رستگاری در سایه مقاومت و استقامت              

هدف غایی مومنان، رستگاری در آخرت است. بنابراین، هماره این پرسش برای آنان مطرح است که چگونه می توانند به رستگاری برسند؟ خدا در قرآن به این پرسش مومنان پاسخ داده است. با نگاهی به آموزه های وحیانی قرآن می توان دریافت که دو مولفه و عنصر اصلی ایمان و عمل صالح در کسب رستگاری انسان نقش دارد؛ اما با دقت در ساحت عمل صالح آن چه برجسته است، مساله استقامت و مقاومتی است که مومنان می بایست از خود بروز دهند تا به رستگاری برسند. بر همین اساس خدا در قرآن می فرماید: در حقیقت کسانى که گفتند پروردگار ما خداست،‏ سپس ایستادگى کردند، فرشتگان بر آنان فرود مى ‏آیند و مى‏ گویند: هان بیم مدارید و غمین مباشید! و به بهشتى که وعده یافته بودید شاد باشید! (فصلت، آیه۳۰)

در جایی دیگر می فرماید: إمحققا کسانى که گفتند پروردگار ما خداست،‏ سپس ایستادگى کردند بیمى بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد؛ ایشان اهل بهشتند که به پاداش آنچه انجام مى‏ دادند، جاودانه در آن مى‏ مانند.(احقاف، آیات ۱۳ و۱۴)

از این آیات به دست می آید که استقامت مومنان که در سایه ربوبیت الله به دست می آید موجب آرامش دنیوی می شود به طوری که نسبت به از دست داده ها و گذشته محزون نمی شوند و نسبت به گرفته ها و آینده ترسی و خوفی ندارند؛ زیرا می دانند که خدا بر اساس یک برنامه از پیش طراحی شده حکیمانه و عالمانه به عنوان مشیت و مقدر، به کسی چیزی می دهد یا می گیرد.هم چنین از این آیات به دست می آید که استقامت مومنان در سایه ربوبیت الله و پروردگاری اوست بشارت رستگاری و بهشت را به او می دهد و انسان را نسبت به آینده پس از مرگ و انتقال به نشئات دیگر، آرامش می بخشد؛ زیرا می داند که رستگاری ابدی و خوشبختی را در جهان های دیگر از برزخ و آخرت برایش رقم خواهد خورد.از آن جایی که استقامت مومنانه عامل رستگاری انسان است، شناخت مصادیق استقامت بسیار مهم است؛ زیرا هر کسی باید بدانید نسبت به چه چیزی می بایست استقامت ورزد و ایستادگی نماید که رضایت الهی در آن است و او را به عنوان اهل تسلیم معرفی می کند. بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، مواردی که در عمل صالح به عنوان استقامت می توان شناسایی کرد، عبارتند از:

1-اجتناب از پلیدی و گناه: هر چند که تقوای الهی به معنای هر چیزی است که انسان را از خشم الهی نگه می دارد؛ زیرا پرهیزگاری در قالب دستورهای پزشکی به معنای خوردن چیزهایی و عدم خوردن چیزهایی است؛ بنابراین، تقوا و پرهیزگاری به معنای عمل به دستورها و فرامین الهی در قالب بایدها و نبایدها، بلکه حتی شایدها و نشایدها، و انجام خوبی ها و عدم انجام بدی ها در زندگی بر اساس شرایع اسلامی است، اما شکی نیست که نخستین جلوه و تجلی تقوای الهی را می بایست در ترک و عدم انجام دید؛ زیرا انسان پیش از آن که ظرفی را از آب پر کند، می بایست از پاکسازی کرده و مواردی که ظرف یا آب را ناپاک می کند، حذف نماید یا از ورود آن جلوگیری کند. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مهم ترین مصادیق استقامت در زندگی آن است که انسان اجازه ندهند تا پلیدی و گناهی در زندگی او راه یابد و او را تحت تاثیر قرار دهد. 2-اطاعت از خدا و اولیای الهی: از دیگر مصادیق استقامت، این است که مومنان در برابر فشارهای درونی و بیرونی، هرگز از دایره اطاعت از خدا و اولیای او خارج نشوند و بر انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات اصرار ورزند و از هیچ کسی دیگر هراسی به دل راه ندهند. پس باید گوش جان به فرمان های خدا و اولیای الهی از رهبران سپارند، و هرگز بر خلاف آن عمل و رفتاری نداشته باشند. 3-تولی و تبری: از دیگر مصادیق استقامت می بایست به تولی نسبت به خدا و اولیای الهی و تبری نسبت به دشمنان خدا و اولیای الهی اشاره کرد؛ زیرا از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ایمان چیزی جز حب و بغض یعنی محبت و کراهت نیست(حجرات، آیه ۷) که در ساختار اعتقادی و اجتماعی تولی و تبری خودنمایی می کند به طوری که شخص نسبت به ولایت الله تسلیم محض بوده و ولایت الله را می پذیرد و نسبت به ولایت طاغوت و دشمنان الهی تبری می جوید و سر تسلیم فرود نمی آورد بلکه به مبارزه و مقاومت در برابر آن اقدام می کند.(مجادله، آیه ۲۲)4-جهاد در راه خدا: از موارد و مصادیق استقامت در راه خدا می بایست به جهاد در راه خدا اشاره کرد که موجب رستگاری ابدی مومنان می شود. مومنان همان طوری که به جهاد اکبر می روند و با تزکیه نفس و خودسازی نمی گذارند که شیطان بر نفس ایشان غلبه کند، بلکه قوه عاقله را حاکم بر قوه جاذبه و دافعه یعنی شهوت و غضب می کنند تا این گونه رستگاری را به دست آورند، هم چنین تلاش می کنند تا با جهاد در راه خدا و مبارزه با دشمنان حق و عدالت از ظالمان و مستکبران و محاربان، این رستگاری را برای خویش تثبیت سازند. 5-امر به معروف و نهی از منکر: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، استقامت مومنان می بایست در همه عرصه ها و ساحات از جان و روان گرفته تا اجتماعی تا سیاسی تا منطقه ای تا جهانی خودنمایی کند. پس همان طوری که در ساحت جان نسبت به وسوسه های شیطانی و نفسانی مقاومت می کند تا مطیع لله باشد، هم چنین در ساحت امت اسلام به گونه ای عمل می کند تا در قالب ولایت متقابل مومنانه، واجبات و مستحبات اسلامی در جامعه اقامه شده و از محرمات و مکروهات جلوگیری شود. هم چنین مومنان مستقیم تلاش می کنند تا در سطح جهانی اسلام به عنوان یک حقیقت تبلیغ و اقامه شود و مردمان برای اقامه قسط قیام نمایند. 6-عضویت در حزب الله: از نظر قرآن، حزب الله کسی است که همه هستی خویش را با خدا گره زده است و در روش و هدف در یک مجموعه منسجم و هم پیمان عملیاتی را انجام می دهند که موجب پیروزی امت اسلام می شوند. از آیات قرآنی به دست می آید که امت اسلام شامل گروه های چندی از سست ایمان ها ومنافقان و حتی اهل کتاب می شود که با پرداخت جزیه از حاکمیت و امنیت اسلامی بهره مند می شوند؛ اما در این میان، گروهی خالص هستند که از آنان به حزب الله یاد می شود؛ آنان انصار الله هستند که در همه عرصه ها به نصرت خدا و دین می روند و به طور طبیعی از عنایات و امدادهای غیبی و غیر غیبی الهی بهره مند می شوند. 7-قانون مداری: از نظر قرآن، رستگاران کسانی هستند که بر انجام قانون استقامت می ورزند و بر مدار و محور قانون الهی و شریعت اسلام عمل می کنند. 8-مرزبانی: از نظر قرآن، مومنان مستقیم و استقامت مومنانه زمانی به کمال می رسد که از همه جنبه ها و ساحات به تمامیت برسد. بر این اساس، اگر کسی بخواهد رستگاری را به دست آورد، می بایست صبر شخصی را با صبر جمعی جمع کند و در پاسداری از مرزهای عقیدتی و جغرافیایی با همه وجود دفاع نماید واجازه ورود به بیگانه عقیدتی و تجاوزگر محارب ندهد. بنابراین، هر کسی که گمان کنند با تسلیم شدن در برابر فشارهای درونی هواهای نفسانی یا شیطانی وسوسه های ابلیسی یا مستکبران و ظالمان جهانی بتواند رستگاری و فلاح را به دست آورد، به اشتباه و خطا رفته و دیگران را نیز به گمراهی و بدبختی کشانده است؛ زیرا تنها راه رستگاری استقامت مومنانه بر اساس اسلام و شرایع آن است که عقل و نقل نیز آن را کشف می کند و حجت را بر انسان تمام می نماید.