زمان لنگراندازی قیامت            

یکی از مهم‌ترین مباحث در موضوع قیامت‌شناسی، مسئله زمان قیامت است. بسیاری از مردم در گذشته تاریخ تاکنون این پرسش را مطرح کرده و می‌کنند که قیامت چه زمانی اتفاق می‌افتد؟خدا پاسخ‌های چندی به این پرسش داده است که از جمله آنها این است که پرسش از زمان قیامت به یک معنا پرسشی نادرست و از بنیاد غلط است؛ زیرا زمانی که انسان تصور می‌کند، زمانی است که مرتبط با گردش ستارگان و زمین است. زمانی که از حرکت زمین به دور خود پدید می‌آید، در مدت ۲۴ ساعت است که یک شبانه‌روز نامیده می‌شود؛ زمانی که از حرکت زمین به دور خورشید پدید می‌آید در مدت ۳۶۵ روز است که یک سال نامیده می‌شود. البته در کرات و ستارگان دیگر، این مدت شبانه‌روز و سال به شدت کوتاه‌تر و بلندتر از آن چیزی است که در زمین اتفاق می‌افتد. پس حتی اگر بخواهیم بر اساس معیارهای زمینی به مسئله زمان نگاه کنیم باید توجه داشته باشیم که قیامت هنگامی‌ رخ می‌دهد که زمین و ستارگان دیگر نابود می‌شود و این آسمان‌ها و زمین و ستارگانش جمع می‌شود:  ؛ روزى که زمین به غیر این زمین و آسمان‌ها به غیر این آسمان‌ها مبدل گردد و مردم در برابر خداى یگانه قهار ظاهر شوند. پس وقتی زمین و ستارگان و آسمان کنونی نیست، زمانی به این معنا و مفهوم زمینی آن نیست، تا پرسش شود کی و چه وقت این اتفاق رخ می‌دهد؟از نظر قرآن، عالم قیامت هم اینک نیز موجود است و این‌طور نیست که بعدا ایجاد شود؛ زیرا زمان مربوط به حرکتی است که در راستای حرکت ستارگان برای ما معنا و مفهوم می‌یابد و در عوالم دیگر شاید مفهوم زمان چیز دیگری باشد. از سوی دیگر، اصولا چیزهایی که دارای جسم و حرکت هستند در دایره زمان و مکان قرار می‌گیرند، ولی مجردات این‌گونه نیستند؛ همان‌طوری که خداوند خالق زمان و مکان است نه داخل در زمان و مکان.
همچنین قیامت هم اکنون ایجاد شده و وجود دارد؛ تنها امری که باید اتفاق بیفتد، رسیدن به نقطه‌ای است که قیامت باید لنگر بیندازد. خدا می‌فرماید: در‌باره رستاخیز از تو مى‌‏پرسند که فرارسیدنش چه وقت است(کی لنگر می‌اندازد). سپس در پاسخ به این پرسش فرموده است: بگو: «علمش فقط نزد پروردگار من است و هیچ‌کس جز او (نمی‌تواند) وقت آن را آشکار سازد؛ (اما قیام قیامت، حتی) در آسمان‌ها و زمین، سنگین (و بسیار پراهمیت) است و جز به‌طور ناگهانی، به سراغ شما نمی‌آید!» (باز) از تو سؤال می‌کنند، چنانکه گویی تو از زمان وقوع آن باخبری! بگو: «علمش فقط نزد خداست؛ ولی بیشتر مردم نمی‌دانند.».(اعراف، آیه ۱۸۷)ارساء به معنای لنگر افکندن است؛ چنانکه درباره کشتی حضرت نوح(ع) این تعبیر به کار رفته است: وَقَالَ ارْکَبُوا فِیهَا بِسْمِ اللهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا؛ او گفت: «به نام خدا بر آن سوار شوید! و هنگام حرکت و توقف کشتی، یاد او کنید، که پروردگارم آمرزنده و مهربان است!».(هود، آیه ۴۱) به کوه‌ها که زمین را از حرکت‌های تند حفظ می‌کنند «جبال راسیات» می‌گویند. خداوند می‌گوید: وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا؛ و کوه‌ها را لنگر زمین گردانید.(نازعات، آیه ۳۲)از نظر قرآن، قیامت هم اکنون وجود دارد، ولی در حرکتی است که در نهایت نه در زمانی از زمان‌های دنیا(زیرا زمین و آسمان نابود می‌شود و زمان به این معنا مفهوم ندارد و پرسش بیهوده و لغو است) از حرکت بازمی‌ماند و لنگر می‌افکند.

رؤیت خدا در قیامت؛ ممکن یا محال؟:در میان مسلمانان سه جریان اعتقادی درباره زویت و دیدن خدا مطرح است که به عنوان اهل تشبیه، اهل تعطیل و اهل تنزیه معروف هستند:گروه اول بر این باورند که صفات خدا همانند صفات خلق است. بنابراین مراد از علم و قدرت و دیگر صفات الهی همین است که انسان دارا است و آن را می‌فهمد.گروه دوم بر این باورند که صفات الهی را نمی‌توان همین صفات خلقی دانست و معرفت و شناخت خدا امکان‌پذیر نیست و محال و ممتنع است که انسان خدا را بشناسد.گروه سوم بر این باورند که صفات الهی نسبتی با صفات خلقی دارد ولی همان نیست؛ زیرا صفات خدا از هر گونه نقص و عیبی مبرا است و باید خدا و صفاتش را از آنها تنزیه کرد. پس اگر خدا را به «اکبر» توصیف می‌کنیم، مراد آن است که خدا «اکبر من ان یوصف» برتر از آن چیزی است بتوان توصیف کرد.کسانی که قائل به تشبیه هستند، بر این باورند که خدا اگر در دنیا غیر قابل رویت باشد، در قیامت قابل رویت است؛ و همان طوری که شاهی بر عرش می‌نشیند، خدا نیز بر عرش خویش می‌نشیند و مردمان او را نظاره می‌کنند. دلیل آنان این آیه است که خدا در قرآن فرموده است: چهره‌هایی که در روز قیامت با طراوت به سوی پروردگارشان نظاره می‌کنند. (قیامت، آیات ۲۲ و ۲۳) ، در حالی که این آیه اصلا چنین تصویری از خدا و قیامت به دست نمی‌دهد؛ زیرا:اولا: آنکه در قیامت به سوی پروردگارش نگاه می‌کند، «عیون» (چشم‌ها) نیست، بلکه وجوه (صورت‌ها) است. پس چشم‌ها به سوی خدا نمی‌نگرد، بلکه صورت‌ها است که می‌نگرد؛ثانیا: واژه ناظره تنها به معنای نگاه کردن در عربی نیامده است؛ چنانکه در آیه ۳۵ سوره نمل به معنای «انتظار» آمده است: ثالثا: نظر به معنای نگریستن غیر از رویت به معنای دیدن است؛ زیرا ممکن است که انسان به سوی چیزی بنگرد، ولی رویت و دیدنی رخ ندهد؛ چنانکه گفته می‌شود: به آسمان نگریستم ولی ماه هلال را ندیدم؛.هشام می‌گوید نزد امام صادق(ع) بودم که معاویه بن وهب وارد شد و خدمت حضرت گفت:‌ای فرزند رسول‌الله ،چه می‌گویی در مورد خبری که از پیامبر (ص) روایت شده که خداوند را دیده و چگونه پیامبر خدا را دیده؟ و یا در روایتی دیگر از حضرت رسول نقل شده که مومنان در بهشت، پروردگار خود را می‌بینند،به چه شکل خواهد بود؟ حضرت امام صادق(ع) تبسمی کرد و فرمود‌: ‌ای معاویه بن وهب، چقدر ناشایست است که انسان عمر هفتاد یا هشتاد بنماید و در ملک و قدرت خدا زندگی کند و از نعمت‌های او بهره‌مند باشد ولی از او معرفت صحیحی نداشته باشد.‌ ای معاویه، پیامبر(ص) هرگز خداوند را با چشم سر ندید. بدان که رؤیت بر دو قسم است: رؤیت قلبی و درونی؛ رویت چشمی و جسمانی، هر کس رؤیت با چشم درون و قلب را قصد کند درست گفته و هرکس رؤیت و مشاهده با چشم سر را قصد کند، دروغ گفته و کفر بر خدا ورزیده است.