تعصبات جاهلی از منظر قــرآن

تعصب به معنای تقدم پیوندهای خویشی و نژادی و حزبی و قبیله‌ای در فکر و رفتار، یک کنش اجتماعی است که در گام نخست عدالت را تهدید می‌کند و بستر اجرایی آن را از میان بر می‌دارد و به ظلم و بی‌عدالتی دامن می‌زند. از همین رو در قرآن از تعصب اجتماعی به شدت پرهیز داده شده و از مومنان خواسته شده تا در یک اجتماع قرآنی به جای تعصبات خویشی بر اخوت و برادری ایمانی اهتمام داشته باشند. تعصب برگرفته از عصبیّت، خصلتى است که فرد‌ را به حمایت از خویشان خود وادار کند، حال چه ظالم باشند یا مظلوم. جایگاه تعصبات قلب و روان آدمی است.(فتح، آیه ۲۶)تعصب بر حق، امری خوب و پسندیده است و اصولا انسان وقتی به مطلب حقی رسید باید از آن دفاع کند و نسبت به آن تعصب ورزد؛ اما تعصب به معنای پیش گفته نه تنها پسندیده نیست، بلکه عامل مهم در انحراف شخص و جامعه از مسیر درست و راست و سازنده آن است و فرد و جامعه به جای آنکه در تحقق سعادت جمعی تلاش کنند علیه آن قرار می‌گیرند؛ چرا که معیار حق کنار گذاشته می‌شود و تعصبات خویشاوندی و گروهی و حزبی و قبیله‌ای و قومی جایگزین معیار حق می‌شود. این‌گونه است که عدالت از جمله عدالت اجتماعی در معرض خطر قرار می‌گیرد و جامعه با بحران ظلم گام در فروپاشی می‌گذارد؛ چرا که جامعه بدون عدالت محکوم به فنا است.پس وقتی ما از تعصب ناروا سخن می‌گوییم، تعصباتی است که معیار فکر و عمل،علائق و پیوندهای خویشاوندی و حزبی و جناحی است. امام سجّاد(ع)در این باره مى‌فرماید: تعصّبى که به سبب آن، انسان، گناهکار شمرده مى‌شود این است که شخص اشرار قوم خویش را بهتر از نیکان دیگر اقوام بداند.در آیات قرآن از تعصب‌های خویشاوندی ناروا و ناحق با عنوان �حمیّت جاهلیت� یاد شده است.(فتح، آیه ۲۶) زیرا در نظام جاهلی پیش از اسلام که عقل فطری و نقل وحیانی حاکم نبوده، معیارهای رفتار با دیگران تعصبات خویشاوندی بوده است و اشخاص در رفتارهای اجتماعی نه بر مدار و محور حق و عدالت بلکه بر مدار خویشاوندی و قومی دست به اقدام و عمل می‌زدند. این‌گونه بود که علیه حق و عدالت قیام می‌کردند و حقوق عادلانه دیگران را تنها به جهت پیوندهای خویشاوندی تباه می‌کردند.مهم‌ترین آثاری که تعصبات اجتماعی و حمیت جاهلی و ناحق در اجتماع ایجاد می‌کند، امور بسیار خطرناکی است که برخی از آنها عبارتند از:1-.ظلم و بی‌عدالتی: اگر معیار در افکار و رفتارها به جای حق و عدالت، تعصبات خویشاوندی و حزبی و جناحی باشد، به طور طبیعی، انحراف از عدالت و حق رخ می‌نماید و مردم به جای آنکه قیام به قسط و عدالت کنند، به ظلم و ستم گرایش می‌یابند. از نظر قرآن، جامعه انسانی باید بر اساس حق وعدالت حرکت کند و جامعه قرآنی نه تنها باید قیام به عدالت داشته باشد، بلکه باید قوامین به عدالت و قسط باشد و همه مومنان در همه ابعاد دنبال اجرای عدالت باشند. خداوند به مومنان می‌فرماید: اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، پيوسته به عدالت قيام كنيد و براى خدا گواهى دهيد، هر چند به زيان خودتان يا [به زيان‌] پدر و مادر و خويشاوندان [شما] باشد. به تعبیر دیگر، عواملی موجب می‌شود تا انسان از حق و عدالت منحرف شود و آن را معیار قرار ندهد که شامل: الف: تعصبات خویشاوندی و حزبی؛ ب: امتیازات اجتماعی؛ ج. دوستی و دشمنی است. خداوند می‌فرماید:‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! همواره برای خدا قیام کنید و از روی عدالت، گواهی دهید! دشمنی با جمعیّتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است! و از (معصیت) خدا بپرهیزید، که از آنچه انجام می‌دهید، با خبر است!.(مائده، آیه ۸(2.حق ناپذیری: تعصّبات ناحق، سدّى در برابر حق‌گرایى و رشد افراد در جامعه است. کسانی که گرفتار چنین تعصباتی هستند، بر اساس معیار حق و عدل عمل نمی‌کنند و عقل و هدایت را کنار می‌گذارند. لذا از مسیر رشدی دور می‌شوند و عقل‌گرایی و تعقل در آنان می‌میرد و از اجتهاد و تحقیق بی‌بهره می‌مانند.3.تقلید کورکورانه: تعصّب ناحق، زمینه‌ساز تقلید کورکورانه از دیگران است. چنین شخصی از اجتهاد و تحقیق در فکر و عمل بی‌بهره است و همان‌گونه عمل می‌کند که خویشاوندان و هم‌حزبی‌ها و هم‌قومی‌ها به ویژه بزرگان گروه عمل می‌کنند. بر این اساس کورکورانه در مسیری گام می‌گذارد که در بسیاری از موارد بیرون از حق و عدالت است.4.خشونت: تعصبات ناحق موجب می‌شود تا شخص از رحمانیت دور شود و گرفتار خشونت‌های کلامی و رفتاری شود. بر این اساس، حاضر است براساس حمیت جاهلی اهل حق و عدالت را سرکوب کند و امیال و خواسته‌های خویش و خویشاوندان را تحقق بخشد. تحرکات خشونت‌آمیزی چون سنگسار، قتل و کشتن بی‌گناهان در راستای دفاع از خویشاوندی و عقاید و افکار باطل و ظالمانه آنان از جمله رفتارهایی است که بازتابی از تعصبات جاهلی است. سرمستی حزبی موجب رفتارهای تعصب‌آمیز از جمله خشونت می‌شود. همین تعصبات حزبی است که باورها و اعتقادات و شیوه‌های دیگری را رد می‌کند و بدون تحقیق و بررسی آن را مردود می‌شمارد و تنها به عقاید و روش‌های خود دلبسته است.از نظر قرآن، فرعون به سبب تعصبات حزبی و غرور و استکبارش نه تنها حاضر به پذیرش حق نبود، بلکه رفتارهای خشونت‌آمیزی را علیه اهل حق برنامه‌ریزی می‌کرد.(غافر، آیه ۲۶)باید توجه داشت گروه‌هایی همچون مترفان و مستکبران و مجرمان بر اساس تعصبات نژادی و حزبی و مانند آن از حق و عدالت اجتناب می‌کنند و به تعصبات دامن می‌زنند؛ زیرا با تقویت و افزایش تعصبات می‌توانند مقاصد ناروا و بد خود را در جامعه گسترش دهند.5.گمراهی: افراد اگر به جای حق و عدالت، تعصبات خویشاوندی و غیر خویشاوندی را محور قرار دهند‌، از حق و عدالت دور شده و گرفتار گمراهی و گرداب آن می‌شوند‌، به طوری که هر چه بیشتر تلاش کنند بیشتر از حق دور می‌شوند و از عدالت به ظلم گرایش می‌یابند.6.گناه: تعصّبات، انسان را همان طوری که از حق و عدالت دور می‌کند، از اسلام و قوانین شریعت باز‌می‌دارد و موجب می‌شود تا شخص گرفتار انواع و اقسام گناه شود. خداوند به مومنان هشدار می‌دهد که تعصب ورزیدن به روش پدران و مادران، موجب انجام دادن گناه از سوی متعصب می‌شود.(اعراف، آیه ۲۸) اصولا تعصبات ناحق موجب می‌شود تا انسان گرفتار تقلید شود و همین تقلید در خوب و بد او را به گناه می‌کشاند و از قوانین و مقررات الهی باز می‌دارد.7.مانع ایمان: تعصبات خویشاوندی و حزبی و مانند آنها موجب می‌شود تا شخص از حق و عدالت دور باشد و تن به ایمانی ندهد که عقل و فطرت و پیامبران بدان می‌خواند.از همین رو تعصّبات، سدّى در برابر حق‌گرایى و ایمان آوردن به انبیا بوده (یونس، آیه ۷۸) و افراد متعصب حاضر به پذیرش توحید نشده و آموزه‌های وحیانی از جمله قرآن را نمی‌پذیرند و به انکار آن می‌پردازند.8.مانع شناخت: تعصبات ناروا موجب می‌شود تا امکان شناخت حق و باطل از متعصب گرفته شود. از همین رو، تعصّب و تقلید کورکورانه از نیاکان و خویشاوندان، مانع شناخت درست حقایق و راهیابى به آن است.(مومنون، آیه ۲۴) اصولا متعصب، گوش به حرف نمی‌دهد تا حق و باطل را دریابد و برای فهمیدن حق تلاش کند؛ 9.مانع فعالیت‌های خوب دیگران: کسی که گرفتار تعصب‌های جاهلی و ناروا است، نه تنها خود بر اساس حق و عدالت رفتار نمی‌کند، بلکه سد راه اهل حق و عدالت می‌شود و اجازه نمی‌دهد تا دیگران کارهای حق و خوبی داشته باشند. 10.ناخشنودی و نارضایتی از حق و عدالت: متعصب نه تنها به حق گرایش ندارد و از عدالت دور است، بلکه از بسیاری از مسائل طبیعی نیز منزجر است و نسبت به اموری که در زندگی‌اش اتفاق می‌افتد ناخرسند است با آنکه آن امور حق و طبیعی است. به عنوان نمونه از داشتن دختر ناخشنود است و بر اساس تعصبات ناروای جاهلی پسر دوستی او را به سمت نارضایتی از دختر داشتن می‌برد و حتی ممکن است به گناه قتل نیز سوق داده شود.11.کینه‌توزی: تعصبات ناروا از جمله تعصبات نژادی و قومی موجب می‌شود که شخص خود را برتر بداند و نسبت به دیگر اقوام و نژادها کینه‌توزی داشته باشد.12.نافرمانی: تعصبات ناروا موجب عصیان از قانون و نافرمانی از خدا و قوانین او می‌شود؛ چنان‌که تعصبات ناروای ابلیس این‌گونه امری را موجب شد.13.کفرورزی: کسانی که به امری تعصب می‌ورزند حاضر به پذیرش ضد و نقیض آن نخواهند بود حتی اگر ادله و برهان قطعی به نفع امر مخالف باشد. از همین رو بسیاری از مردم به سبب تعصبات گوناگون از حق و عدالت و اسلام دور می‌شوند و حاضر به پذیرش آن نیستند.کسی که گرفتار تعصبات ناحق است باید خود را آماده کیفر الهی در دنیا و آخرت بکند؛ چرا که تعصبات جاهلی در افراد، موجب خشم الهی و کیفر است.اموری موجب می‌شود تا در قلب آدمی تعصب ایجاد شود. از جمله این امور می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:1.استکبار: از مهم‌ترین بسترهای تعصب‌های ناروا تکبر درونی افراد است که در قالب استکبار رفتاری خودنمایی می‌کند. 2.انحصارطلبى: کسانی که به هر دلیلی خود را برتر می‌دانند و انحصار هر چیزی را به خود می‌دانند، نمی‌توانند حق را در جایی دیگر برتابند و اجازه نمی‌دهند تا دیگری در جای حق خودنمایی کند.3.جهل: 4.سلطه‌گرى: منافع مادّى و سلطه‌گرى اشراف، منشأ تعصّب آنان به معبودان‌باطل و مخالفت با آیین پیامبران بوده است. اما راهکار مقابله با تعصبات ناروا و کسانی که به این مسئله گرایش داشته و بدان دامن می‌زنند آن است که با نوع رفتار و کنش‌های مناسب اجازه داده نشود تا متعصبان در جامعه قدرت داشته و اعمال نفوذ بکنند. خداوند در راستای تقابل با متعصبان بر آرامش و بردبارى به عنوان سلاحى کارآمد در رویارویى با تعصّب جاهلانه افراد جامعه تاکید می‌کند. صبر در قالب استقامت و حفظ آرامش می‌تواند مانع از غلبه متعصبان بر جامعه و اجرای مقاصد ناروای آنان باشد.(فتح، آیه ۲۶) به هر حال، راه رهایی از تعصبات جاهلی پیوند جامعه با عقلانیتی است که بر اساس اصول اسلامی شکل گرفته است. اگر تحقیق و حق و عدالت، معیار سنجش افکار و رفتار قرار داده شود، می‌توان گفت که آن‌ جامعه و محیط به دور از تعصبات جاهلی است. خلیل منصوری