معیت روح القدس با اهل استقامت 1404/7/18

معیت روح القدس با اهل استقامت

استقامت و پایداری و ایستادگی بر اهداف و ماموریت های الهی از سوی پیامبران و مومنان تکلیف الهی است که آثار و پیامدهای شگفتی دارد که از جمله آنان بهره مندی از روح القدس الهی و نزول فرشتگان است که انسان را به کمالات و مقاماتی می رساند که سعادت هر کسی است.کسی که ثبات قدم و ایستادگی را در راه خدا به منصه ظهور می رساند با عنایت و تفضلات الهی از شرایط بسیار بهتری برخوردار خواهد شد تا جایی که تشدید ایمان و ازدیاد آن به اندازه که هیچ ضعف و استکانت در شخص را نمی یابد از پیامدهای آن است. کسی که به چنین مرتبتی از ایمان برسد و «مومنون حقا» بر او صدق کند، روح القدس الهی او را همراهی و معیت می کند تا به بلندای عظمت انسانیت و خلافت الهی برسد.یکی از ماموریت های اساسی پیامبر(ص) استقامت بر ماموریت الهی است که مومنان همراهش نیز می بایست این گونه عمل کنند و پیامبر اکرم(ص) نیز می بایست آنان را در این راه نگه دارد؛

ادامه نوشته

استقامت در ماموریت های الهی  1403/12/28

استقامت در ماموریت های الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر چند که مومنان «مامور به وظیفه هستند، نه نتیجه»، اما می بایست تمام سعی خویش را بکنند تا با پایداری و استقامت در ماموریت با ایجاد مقتضیات و لوازم ماموریت از یک سو و موانع زدایی از سوی دیگر از هیچ تلاش و کوششی جهت نتیجه گیری خودداری نکنند. بنابراین، از نظر قرآن، هر گونه «تساهل»، «تسامح»، «وهن»، «سستی»، «تنبلی»، و مانند آنها خودداری کنند، چه رسد که از انجام ماموریت «تخلف» ورزند، یا با «تولی» و پشت کردن، از مواضع الهی خویش «عقب نشینی» کرده و دنبال ماموریت الهی نروند و دست ها به نشانه «سازش» و «تسلیم» یا «صُلح و سَلم» بالا برند.بر این اساس، مومنان حقیقی و واقعی از منظر قرآن کسانی هستند که در انجام ماموریت الهی تمام سعی و تلاش خویش را می کنند و با استقامت و مقاومت در میدان عمل بر آن هستند تا نتیجه ماموریت الهی را به دست آورند، خواه نتیجه ظاهری عاید آنان شود یا نشود، آنان در کسب رضایت الهی در ماموریت الهی موفق و کامروا بوده و پاداش های الهی را در دنیا و آخرت به دست می آورند که «رضوان الله اکبر» است.خدا به صراحت در آموزه های قرآنی، مومنان را بر «استقامت» به عنوان یک تکلیف الهی ترغیب و تشویق می کند. از این روست که در آیات بسیاری از قرآن، از ریشه «ق و م» در ساختار «قیام» بسیار تاکید شده است؛ زیرا «قیام» به معنای برپایی و استواری مستقل به دور هر از تکیه گاهی است.انسان با آن که از فقر ذاتی رنج می برد و دایم به «غنی حمید» پیوند خورده به گونه ای دمی عدم پیوند بقای او را به خطر می افکند، تو گویی انسان لامپی است که دم به دم در بقای خویش به منبع انرژی نیاز دارد تا او را روشن نگه دارد و بقای او را حفظ کند؛ اما با این حال، انسان می تواند در مسیر کمالی و صیرورت و شدن های صعودی به جایی برسد که خود مظهر کل اسمای الهی در تمامیت آن باشد و «مُنوّر انوار اسماء الهی» باشد و هستی را به نور الله خویش روشن کند، چنان که پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت و عترت طاهره(ع) چنین کردند.از نظر قرآن، کم ترین تجلی امر «قوّام» بودن را می توان در مردان نسبت به زنان یافت که آنان را تکیه گاهی برای زنان قرار داده است. البته این بدان معنا نیست که زنان نمی توانند به این مرتبت از ظهور «الحی القیوم» برسند و «قوّام» باشند، بلکه به این معنا است که حقیقت قوّام دانسته شود که چگونه انسانی به مرتبت «قوّام» بودن می رسد که تکیه گاهی برای دیگران باشد. از نظر قرآن، این قوّامیت گاه به تفضل الهی است، چنان که در مردان نسبت به زنان است یا به تقوای الهی است که انسان را به مرتبت مظهریت اسمای الهی می رساند و در مسیر صیرورت در چنین جایگاهی بلند می نهد. البته هر چه انسان در مسیر صیرورت و شدن های کمالی در چارچوب دین قیم اسلام و صراط مستقیم توحید و قوانین و سنت ها و شرایع آن قوی تر و دارای استقامت باشد، به همان میزان کسب مراتب ایمان و تقوای الهی مظهریت اسمای الهی را به دست می آورد و انوار آن در انسان ظهوری می یابد. از نظر قرآن، درجه و مرتبت نهایی و عالی آن برای کسانی است که در تقوای الهی به مرتبت «محسنین اکرامی و ایثاری» رسیده و در تقوای الهی به عنوان «اتقاکم» شناخته شده اند؛ چنین افرادی مصداق «اکرم» و کریم ترین انسان ها هستند برتر از آنان در هستی نیست.دست یابی به چنین ظرفیت کمالی و مظهریت تمام زمانی رخ می دهد که انسان در ماموریت های الهی به تکلیف «استقامت» عمل کرده و تا کسب نتیجه اصلی یعنی رضایت الهی دست از تلاش و کوشش بر ندارد. مومنان حقیقی هماره در همه زندگی خویش اصل را بر «تکلیف» و انجام ماموریت می گذارند و بر این فرمان الهی توجه و اهتمام دارند که اهل «قیام» و «قوام» و «قوّام» باشند و با استقامت در کارها و ماموریت های الهی، به «اقامه» شعائر و فرایض الهی بپردازند و هرگز در این امر کوتاهی و سستی و تنبلی و عقب نشینی نداشته باشند تا رضایت و رضوان الهی را به دست آورند.جلوه های برتر این اقامه دین را می توان در اموری عبادی چون «نماز» جست که انسان وجه خویش را در برابر خدای یکتا و یگانه به ویژه در سجود به حالت تذلّل و قنوت قرار می دهد تا «تقرّب» در نزدیک ترین حالت آن یعنی «اقرب» برسد؛ یا این اقامه دین را می توان در «اقیموا الوزن بالقسط» و مراعات ترازوی عدالت قسطی جست که سهم و قسط هر کسی داده می شود و اهداف و فلسفه های الهی ماموریت پیامبران بدان تحقق می یابد، یا در قالب شهادت و گواهی برای احقاق حق و عدالت در میان مردمان است که آن نیز پیامد دین قیم و فلسفه آن است؛ خدا به صراحت در مقام «موعظه» به مومنان فرمان می دهد تا برای «اقامه دین قیم» و شهادت برای خدا لازم است تا دو به دو یا یک به یک برای خدا قیام کنند. پس همان گونه که خدا فرمان می دهد تا برای دین قیام کنند و در مقام «اقامه» استقامت ورزند، هم چنین به آنان در مقام وعظ می فرماید تا چگونه این اقامه را انجام دهند. پس گاه لازم است تنهایی انسان به اقامه دین بپردازد و منتظر دیگران نباشد و گاه لازم است تا با هم همکاری کنند تا نتیجه بگیرند.استقامت مبتنی بر یک باور قوی و ایمانی نسبت به ربوبیت و پروردگاری الهی است. از این روست که معتقدان در قول و فعل به ربوبیت الهی که هماره «ربنا» گویان در انجام صفر تا صد کاری هستند، اهل استقامت هستند.از نظر قرآن، مومنان می بایست هنگام رو به رو و مواجه می شوند، به آنان پشت نکنند، بلکه در میدان بمانند و استقامت ورزند که این مطلوب خدا است. پس اگر کسی پشت به میدان کرده می بایست عواقب آن را بداند که غضب الهی است؛ البته گاه ممکن است برای به جهت موقعیت یابی بهتر و ضربه به دشمن و کسب حمایت از مومنان دیگر عقب نشینی را به عنوان یک سازوکار به کار گیرد که چنین امری در مخالفت با استقامت نیست، بلکه سازوکاری عقلانی و عقلایی برای استقامت و کسب نتایج مطلوب الهی است.به هر حال، از نظر قرآن، استقامت زمانی تحقق می یابد که انسان به ربوبیت الهی ایمان کامل داشته و بخواهد ماموریت الهی را انجام داده و در آن هرگز سستی و تنبلی نورزد و کم نگذارد، بلکه تا دست یابی به نتایج مطلوب الهی و رضایت و رضوان او تلاش کند. خلیل منصوری

نزول فرشتگان بر مؤمنان بااستقامت چـرا و چگـونه؟    1402/8/25

نزول فرشتگان بر مؤمنان بااستقامت چـرا و چگـونه؟

آموزه‌های قرآنی بر این نکته تاکید دارد که فرشتگان از سوی خداوند برای مسائل و امور مختلف بر انسان‌های گوناگون وارد می‌شوند. از جمله می‌توان به دو فرشته همراه همیشگی آدمی اشاره کرد که به عنوان رقیب و عتید در حال مراقبت و نظارت و گزارش‌نویسی هستند. فرشتگانی که حافظ جان و روح آدمی هستند و فرشتگانی که هر روز نزول می‌کنند تا مسائل مختلف آدمی را حل و فصل کنند و رزق و روزی را آورده و اخبار آسمان و زمین را منتقل نمایند.این دسته از فرشتگان را می‌توان فرشتگان عمومی با مأموریت‌های عمومی دانست. اما فرشتگانی نیز بر انسان نازل می‌شوند که فرشتگان خاص با مأموریت‌های خاص هستند. از جمله این فرشتگان می‌توان به فرشته وحی حضرت جبرئیل امین اشاره کرد.

ادامه نوشته

حقیقت ذکر، یادکرد استقامت در هدف   1400/6/23

حقیقت ذکر، یادکرد استقامت در هدف                 

ذکر به معنای یادکرد است، اما در مفهوم قرآنی، ذکر به معنای یادکرد خدا به عنوان منشاء هستی و مرجع انسان در زندگی دنیوی است؛ بنابراین مصادیقی چون اسماء الله، قرآن، نماز، نیایش و مانند آن ها به عنوان اذکار الهی به این معنا است که انسان می بایست هماره مبدأ و معاد را در نظر داشته باشد و دمی از آن غافل نشود؛ زیرا تذکر نسبت به آغاز و انجام و مبدأ و معاد موجب می شود که انسان هرگز هدف از زندگی در دنیا را از یاد نبرد و در مسیری گام بردارد که او را با این حقایق پیوند می دهد و از انحراف و گمراهی دور یا نجات می دهد.از نظر قرآن، ذکر در برابر غفلت است؛ یعنی ذاکر انسان غافلی نیست؛ پس کسی که ذکر الله دارد، از خدا به هیچ وجه غافل نیست.

ادامه نوشته

رستگاری در سایه مقاومت و استقامت   1400/4/11

رستگاری در سایه مقاومت و استقامت              

هدف غایی مومنان، رستگاری در آخرت است. بنابراین، هماره این پرسش برای آنان مطرح است که چگونه می توانند به رستگاری برسند؟ خدا در قرآن به این پرسش مومنان پاسخ داده است. با نگاهی به آموزه های وحیانی قرآن می توان دریافت که دو مولفه و عنصر اصلی ایمان و عمل صالح در کسب رستگاری انسان نقش دارد؛ اما با دقت در ساحت عمل صالح آن چه برجسته است، مساله استقامت و مقاومتی است که مومنان می بایست از خود بروز دهند تا به رستگاری برسند. بر همین اساس خدا در قرآن می فرماید: در حقیقت کسانى که گفتند پروردگار ما خداست،‏ سپس ایستادگى کردند، فرشتگان بر آنان فرود مى ‏آیند و مى‏ گویند: هان بیم مدارید و غمین مباشید! و به بهشتى که وعده یافته بودید شاد باشید! (فصلت، آیه۳۰)

ادامه نوشته