آثار غفلت از حسابرسی قیامت 1401/5/2
آثار غفلت از حسابرسی قیامت
غفلت از قیامت و حسابرسی آن، فلسفه و سبک زندگی انسان را تغییر می دهد، هر چند ممکن است که به ظاهر فلسفه زندگی را تحت تاثیر قرار نداده باشد؛ زیرا هستند کسانی که به آخرت و حسابرسی آن ایمان داشته و به ظاهر مسلمان و مومن هستند، ولی از امر قیامت غافل بوده و مانند کسانی زندگی می کنند که به آخرت و حسابرسی آن ایمان ندارند. این بدان معنا خواهد بود مسلمان نیز ممکن است به سبب غفلت از حسابرسی قیامت، به عذاب های اخروی دچار شود که کافران به قیامت بدان گرفتار می آیند؛ بنابراین، شناخت عوامل و آثار غفلت می تواند به انسان کمک کند، تا از آنها اجتناب کرده و با تذکر به حسابرسی قیامت، خود را از دوزخ و شرایط سخت آن نجات بخشد و سعادت اخروی را در همین دنیا برای خویش رقم زند.از نظر آموزه های وحیانی، تذکر به ذکر الله مهم ترین عامل در ایجاد سبک زندگی الهی است؛ زیرا تذکر انسان را از غفلت و نیسان و مانند آنها رها می سازد و شرایط را به بهترین شکل برایش سامان می دهد و منافع بسیاری برای آنان فراهم می آورد.از نظر قرآن، انسان متذکر کسی است که هماره در همه حال، خدا را می بیند و می داند که خدا او را می بیند و به اعمالش علم دارد. این تذکر دایمی نسبت به خدا موجب می شود تا شخص به جایگاه «اطمینان» برسد و دارای قلب و در نتیجه نفسی مطمئن شده و به مراتب قرب الهی چنان نزدیک شود، خشنودی خدا و خلق در آن است؛ پس به عنوان «راضیه مرضیه» در بهشت رضوان الهی در برترین جایگاه قرار گیرد.پس حقیقت ایمان به خدا و حکمت آن را می بایست در ایمان به قیامت و حسابرسی آن در قالب تذکر دایمی دانست؛ زیرا اگر انسانی به آنها ایمان داشته ولی گرفتار غفلت و نسیان شود، نمی تواند فلسفه و سبک زندگی خویش را هماره بر اساس آن سامان دهد. این تذکر دایمی نسبت به قیامت و حسابرسی آن است که انسان را به انسانی مومن واقعی و حقیقی تبدیل می کند و در جایگاه عارفان حقیقت و سالکان طریقت آن قرار می دهد و به واصلان به لقاء الله در دنیا مبدل می سازد.بر اساس همین فلسفه و سبک زندگی قرآنی، بسیاری از عارفان و طالبان حقیقت همان طوری که هماره خدا را در برابر دارند و متذکر خدا هستند، اهل تذکر به قیامت و حسابرسی آن هستند؛ از همین روست که «مرگ» و «قبرستان» برای آنان هماره همانند یک نقش و تصویری عظیم است که در برابر دیدگان خویش دارند تا گرفتار غفلت از قیامت و حسابرسی آن نشوند. آنان هر چند که در هر چیزی متذکر خدا هستند و هرگز از خدا و یادش غافل نیستند؛ زیرا همه هستی را آیات الله دانسته که پیامد تجلیات انوار صفات و اسماء الله است.(نور، آیه ۳۵) و بر این نکته تاکید دارند: «به صحرا بنگرم، صحرا تو وینم/ به دریا بنگرم، دریا تو وینم/ به هر جا بنگرم، کوه و در و دشت/ نشان از قامت رعنا، تو وینم.»اهل حقیقت، اهل تذکر دایمی و ذکر الله همشیگی هستند و برایشان شب و روز ندارد، بلکه هماره آهسته و آرام در درون خویش متذکر به خدا هستند و هرگز از عبودیت و عبادت دمی فارغ نیستند،اما دیگران آن را در چله ها یا در اوقات خاص می جویند و این گونه گرفتار غفلت و نسیان از خدا و ذکر الله و حکمت و هدف ربوبیت و پروردگاری می شوند و جزو غافلین می گردند.البته اهل حقیقت و تذکر دایمی، چنان که گفته شد، به اقتدار زمان و مکان ایمان دارند؛ برای همین در آن اماکن و ازمنه مبارک و مقدس می روند، بلکه حتی آن را برای خود می سازند یا فراهم می کنند. از این روست که مساجد برای آنان هم چون آب برای ماهی است که وقتی از آن خارج شده، گویی ماهی برون افتاده از آب هستند و دوست دارند تا به آن بازگردند. اینان جاهایی را برای رهایی از غفلت مهم می دانند و بر اموری به عنوان عوامل غفلت زدا تاکید دارند که از آن جمله مرگ و قبرستان است.از نظر آموزه های وحیانی قرآن، غافل کسی است که چیزی را در برابر دارد، ولی به سبب سرگرم شدن به اموری، از آن غافل است، در حالی که می بایست به آن چیز توجه و اهتمام داشته باشد. به نظر می رسد وقتی از غافل سخن می گوییم، به کسی اشاره داریم که مهم ترین امور را فدای امور کم اهمیت یا حتی بی اهمیت می کند؛ چرا که از نظر قرآن، مهم ترین چیز در همه هستی، ذکر الله و ذکر قیامت و حسابرسی آن است؛ زیرا غفلت از ذکر الله و قیامت و حسابرسی آن، موجب می شود که انسان سعادت ابدی خویش را فدای سعادت دنیوی محدود، بلکه حتی عدم سعادت در دنیا نماید؛ چرا که از نظر قرآن اهل غفلت و غیر متذکر، دنیایی سخت و معیشتی تنگ در دنیا و آخرتی نیز به مراتب سخت و دشوار خواهند داشت که یکی از جلوه های آن کوری در آخرت و فراموش شدن از سوی خدا و گرفتاری در عذاب ابدی شدید است.(طه، آیات ۱۲۴ تا ۱۲۷)از نظر قرآن، مهم ترین چیز در هستی که انسان هرگز نمی بایست از آن غافل باشد، ذکر الله و برنامه ای است که خدا برای همه هستی از جمله انسان از پیش تعیین و مقدر کرده که از عبودیت و بندگی خدا، جزو اصلی این برنامه است.(ذاریات، آیه ۵۶).از آن جایی که انسان و جن دارای اراده و حق انتخاب آزاد در چارچوب مشیت حکیمانه الهی هستند، از آنان خواسته شده تا خود به اراده اختیاری، همان مسیر هدایت فطری را بروند تا به هدف برسند. از انسان در عالم ذرّ عهد و پیمان گرفته تا زمانی که به زمین تنزل یافته و در وجود خاکی و کالبد جسمانی در آمده اند، به این حقیقت توجه داشته باشند که خدای خالق، پروردگار ایشان است و ایشان می بایست در همین مسیر هدایت فطری بروند و از آن کناره نگیرند؛ اما هنگامی که به زمین در آمدند و در کالبد خاکی قرار گرفته اند، به امور دنیوی سرگرم شده و از آن عهد و ربوبیت الهی غافل شدند و این گونه از مسیر هدایت فطری دور افتادند.البته خدا بر اساس همان مشیت حکیمانه خویش، انسان و جن را رها نکرده است، بلکه پس از هبوط به زمین، به سبب هواهای نفسانی خلقی درونی از یک سو، و نیز تضاد و دشمنی ابلیس و شیاطین جنی؛ یعنی وسوسه های ابلیسی شیطانی بیرونی، خدا به حکم پروردگاری و رحمت خاص و فضل خویش، هدایت بیرونی تشریعی وحیانی را فرو فرستادزیرا می دانست که شرایط زیست در دنیا و زمین موجب می شود که انسان هدایت و الهامی فطری خویش را که توانایی تشخیص حق و باطل و گرایش به حق و گریزش به باطل را دارد، تغییر داده و دفن و دسیسه کند و این گونه از مسیر کمالی و هدف خلقت خویش دور افتد. از نظر قرآن، کسانی که قلوب، شنوایی و بینایی آنان تغییر ژرف یافته و مطبوع شده تا جایی که رفتار و کارکرد فطری خود را از دست داده است، اینان از حقیقت غافل می شوند، و در ملک دنیا ناتوان از دیدن ملکوتی هستند که بر هر چیزی حاکم است؛ از نظر قرآن، کسانی که گرفتار غفلت از خدا و آخرت و حسابرسی آن می شوند، در سبک زندگی خویش به عدالت و حقیقت نمی روند و این گونه است که به خویش و دیگران ظلم می کنند. خدا غافلان را ممکن است در همین دنیا به سبب ظلم مجازات و عذاب کند؛ چنان که بسیاری از اقوام پیشین به سبب همین ظلم برخاسته از غفلت گرفتار عذاب های الهی در دنیا شده اند. این یک سنت و قانون الهی حاکم بر جوامع بشری است که هر کسی ظلمی برخاسته از غفلت کند، عذاب شود.از نظر قرآن کسی که خود را سرگرم دنیا کند، از خدا غافل می شود و خدایانی را به جای خدا می گیرد. البته این غفلت انسان در دنیا از خدا و سرگرم شدن به خدایان دروغین بازتابی در آخرت خواهد داشت؛ زیرا آن خدایان دروغین از ایشان غافل شده و درخواست هایشان را بی پاسخ گذارند.(احقاف، آیات ۵ و ۶)