اطاعت در سایه توفیق الهی            

اطاعت و فرمانبری نیازمند تحقق مقتضیات و رفع موانع درونی و بیرونی است؛ زیرا اگر دل دارای خشوع و خضوع نباشد، در برابر فرمان مقاومت می کند و به معصیت و مخالفت می پردازد؛ و اگر دل نیز همراه شود، باز لازم است تا قوت در انجام فرمان باشد تا در قالب قدرت به انجام خودنمایی کند؛ و حتی اگر قوت و قدرت باشد، لازم است تا نشاطی باشد تا اطاعت انجام شود؛ از این ها نیز بگذریم، لازم است تا موانع بیرونی برداشته شود و اکراه و اجباری از سوی دیگران برای مخالفت نباشد؛ زیرا در صورت اکراه و اجبار امکان اطاعت فراهم نیست. از این جاست که موضوع توفیق الهی مطرح می شود تا همه شرایط را به گونه ای با هم موافق و سازوار و سازگار کند تا انسان به انجام طاعتی موفق شود.از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اگر توفیق الهی رفیق انسان نشود، انسان در هیچ کاری موفق نمی شود و موفقیتی حاصل نمی آید؛ از نظر قرآن، پذیرش ایمان و معارف الهى، انجام دادن اعمال نیکو و کارهای خیر از سوى بنده،شکرگزارى در برابر نعمتهاى خداوند، صبر در برابر مصیبت ها و مشکلات و مزاحمت های دیگران، شرکت در جهاد و هر عمل صالح دیگر در پرتو توفیقات الهى به دست می آید؛ زیرا این خدا است که شرایط را به گونه ای فراهم می آورد که جزم اندیشه ای و عزم انگیزه ای در فرد ایجاد شده و با ایمان به کاری اقدام می کند و خدا نیز شرایطی بیرونی را برای تحقق آن فراهم می آورد.از نظر آموزه های وحیانی قرآن، توفیق اطاعت برای کسانی است که اهل ایمان به خدا، ترس از مقام جلال الهی و عظمت او، آگاه و متوجه به علم الهی به انسان از طریق رویت، بلکه به سبب معیت قیومی و نهایت قرب حتی حبل الورید و عقیده و ایمان به ربوبیت الهی در همه امور از خرد و درشت باشند. چنین شرایطی موجب می شود تا خدا تفضل به بنده کرده و توفیق دهد تا مقضتیات اطاعت و بندگی فراهم و موانع برطرف شود و شخص به اطاعت الهی بپردازد و مقصد و مقصود الهی خویش را دریابد.

بی گمان شناخت بسترهای سازنده توفیق الهی می تواند به انسان کمک کند تا شرایطی را فراهم آورد که شامل عنایت و تفضل الهی قرار گیرد و خدا کارها را به گونه ای ساماندهی کند که او بتواند به آسانی به مقصد و مقصودش برسد. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ایجاد این شرایط با توجه به این که در ذات همگی اسباب آن فراهم است، چیزی جز همراهی و هماهنگی انسان با فطرت الهی انسان نیست؛ یعنی انسان بر خلاف فطرت گام برندارد، بلکه در چارچوب فطرت و هدایت های تکوینی و فطری حرکت کند.از نظر قرآن، مهم ترین بسترهایی که لازم است فراهم آید ، عبارتند از . استعداد کمال فطری : کسب توفیق الهی نیازمند بسترها و رفع موانعی از سوی انسان است؛ زیرا از نظر قرآن، انسان و جن بر خلاف آفریده های دیگر الهی، دارای اراده و اختیار و حق انتخاب آزاد ولو محدودی در چارچوب مشیت حکیمانه الهی هستند؛ بنابراین، می بایست اقداماتی را انجام دهند و موانعی بر طرف سازند که به توفیقات الهی برسند. 2-دعا و نیایش : از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان می بایست با دعا و نیایش به درگاه خدا از او بخواهد تا توفیق فهم حق و خیر و گرایش به آن را بدهد و با الهام و وحی او را به سوی کارهای خیر سوق دهد و امکان اطاعت الهی را برایش فراهم آورد.3-توبه و اصلاح کار: از دیگر بسترهایی که موجب می شود تا انسان در شرایط بهره مندی از توفیق الهی قرار گیرد، توبه و اصلاح امر است؛ زیرا توبه هر چند خوب است، ولی در برخی از موارد نیازمند اصلاح امر است؛ از همین روست که خدا افزون بر نقش توبه در بهره مندی از توفیق الهی به مساله اصلاح امر خطایی اشاره می کند و می فرماید که شخص می بایست به اصلاح خطا و جبران و تبدیل آن به نیک اقدام کند.(بقره، آیه ۶۰) .4-توکل : توکل بر خدا و اعتماد بر او عامل دیگری برای کسب توفیق الهی است.5-تبری از باطل و اهل باطل: انسانی که بخواهد از توفیق الهی بهره مند شود می بایست از باطل و اهل باطل تبری جسته و از آنان جدا شود و در قالب اعتزال و عزلت گیری از آنان در شرایطی خود را قرار دهد تا مورد عنایت قرار گیرد؛ زیرا کسی که در میان دشمنان و مخالفان است، توفیق اطاعت نمی یابد و مزاحمت های آنان نمی گذارد که به درستی از طاعت حق بر آید؛ بودن در میان دیگران نوعی امیدواری به آنان را موجب می شود چنان که موجب مزاحمت هایی نیز می شود؛ بنابراین، رهایی از غیر خدا و دشمنان خدا موجب می شود تا خدا عنایت خاص کرده و توفیق دهد تا در شرایطی آسان و هموار بتواند به کار اطاعت بپردازد و به مقصد و مقصود برسد.(کهف، آیه ۱۶).

پیامبر اکرم (ص) فرمود :من از جبرییل پرسیدم آیا بعد از من به زمین خواهی آمد ؟گفت : بلی یا رسول الله بعد از شما ۱۰ مرتبه به زمین نازل خواهم شد .... و ده گوهر از روی زمین خواهم برد ( به دلیل کفران مردم ). پیغمبر فرمودند :" آن گوهر ها چیست ؟" عرض کرد : --دفعه اول که نازل بشوم برکت را  .--دفعه دوم رحمت را .--دفعه سوم حیا را از چشم زنان .--دفعه چهارم حمیت و غیرت را از مردان.--دفعه پنجم عدالت را از دل سلاطین .--دفعه ششم صداقت را از دل دوستان--دفعه هفتم مروت را از دل اغنیا .--دفعه هشتم صبر را از دل فقیران .--دفعه نهم حکمت را از دل حکیمان.--دفعه دهم ایمان را از دل مومنین.هر گاه خداوند غضب نماید، عذابی بر ایشان نازل نکند .به جایش نرخ های آنان گران می شود و عمرهای ایشان کوتاه می گردد.تجارتشان سود نمیکنند .و میوه هایشان نیکو نمی باشد .نهرشان کم آب وباران برایشان دریغ می گرددو اشرار بر آنان مسلط می گردد.مناقب آل بیت النبی المختار(ص)،ص۱۰۷،نشر رضی،قم.