نـمـاز بزرگ‌ترین ذکر و کلید عبودیت

در میان اعمال عبادی نماز از اهمیت و ارزش ویژه‌ای برخوردار است. نماز کامل‌ترین و زیباترین شیوه‌پرستش است که در آن، گفتار با کردار گرد می‌آید و اوج ‌پرستش و بندگی را به نمایش می‌گذارد. درهای بهشت بندگی و عبودیت و به تبع آن ربوبیت و خلافت الهی بر روی انسان باز می‌شود و سیر و سلوک عارفانه و عاشقانه بدان انجام می‌گیرد. انسان به عنوان خلیفه الهی در جهان، آفریده شده است(بقره، آیه 30) ولی تحقق کامل و تمام این خلافت زمانی خواهد بود که همه اسماء و صفات سرشته شده در ذات خود را به فعلیت برساند تا بتواند خلافت کند.خداوند در آیات 38 سوره بقره و 56 سوره ذاریات، راه هدایت الهی را به عنوان راه عبودیت معرفی می‌کند تا انسان از آن راه خدایی شده و بتواند در مقام مظهر رب العالمین به ربوبیت دیگران بپردازد و هر آفریده‌ای را به کمال بایسته و شایسته اش برساند. پس کسی که عبودیت و اظهار تذلل را در پیشگاه خداوند بر اساس شریعت و هدایت الهی پیشه کند و بایدها و نبایدهای آن را به جان دل بخرد و مطیع و تابع محض اسلام باشد که دین اول و آخر پیامبران است(آل عمران، آیه 19)، به ربوبیتی دست می‌یابد که همان خداوندگاری است منتها خدا نمی‌شود، ولی خدایی می‌شود؛ خداوند متعال در حدیث قدسی عبودیت را عامل مثلیت با خود دانسته و فرموده است: بنده‏ من! مرا اطاعت كن تا تو را مثل خود سازم. من زنده‌ای هستم که نمى ‏ميرم، تو را هم زنده‌ای قرار دهم که نمیری. من دارایی هستم که فقير نمى ‏شوم تو هم چنان سازم که فقیر نگردی. من هر چه را مشیت كنم مى‏ شود‌، تو را هم چنان قرار دهم که هر چه مشیت کنی و بخواهی، بشود. رسول‌الله (ص) نیز با اشاره به محبوب شدن در نزد خداوند که با بندگی و عبودیت به دست می‌آید به نوافل و مستحبات عبادی چون نماز و روزه و مانند آنها اشاره کرده و می‌فرماید: خود را نزد من محبوب كنند و هر كس واجبات را انجام دهد نزد من از همگان محبوب‌تر مى‏ باشد. بنده من مى‏ خواهد با انجام مستحبات خود را نزد من محبوب كند و هرگاه من او را محبوب خود قرار دهم در اين هنگام گوش او خواهم شد كه با آن مى‏ شنود و ديدگان او مى ‏شوم كه به وسيله آن خواهد ديد و زبان او خواهم شد كه با آن سخن خواهد گفت. من دست او خواهم شد كه با آن هر چيزى را برمى ‏دارد و پاهايش مى‏ شوم كه به هر جا مى ‏رود. هر گاه مرا بخواند اجابت مى‏ كنم و اگر از من چيزى بخواهد عطا مى‏ كنم و در قبض روح مؤمن همواره مردد هستم، او از مرگ كراهت دارد و من هم نمى‏ خواهم او ناراحت شود».آن حضرت(ص) نماز در اوقات خاص را بسیار محبوب دانسته و بر اساس آیات سوره مزمل و آیات دیگر که مقام محمود را به بنده بشارت می‌دهد می‌فرماید: دو ركعت نماز در دل شب، نزد خدا از دنيا و آنچه در آن است، محبوب‌تر است.خداوند عبودیت را شرط وصول به تقوای الهی دانسته و تقوای الهی را عامل رسیدن به یقین و علم شهودی و حضوری نسبت به کائنات قرار داده است.از میان اعمال عبادی که انسان را به مقصد عبودیت و تقوای الهی و یقین می‌رساند، نماز و روزه است که در آیات قرآن به آن توجه داده شده است.خداوند بارها در قرآن بر نماز و ارزش و اهمیت آن تاکید کرده و هیچ عملی را در حد و‌اندازه آن ندانسته است. خداوند در آیات 22 و 23 سوره معارج می‌فرماید: به‌يقين، انسان، حريص و كم‌طاقت آفريده شده است؛ هنگامى كه بدى به او رسد، بى تابى مى كند و هنگامى كه خوبى به او رسد، مانع ديگران مى‌شود (و بخل مى‌ورزد)، مگر نمازگزاران، آنها كه نمازها را پيوسته به جا مى آورند.بر اساس این آیات نماز کارکردهای چندی دارد که از جمله آنها صبر و سخاوت است. سپس به این نکته توجه می‌دهد که اینان در نمازشان دائمی هستند. دایم در نماز بودن جز به انجام نماز در اوقات پنج گانه امکان‌پذیر نیست؛ زیرا حالات آن در نماز بعدی ادامه می‌یابد؛ خداوند نماز را عامل حفظ انسان از زشتی‌ها و منکرات و تقویت تقوای وی معرفی می‌کند. خداوند در آیه 45 سوره عنکبوت می‌فرماید: نماز را بر پا دار، كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مى‌دارد و قطعا ياد خدا، بزرگ‌تر است و خداوند آنچه را انجام مىدهيد مى‌داند.نماز به عنوان بزرگ‌ترین ذکر خدا، اگر در اوقات پنج گانه اش برپا شود آثار آن تا وقت دیگر باقی و برقرار است. امام صادق‌(ع) نسبت به سستی در نماز می‌فرماید: هرگاه بنده‌اى به نماز بايستد و آن را سبُك به جا آورد، خداوند به فرشتگانش مى گويد: به بنده‌ام نمى‌نگريد؟ گويا برآوردن حاجت‌هايش را به دست كسى جز من مى داند! آيا او نمى داند تأمين نيازهايش به دست من است؟ خلیل منصوری

یک قاعده زرین و طلائی در سخنان امام علی (ع) :خطاب به فرزندشان می‌فرمایند همواره خود را در ارتباط با دیگران ترازو قرار ده. رفتار آنان را با خودت وزن کن، ببین آیا این رفتار، رفتاری است که باید بکنی یا نباید بکنی. معنای اینکه خود را میزان قرار دهم چیست؟می‌فرمایند: برای غیر خود دوست بدار آنچه را برای خود دوست می‌داری، و هر چه را برای خود بد می‌دانی برای دیگران هم بد بدان.همچنان‌که خوش داری دیگران به تو نیکی کنند تو هم به آنان نیکی کن.--آنچه را برای دیگران زشت می دانی برای خود نیز زشت بدان.--هر چه دوست داری از دیگران به تو برسد توهم به دیگران برسان.--آنچه خوش نداری دیگران به تو بگویند تو هم به دیگران مگو و..ترجمه ساده این سخنان این است که انسان اگر به معنای واقعی انسان باشد باید بپسندد برای دیگران آنچه را برای خود می پسندد، و نپسندد برای دیگران آنچه را برای خود نمی پسندد. یعنی اگر دوست داری خانه داشته باشی باید از خانه دار شدن دیگران هم خوشحال شوی و اگر دوست داری مثلا ماشین دار شوی از ماشین دار شدن دیگران هم خوشحال شوی. و دیگر اینکه کسی که دوست دارد سالم باشد و بیمار نشود باید از بیماری دیگران هم ناراحت شود. این نکته بسیار مهّمی است و قدرت این کار در بسیاری از ما انسانها بسیار کم است.