راههای درمان سوءظن و بدگمانی 1401/7/6
راههای درمان سوءظن و بدگمانی
بنابراین لازم است این صفت را به خوبی شناسایی کرده تا بتوانیم از آن دوری کنیم.اقسام سوء ظن :سوء ظن اقسامی دارد كه در ذیل به آنها پرداخته میشود. سوء ظن به خدا: سوء ظن و بدبینی نسبت به وعدههای الهی، آثار تخریبی در ایمان و اعتقادات انسان دارد. همچنین باعث از بین رفتن عبادات شده و در نهایت باعث دوری انسان از خداوند میشود.پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: خداوند متعال چون کریم است، حیا میکند بندهای را که به او حسن ظن داشته و امید به رحمت او داشته، ناامید کند و دست خالی برگرداند. علاوه بر این سوء ظن به خدا، انسان را از عنایات الهی محروم میكند، زیرا خداوند با هر كس مطابق حسن ظن و سوء ظن او عمل می نماید.امیرمؤمنان علیهالسلام فرمود: ترس، حرص و بخل غریزههای مختلفی هستند كه تمام آنها در سوء ظن به خداوند جمعند.( مكارم شیرازی، (.كسی كه به امدادهای الهی ایمان دارد ترسی از دشمنان خدا ندارد و كسی که به وعدههای الهی در زمینه روزی مطمئن باشد حرص نمیزند و از بخل بیزار است.بنابراین صفات سهگانه مزبور در واقع از سوء ظن به خداوند سرچشمه میگیرد.2- سوء ظن به مردم: این قسم از سوء ظن که بسیاری از مردم به آن مبتلا هستند طبق آیه 12 سوره مبارکه حجرات نهی شده است: ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز در کار دیگران تجسس نکنید.3-سوء ظن به خود : انسان نباید نسبت به خود حسن ظن داشته باشد و همه كارهای خود را بیعیب بپندارد. امیرالمومنین در صفات متّقین (نهجالبلاغه خطبه همام) میفرماید: یكی از كمالات افراد با تقوا آن است كه نسبت به خودشان سوء ظن دارند و خودشان را متّهم میشمارند. افرادی كه خود را بیعیب میدانند در حقیقت نور علم و ایمانشان كم است و با نور كم، انسان چیزی نمیبیند. یكی از دلایلی كه امامان معصوم آن همه گریه و مناجات داشتهاند، همان نور ایمان و معرفت آنان بوده است.
راههای درمان با سوء ظن:با اقسام بدگمانی و مضرات آن و ضرورت ترک آن آشنا شدیم. حال باید ببینیم از چه راه هایی میتوانیم از این اخلاق بد و مذموم دوری کنیم.- مطالعه آیات و روایاتی و کتابهای اخلاقی در مذمت سوء ظن- در صورت ایجاد سوء ظن به کسی در عمل تأثیر نگذاریم بلکه با فرد مورد سوء ظن رفتاری آمیخته با حسن ظن داشته باشیم. که این رفتار باعث ضعیف شدن سوء ظن می شود. - در هنگام حمله سوء ظن به خدا پناه ببریم و استغفار کنیم.- بیاعتنایی به گمانهای بد.- توجه به فواید خوشبینی: مانند نشاط و سلامت بدنی و روحی، جلب محبت و دوستی.- توجه به مضرات سوء ظن و بدبینی از جمله: ترس، بخل، حرص، سلب اعتماد و زوال امنیت مردم.- تلقین کردن به خود درباره حسن ظن. مهری هدهدی
مرا عاشقی آموز:شیخ حسن جوری، رهبر نهضت سربداران در قرن هشتم هجری، میگوید:در سالی که گذارم به “جندیشاپور” افتاد، سخنی از خواجه محمد مهتاب شنیدم که تا گور بر من تازیانه میزند.دیدمش که زیر آفتاب تموز نشسته، نخ میریسد و ترانه زمزمه میکند. بدو گفتم:ای مرد خدا، مرا عاشقی بیاموز تا خدا را عاشقانه عبادت كنم.گفت: نخست بگو:آيا هرگز خطی خوش، تو را مدهوش کرده است؟گفتم: نه ،گفت: هرگز شکفتن گلی در باغچهی خانهات تو را از غصههای بیشمار فارغ كرده است؟گفتم: نه ،گفت: هرگز صدایی خوش و دلربا، تو را به وجد آورده است؟گفتم: نه ،گفت: هرگز صورتی زیبا تو را چندان دگرگون کرده است که راه از چاه ندانی؟گفتم: نه،گفت: هرگز زیر نمنم باران، آواز خواندهای؟گفتم: نه ،گفت: هرگز به آسمان نگریستهای به انتظار برف، تا آن را بر صورت خویش مالی و گرمای درون فرو نشانی؟ گفتم: نه،گفت: هرگز خندهی کودکی نازنین، تو را به خلسهی شوق برده است؟گفتم: نه،گفت: هرگز غزلی یا بیتی یا سخنی فصیح، چندان تو را بیخود کرده است که اگر نشستهای برخیزی و اگر ایستادهای بنشینی؟گفتم: نه ،گفت: هرگز زلالی آب یا بلندی سرو یا نرمی گلبرگ یا كوشش مورچهای، اشک شوق از دیدهی تو سرازير كرده است؟گفتم: نه ،گفت: هرگز شده است که بخندی چون دیگری خندان است و بگریی چون دیگری گریان است؟گفتم: نه ،گفت: هرگز بر سیبی یا اناری، بیش از زمانی که به خوردن آن صرف میکنی، چشم دوختهای؟گفتم: نه ،گفت: هرگز عاشق کتابی یا نقشی یا نگاری یا آموزگاری شدهای؟گفتم: نه ،گفت: هرگز دست بر روی خویش کشیدهای و با چشم و گوش و ابروی خویش معاشقت کردهای؟گفتم: نه ،گفت: از من دور شو که سنگ را عاشقی میتوان آموخت، تو را نه!
ابوسعید ابوالخیر در راه بود، گفت:«هر جا که نظر میکنم، بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار همه زر آویخته. کسی نمیبیند و کسی نمیچیند.»گفتند: کو، کجاست؟گفت: «همهجاست، هر جا که میتوان خدمتی کرد؛یا هر جا که میتوان به راحتی دلی بهدست آورد؛آنجا که غمگینی هست؛و آنجا که مسکینی هست؛آنجا که یاری طالبِ محبت است؛و آنجا که رفیقی محتاج مروت.» کانال دین و علم :
آیا از نعمت نماز تشکر می کنیم؟!:امام رضا (ع) می فرمایند:حداقلِ تشکر بنده از خداوند برای توفیق خواندنِ نماز واجبش این است که در سجده بعد از نماز بگوید :شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّهِ .از حضرت سؤال شد که معنای این گفته چیست؟ فرمود: با این سجده میگوید این تشکر من است از خدا به جهت اینکه موفقم کرد تا به خدمتش برسم و نماز واجب را به جای آورم.