چرا به امام حسین (ع) کشتی نجات گفته می شود؟ 1400/1/15
چرا به امام حسین (ع) کشتی نجات گفته می شود؟
سرلوحه مسیر حرکت ائمه اطهار علیهم السلام، موضوع امر به معروف و نهی از منکر است. در این میان، قیام حضرت سیدالشهدا علیه السلام نمونه بارزی است که آن حضرت جان خود را در راه دفاع از دین خدا فدا کردند تا ریشههای دین با خون آن حضرت آبیاری شود و در تاریخ زنده بماند. این گونه است که سبک زندگی حسینی را باید به منزله کشتی نجاتی در نظر گرفت که هر کسی به آن تأسی کرده و از آن تبعیت کند، در زندگی دنیا و آخرت نجات پیدا میکند و هر کسی که از دایره زندگی حسینی خارج شود، طبعا زندگی گمراهانهای خواهد داشت که نتیجهای جز سردرگمی، بیچارگی و ضلالت ندارد.درحقیقت آشنایی با سبک زندگی آن حضرت به منزله سفینه و کشتی است که وقتی سعی کنیم مانند ایشان زندگی کنیم و مرز میان حق و باطل را بشناسیم و بر آن پای بند باشیم، درواقع گویا بر کشتی نجات سوار شدهایم که رستگار خواهیم شد. به این ترتیب در این دنیا با سرافرازی زندگی خواهیم کرد و به خوشبختی حقیقی و آرامش میرسیم و هم در آخرت به سعادت پایدار و زندگی حقیقی دست پیدا میکنیم.خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ» منظور از اولی الامر در این آیه، ائمه اطهار علیهم السلام هستند که پیغمبر خدا (ص)نیز بر آن تأکید فرمودهاند. درواقع خوشبختی و سعادت نصیب کسی میشود که بر کشتی نجات این خاندان سوار شود و بدبخت کسی است که با آنها مخالفت کند، دستور آنها را اطاعت نکند و از آنها روی برگرداند. چون به فرموده خداوند متعال که خالق و پروردگار عالم هستی است، ائمه اطهار علیهم السلام دستاویز محکم و ریسمان الهی هستند و اطاعت امر آنها برای هر انسانی واجب است.امام سجاد علیه السلام نیز دو حدیث مشهور دارند که آن را از نبی مکرم اسلام نقل کردهاند. ایشان فرمودهاند: «آیا نشنیدهاید که پیغمبر اکرم (ص)فرمودند: مثل اهل بیت من مانند کشتی نوح است که هر کسی بر آن سوار شد نجات پیدا کرد و هر کسی جا ماند، هلاک شد و مثل اهل بیت من مانند باب حطه در بنیاسرائیل است.»باب حطه در بنیاسرائیل، دری بود که هر کسی میخواست از آن رد شود، باید در برابر خداوند متعال تعظیم میکرد و کمرش را به نشانه شکرگزاری خم میکرد. در این روایت اهل بیت علیهم السلام به این دلیل به باب حطه تشبیه شدهاند که همه مردم باید در برابر این بزرگواران تابع شده و در زیر سایه و طبق امر آنها در مقابل خداوند متعال تعظیم کنند. چون تنها این بزرگواران هستند که مسیر صحیح شکرگزاری و بندگی خدای تعالی را نشان میدهند.بنابراین هیچ جای تعجب نیست که اعتقاد داشته باشیم گروهی از امت اسلام که مهمترین دستور پیغمبر خود را در پیروی از اهل بیت علیهم السلام رها کردهاند، مسیر جهنم را در پیش گرفته و خودشان را به سمت هلاکت سوق دادهاند.در کتاب عیون اخبار الرضا علیه السلام نوشته شده که ابی بن کعب در کنار نبی مکرم اسلام بود که امام حسین علیه السلام وارد جمع شدند. رسول خدا صلیالله علیه و آله با دیدن امام حسین علیه السلام فرمودند: «خوش آمدی ای زینتبخش آسمانها و زمینها!»ابی بن کعب سؤال کرد: «چطور امکان دارد کسی غیر از رسول خدا زینتبخش آسمانها و زمینها باشد؟» نبی مکرم اسلام جواب دادند: «قسم به حق خدایی که من را به پیامبری مبعوث کرده است، مقام حسین بن علی در آسمانها از مقام او بر روی زمین بالاتر است و در سمت راست عرش الهی درباره او نوشته شده که: چراغ هدایت و کشتی نجات، امام استوار، مایه عزت و افتخار و دریای علم و گنجینه است.»در این میان، توسل به اهل بیت علیهم السلام سه مرحله دارد که اگر هر یک از مراتب پایینی برای شخصی ممکن شود، دو مرحله بعدی نیز برای او میسر خواهد بود. مرتبه اول، معرفت نسبت به اهل بیت علیهم السلام است. در مرحله دوم، از مسیر معرفت، محبت نیز ایجاد خواهد شد و درنهایت ولایت امکانپذیر خواهد بود که انسان مطیع اوامر الهی خواهد بود.مهمترین و اصلی ترین نکتهای که در زندگی همه ائمه معصوم( ع)و ازجمله در حیات امام حسین ( ع)مشاهده میشود، موضوع هدایت و دعوت به حق است. این مسئولیتی است که در هیچ زمانی ترک نشده و همه امامان ما بر آن پایبند بوده و اصل زندگی خود را بر آن استوار کرده بودند. آن بزرگواران هم خودشان در مسیر حق بودند و هم دغدغه اصلی زندگی شان نجات دادن مردم از خرافات و باطل بود. همان طور که پیغمبران دیگر قبل از حضرت خاتم الانبیاء (ص) به آن تعهد داشتند.امام حسین علیه السلام نیز بر همین مسیر بودند. اما نکته مهم در زندگی آن حضرت، ترک کردن و نیمه گذاشتن حج واجب است. چون در زمان ایشان، بزرگان و خواص جامعه نیز در مسیر انحراف قرار گرفته بودند و دین خدا در معرض خطر بود. حتی کسی بر مسند خلافت مسلمانان قرار گرفته بود که علنا شراب می خورد و کارهای خلاف اسلام انجام میداد. اما عنوان حاکم مسلمانان را داشت و حکومت میکرد. به این ترتیب حضرت اباعبدالله ( ع)برای نجات دین از مسیری که در جهت قهقرا حرکت میکرد، قیام کردند و حتی جان شریف خود و خانواده و بهترین یاران شان را به بهای نجات دین فدا کردند. منبع:تسنیم
امام صادق علیه السَّلام میفرمایند:هرگز نباشد بندهای که در نهان کار خیری کند و زمان بگذرد و خداوند کار خیر او را آشکار نسازد. (یعنی خداوند همان عمل نیک او را بر مردم آشکار کند تا او را هم در کنار خدا عزیز دارند. این وعدۂ خدا شاید در زمان حیات یا در زمان ممات او باشد که وعدهای قطعی است. برگرفته از اصول کافی