عوامل تداوم و افزایش نعمت

برخی از مردم از نداشتن نعمت گلایه و شکایت دارند و برخی دنبال افزایش آن هستند، چنان‌که برخی دیگر از زوال نعمت گلایه می‌کنند و دنبال علل و چرایی آن می‌گردند. بنابراین، هر کسی به نوعی پرسشی درباره نعمت دارد و دنبال راهکاری می‌گردد. خدا در مقام ربوبیت و پروردگاری به هر مخلوقی هر آنچه لازم است بخشیده و او را در مسیر کمال هدایت کرده است. با این حال، خدا گاه در ساختار اکمال و اتمام بر انسان منت گذاشته تا او را چنان بهره‌مند کند که دیگر به چیزی نیاز پیدا نکند؛ نعمت هدایت تشریعی به ویژه نعمت ولایت پیامبر(ص) و اهل بیت عترت و طهارت(ع) منتی بزرگ بر مؤمنان اهل هدایت است که آنان را از هر نوع هدایت دیگری بی‌نیاز می‌کند.هر چند که نعمت‌های مادی الهی بسیار مهم و اساسی است و خدا در این ساحت نیز اتمام نعمت داشته است، با این همه از نظر قرآن، نعمت‌های اساسی همان نعمت‌های معنوی به ویژه هدایت تشریعی است که به پیامبران و صدیقین و شهدای حقیقت و صالحین عطا کرده و مؤمنان هر روز در نمازهای پنج گانه خویش خواهان آن هستند که ایشان را به همان مسیر هدایت کند که نعمت داده شدگان بدان هدایت شده‌اند.بهره‌مندی از نعمت‌های مادی و معنوی الهی آثاری در زندگی انسان دارد که غیر قابل انکار است. سرور و شادمانی در دنیا و آخرت از آثار بهره‌مندی از نعمت‌های الهی است.شگفت‌تر از آن اینکه افزون بر سرور و شادمانی درونی به دنبال برخورداری از نعمت‌های الهی، سیمای انسان برخوردار از نعمت‌های اخروی در بهشت چنان است که مظهر تجلیات الهی می‌شود و این سرور در سیمای نورانی و زیبا ظهور می‌یابد. همچنین رستگاری و رهایی از دوزخ، از آثار برخورداری از نعمت بهشت است(.کسی که از نعمت‌های مادی و معنوی الهی در دنیا برخوردار می‌شود، بر آن است تا در برابر خدا تسلیم باشدو در مقام قدردانی به تضرع در پیشگاه خدا می‌پردازدو به سبب شناختی که از خدا و انعام و بخشش او پیدا می‌کند، در مقام حمد و ستایش الهی بر می‌آیدو در امور زندگی به خدایش توکل می‌کندو از هرگونه سوءاستفاده از نعمت‌های الهی به ویژه ثروت و قدرت اجتناب کرده و هرگز در مقام پشتیبانی مجرمان در نمی‌آید و با شکرگزاری و استفاده درست از نعمت‌ها به ویژه شکر نعمت هدایت الهی تکوینی و تشریعی، راه بهشت را می‌رود و از دوزخ خود را می‌رهاند.برخورداران از نعمت‌های خاص الهی همچون نعمت نبوت و رسالت، متاثر از آن هستند و در مقام خضوع و خشوع به سجده و‌ گریستن در هنگام تلاوت آیات الهی در می‌آیند.اصولا توجه انسان به نعمت‌های مادی و معنوی گسترده و متنوع و بسیار الهی یکی از مهم‌ترین راه‌های شناخت خدا و بستری برای ایمان و شکرگزاری و خضوع و خشوع است.البته گام نخست در اتمام نعمت زمانی انجام شد که خدا پیامبر(ص) را به پیامبری مبعوث کرد، و در گام دوم خدا با فتح مکه و غلبه اسلام بر مشرکان و کافران اتمام نعمت کردو در گام سوم و نهایی، اتمام نعمت را با ولایت امیرمؤمنان و اهل بیت(ع) پیامبر(ص) به تمامیت نهایی رساند.شکر نعمت‌های الهی موجب افزایش نعمت بلکه افزایش سعه وجودی شخص شاکر می‌شود تا جایی که اتمام نعمت به معنای واقعی تحقق می‌یابد. البته شکی نیست که شکرگزاری واقعی نعمت با پایبندی به حدود و قوانین الهی انجام می‌شود که مبتنی بر ساختار حق و سنت‌های الهی حاکم برهستی از جمله نعمت‌های الهی است.استفاده درست از نعمت که حقیقت شکر نعمت است، موجب می‌شود تا با سعه وجودی شخص، ظرفیت‌هایی برای بهره‌مندی بیشتر بلکه نعمت‌های جدید فراهم آید. مؤمنان به سبب ایمان به خدا و آخرت، از نعمت‌های دنیوی برای آخرت بهره می‌گیرند و این‌گونه شکر واقعی را نیز به جا می‌آورند؛ زیرا هدف‌گذاری دنیا برای آخرت است.همچنین استفاده کافران از نعمت‌ها تنها در دنیا است؛ زیرا آنان به درستی از نعمت‌ها بهره نمی‌برند و شکرگزار نیستند، بنابراین از نعمت‌های اخروی محروم می‌شوند.نعمت‌های الهی از همه اقسام ظاهری و باطنی و مادی و معنوی و دنیوی و اخروی آن متوقف به داشتن ایمان، تقوای الهی ،اخلاص به ویژه اخلاص تفضلی و قرارگیری جزو مخلصین به فتح لام،اراده و تلاش برای برخورداری در قالب جهاد ، شکرگزاری و دعا و تضرع، اطاعت از خدا و پیامبر،توکل به خدا ، خوف از خدا،خوف از دوزخ و جهنم،صبر و شکیبایی در زندگی، عمل نیک و احسان، قرب به خدا و قرارگیری به عنوان مقربان،عمل به تعهدات از جمله نذر،استقامت در دین و هجرت برای خداو مانند آنها است.بنابراین، هر چند که خدا به انسان نعمت‌های بی‌منتی را داده، ولی حفظ و صیانت بسیاری از آنها یا افزایش کمی و کیفی در نعمت‌ها بلکه برخورداری از نعمت‌های جدید و حتی ابدی و اخروی جاودانه در گرو ایمان و تقوا و عمل صالح و مانند آنها است که بیان شده است. پس هر کسی در مسیر هدایت استقامت ورزد، بهره‌مند از نعمت‌های بسیار خواهد شد.و در آخرت نیز از نعمت‌های بی‌حساب و بی‌شمار الهی بهره‌مند می‌شود.برخی از مردم نه تنها با کفر و تکذیب خدا و اعمال خلاف و عصیانگری علیه خدا و پیامبران، خود را از بسیاری از نعمت‌های الهی به‌ویژه معنوی و اخروی محروم می‌کنند، بلکه گاه نعمت‌های دنیوی را از دست می‌دهند و آن را به نقمت و بلای جان خویش تبدیل می‌کنند.تغییر و دگرگونی در نعمت‌ها به سبب رفتار جمعی و همگانی انسان‌ها سنتی است که خدا بارها آن را بیان داشته و نسبت به آن هشدار داده است.بر اساس آموزه‌های قرآنی، گناه، کفران نعمت،عمل زشت و نادرست ،ظلم و ستم ، تکذیب پیامبران و آیات الهی و مانند آنها مهم‌ترین عوامل زوال نعمت است.البته گاه خدا نعمتی را تغییر می‌دهد و حتی به نقمت تبدیل می‌کند تا مردم متوجه و متنبه شده و تغییر رویه دهند و متوجه خدا شوندو با تضرع و دعا بازگشت نعمت را ببینند و دوباره از آن بهره مند شوند؛ اما برخی از مردمان نه تنها این‌گونه عمل نمی‌کنند بلکه گرفتار یاس و سپس کفر می‌شوند و سقوط می‌کنند.گاه داشتن نعمت‌های فراوان و رفاه و امکانات بسیار خود عاملی برای غفلت انسان از خدا و آخرت می‌شود و افرادی در امتحان و ابتلای نعمت و خیرات خود را گم می‌کنند؛ زیرا ابتلائات الهی تنها با شرور نیست، بلکه با نعمت‌هایی چون نعمت قدرت و ثروت است.بازتاب فراوانی نعمت و آسایش و رفاه در برخی از افراد، چیزی جز اعراض از خدا،تکبر، شرک ورزی، بدمستی و سرمستی،فخرفروشی و کفران و ناسپاسی نیست. البته خدا در قالب سنت استدراج به کسانی که کفر می‌ورزند، نه تنها مهلت می‌دهد، بلکه درجه درجه به آنان نعمت‌های بسیار می‌دهد تا درجه درجه به دوزخ نزدیک شده و ناگهان با بلایی عظیم به دوزخ بروند بی‌آنکه نعمت توبه و اصلاح را به دست آورند.به هر حال، نعمت‌های الهی در دنیا با همه تعدد و تنوع آن برای آن است که انسان با آن آخرت خویش را بسازد و آباد کند و برای ابدیت تلاش کند؛ بنابراین، از هر نعمتی که خدا به انسان می‌دهد، باید به عنوان ابزار تقرب به خدا و رسیدن به رضوان الهی بهره برد، زیرا رضوان الهی که «اکبر» است،، همان رضایت تمام الهی از بنده است که او را به برترین سطح از تقرب به خدا می‌رساند.پس هر کسی باید تنها در فکر این باشد که به خدا با کسب رضایت تام تقرب یابد و جزو مقربان قرار گیرد که نه تنها خودشان در بهشت هستند، بلکه بهشت‌ساز هستند.بر اساس آموزه‌های قرآنی، انسان باید این‌گونه عمل کند که همه هستی‌اش برای پروردگار جهانیان باشد و بگوید و باور داشته باشد که «ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین؛ براستی که نمازم و عباداتم و همه زندگی و مرگم برای خدایی است که پروردگار جهانیان است.» خلیل منصوری