دوزخ و در «اسفل السافلین» قرار می گیرند. در قرآن بیان می شود که این افراد همین که با نامه اعمال خویش با چنین وضعیت مواجه می شوند خواهان مرگ خویش هستند که هیچ سودی ندارد، زیرا دیگر مرگی نیست و می بایست میان مرگ و زندگی سخت و دوزخین و عذابهای آن دست و پا بزنند.(اعلی، آیه ۱۳) 5-حسابرسی امت ها و اشخاص و قوای نفس: از نظر قرآن همان طوری که اشخاص حسابرسی جداگانه ای دارند که بیان شد، هم چنین امت ها دارای حسابرسی هستند(بقره، آیات ۱۳۴ و ۱۴۱) ؛ زیرا رفتار امت ها مبتنی بر رفتار امامان آنان است؛ پس هر کسی به نام «امام» خویش خوانده می شود. امت های کافر نیز به نام «ائمه الکفر» خوانده می شود.(جاثیه، آیات ۲۸ و ۲۹) باید توجه داشت که در مورد اشخاص، برخی از قوا و توانایی ها هم چون شنوایی و بینایی و قلب نیز حسابرسی جداگانه ای دارند؛ زیرا این قوای نفس نقش اساسی در عملکرد انسان دارند که می بایست پاسخگو باشند.(اسراء، آیه ۳۶) البته برخی از این حسابرسی تعبیری اشتباه دارند؛ زیرا گوش و چشم مثلا حسابرسی نمی شوند؛ زیرا چشم و گوش تابع «نفس» هستند و از خود هیچ اختیاری ندارند و می بایست گفت که آنان همانند فرشتگان هستند که «ماموران بی اختیار» هستند و از خود هیچ اراده و اختیار و حق انتخابی ندارند که چیزی بگویند یا بشنوند یا ببیند. بنابراین، مراد بازخواست از «قوای نفس» است؛ زیرا آن چه مورد مواخذه خاص قرار می گیرد، قوای «شنوایی و بینایی و ادراکی» انسان است(همان)، نه گوش و چشم؛  6-حسابرسی اعمال و نیات: همان طوری که اعمال انسانی مانند دیدن و شنیدن و فکرکردن، مورد محاسبه قرار می گیرد، هم چنین نیات قلبی و باطنی انسان نیز مورد محاسبه قرار می گیرد،زیرا آن چه به اعمال «معنا و مفهوم» می بخشد همان نیات باطنی است. 7-دقت و سرعت: از نظر قرآن، حسابرسی اعمال آن چنان سریع است که اصولا زمانمند نیست(بقره، آیه ۲۰۲)؛ زیرا هر کسی «عمل و نیت» خویش را «حاضر و محضر» می یابد و شخصیت او نشان می دهد که اعمال و نیات او چگونه بوده است. البته هرگز این سرعت در حسابرسی فدای دقت نمی شود، بلکه چنان حسابرسی سریع، از دقت بالایی برخوردار است که هیچ چیزی حتی در اندازه «مثقال ذرات معلق در هوا» نیز از حسابرسی دور نمی ماند.زیرا هر ذره ای که در شخصیت انسان تاثیرگذار است، به شکل تجسم اخروی در هویت شخص خود را نشان می دهد.   از نظر قرآن، پذیرش معاد زمانی می تواند در شخص تاثیرات مثبت به جا گذارد که این ایمان به معاد، به ایمان به حسابرسی پیوند خورده باشد و انسان معاد را برای آن بداند که می بایست پاسخگوی اعمال و نیات خوب و بد خویش باشد که در دنیا انجام داده است. چنین ایمانی موجب می شود تا انسان در زندگی دنیوی خویش به گونه ای عمل کند که مطابق آموزه های الهی است و عقل سلیم و نقل معتبر وحیانی بر آن دلالت دارد.از نظر قرآن، نیاز نیست تا انسان به «یقین شهودی» نسبت به معاد و حسابرسی آن برسد، بلکه همین «ظن معتبر» که در اصطلاح ظن علمی گفته می شود کفایت می کند؛ از جمله مهم ترین آثاری برای ایمان و عدم ایمان به قیامت و حسابرسی آن می توان بر شمرد، تقوای الهی و فجور است؛ یعنی هر کسی اهل ایمان باشد، تقوای الهی پیشه می گیرد و صفر تا صد زندگی خویش را بر اساس سبک زندگی اسلامی و احکام آن قرار می دهد و می کوشد تا این گونه رضایت خدا را به دست آورد(مائده، آیه ۴)؛ در حالی که صفر تا صد زندگی کافر بر خلاف آن خواهد بود؛ از نظر قرآن پیامد ایمان به حسابرسی در روز قیامت و معاد موجب می شود تا شخص از اموری چون اختلافات از جمله اختلافات دینی ،تحقیر دیگران، تکاثر و ثروت اندوزی، کتمان حقیقت و شهادت، دشنام، ضرر به دیگران و دیگر اموری که گناه است، اجتناب کند، و به جای آنها، به کارها و اموری چون اصلاح خود، اطاعت خدا، اعمال نیک،پای بند به توحید، عمل به تعهدات نسبت به خالق و خلق، رعایت حقوق دیگران، مراقبت بر هدایت الهی ، خشیت و خوف عالمانه از خدا و بازخواستش و مانند آن ها بپردازد.در حقیقت انسان عاقل پیش از حسابرسی خدا به حسابرسی خود می پردازد و این گونه یا با حسابرسی آسان مواجه می شود یا بدون حسابرسی در قیامت به بهشت می رود.

رسول خدا (ص) فرمود: قبل از آن که شما را به پای حساب رسی بکشانند، خودتان را به حساب بکشید.» .و از سخنان رسول خدا (ص) است:زیرک ترین زیرک ها کسی است که خود را حساب رسی کند. ».امام صادق (ع) فرمود: به هر مسلمانی که ما را می شناسد، (و امامت ما را پذیرفته) سزاوار است که هر روز و هر شب، کردارش را نزد خود مورد بررسی قرار دهد، اگر آن را نیک یافت بر آن بیفزاید و اگر آن را گناه یافت، از آن استغفار و توبه کند تا در قیامت رسوا نگردد.»