آثار اطاعت از خدا و غیر خدا 1403/4/2

آثار اطاعت از خدا و غیر خدا

بی گمان عبودیتی که انسان برای آن خلق شده، در اطاعت خودنمایی می کند؛ زیرا اطاعت به معنای پذیرش فرمان تکوینی و تشریعی همراه با رغبت و خضوع است. از نظر قرآن، همه هستی به شکل تکوینی خواسته و ناخواسته، مطیع خدا هستند؛ اما از انسان و جن خواسته شده تا به اراده انتخابی و آزاد خویش، اطاعت خدا را به جا آورند که بیانگر عبودیت آنان است. البته انسان و جن در بسیاری از موارد به انتخاب ارادی و آزاد خویش عبودیت می کنند، اما این عبودیت و اطاعت از خدا نیست، بلکه اطاعت از غیر خدا از جمله هواهای نفسانی و شیاطین جنی و انسی است؛ زیرا فطرت انسان و جن برای عبودیت ساخته شده و عبودیت جزو شاکله وجودی و حقیقی آنان است؛ بنابراین، اگر بنده خدا و مطیع او نشوند، بنده غیر خدا و مطیع غیر خدا می شوند و این گونه از آثار عبودیت و اطاعت از خدا محروم می شوند.در ذات انسان و جن بندگی و عبودیت سرشته شده است. از آن جایی که انسان و جن فراتر از عبودیت و اطاعت تکوینی، دارای اراده و حق انتخاب آزاد در عبودیت و اطاعت تشریعی هستند، ممکن است که به جای عبادت و اطاعت خدا، غیر خدا را جایگزین کنند که در این صورت به جای ایمان و شکر، گرفتار کفر و کفران می شوند

ادامه نوشته

عبودیت در رضایت و اطاعت    1402/6/8

عبودیت در رضایت و اطاعت

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خلقت انسان و جن برای عبودیت خدا است. این عبودیت در عبادت خودش را نشان می دهد که البته اختصاص به نماز و روزه و حج و زکات و خمس ندارد، بلکه مراد همه اعمالی است که انسان برای رضایت خدا انجام می دهد که گاه در اطاعت از معصومان(ع) خودش را نشان می دهد.بندگی انسان می بایست دایمی باشد و هرگز دمی انسان دست از بندگی و عبودیت بر ندارد؛ بنابراین، حتی وقتی در خواب و استراحت است، می بایست بندگی داشته باشد و این شدنی نیست مگر آن که نیت بندگی همه هستی او را در بر گیرد و هر کاری حتی استراحت و خواب را برای رضای الهی انجام دهد.رضای الهی در این است که بنده هماره یاد خدا و ذکر الله را در دل و زبان و گفتار و رفتار داشته باشد و هیچ چیزی او را از ذکر الله باز ندارد؛ بلکه هر کاری را انجام می دهد به مفهوم واقعی کلمه ذکرالله باشد که رضایت الهی در آن است.

ادامه نوشته

اطاعت، حقیقت عبادت خدا        1401/3/13

اطاعت، حقیقت عبادت خدا                 

از نظر قرآن انسان و جن برای عبادت خدا آفریده شده اند. بنابراین تکلیف الهی برآنان است تا به اراده اختیاری عبادت خدا را انتخاب کرده و از عبادت غیر خدا اجتناب کنند. البته از نظر قرآن، عبادت در عبودیت خودنمایی می کند؛ زیرا عبادت جلوه های حقیقتی است که در عبودیت عابدان نهان شده و این گونه تجلی و ظهور می کند. شکی نیست که عبادت و عبودیت در طاعت و اطاعتی است که شخص با انقیاد تمام همراه با رغبت و خضوع، فرمانی را اجرا می کند.

ادامه نوشته

اطاعت در سایه توفیق الهی 1400/12/12

اطاعت در سایه توفیق الهی            

اطاعت و فرمانبری نیازمند تحقق مقتضیات و رفع موانع درونی و بیرونی است؛ زیرا اگر دل دارای خشوع و خضوع نباشد، در برابر فرمان مقاومت می کند و به معصیت و مخالفت می پردازد؛ و اگر دل نیز همراه شود، باز لازم است تا قوت در انجام فرمان باشد تا در قالب قدرت به انجام خودنمایی کند؛ و حتی اگر قوت و قدرت باشد، لازم است تا نشاطی باشد تا اطاعت انجام شود؛ از این ها نیز بگذریم، لازم است تا موانع بیرونی برداشته شود و اکراه و اجباری از سوی دیگران برای مخالفت نباشد؛ زیرا در صورت اکراه و اجبار امکان اطاعت فراهم نیست.

ادامه نوشته

کیمیای تسلیم و اطاعت!!     95/7/8

کیمیای تسلیم و اطاعت!!            

تفویض، تسلیم، توکل، :«تفویض» در لغت به معنای رد و واگذاری یک امر به دیگری و حاکم قرار دادن وی در آن امر است. (لسان العرب،)در اصطلاح قرآنی، تفویض به معنای برگرداندن و واگذارى کارها به خداوند متعال است. در نتیجه تفویض با توکل و تسلیم معناى نزدیک به هم دارند. ولی تفاوتشان در اعتبارهای مختلف است؛ یعنی به این اعتبار که بنده آنچه را که به ظاهر، منسوب به خودش بوده، به خدا بر‏گرداند و خود را از همۀ امور برکنار بداند و هیچ کارى را به خود بر نگرداند. چنین حالتی را تفویض مى‌‏گویند. اما توکل نامیدن این واگذاری به این اعتبار است که بنده پروردگار متعال را به عنوان وکیل خود مى‌‏گیرد تا هر تصرفى که خواست، در کارهای او انجام دهد. نامیدن این مقام به تسلیم هم به این اعتبار است که بنده خاضع و تسلیم محض در برابر هر اراده‌‏اى است که خداى سبحان در باره‌‏اش بکند، و هر کارى را که از او بخواهد اطاعت مى‏‌کند. پس تفویض، توکل و تسلیم مقامات سه‌‏گانه‌‏اى از مراحل عبودیت هستند.در سلسله مراتب، توکل از همه پایین‌‏تر و سطحى‏‌تر است و از آن دقیق‌تر و بالاتر تفویض و دقیق‏‌تر و مهم‌‏تر از آن تسلیم است. (طباطبائی)   

ادامه نوشته