نعمت های معنوی الهی  1404/3/2

نعمت های معنوی الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، نعمت های الهی شامل دو دسته مادی و معنوی تقسیم می شود؛ زیرا نعمت در اصل به هر چیزی گفته می شود که موجب رفاه حال و زندگی انسان باشد و در اصطلاح فرهنگ قرآنی، نعمت های الهی است که به بندگان از مال و زندگی عطا می کند.مهم ترین نعمت های الهی شامل دین، قرآن، ولایت، آزادی، نبوت، رسالت، حکمت، هدایت، علم و مانند آنها است که در برابر نعمت های مادی زودگذر غیر قابل قیاس است؛ زیرا نعمت های معنوی، نعمت هایی است که موجبات آرامش و اطمینان روان آدمی و دست یابی به بهشت و سعادت ابدی انسان می شود. از همین روست که نعمت را به یک معنا «منت» الهی دانسته اند که نیاز انسان را به غیر و دیگری از میان می برد.نعمت های معنوی و باطنی برتر از نعمت های مادی است؛

ادامه نوشته

حسادت، آرزوی زوال نعمت دیگران 1403/6/31

حسادت، آرزوی زوال نعمت دیگران

حسود کسی است که با آرزوی زوال نعمت دیگران، هماره در تب و تاب است و هرگز آسوده خاطر نیست؛ زیرا با آرزوی زوال نعمت دیگری، چنین چیزی تحقق نمی یابد و حسود به سیادت نمی رسد و تیر آرزویش به سنگ می خورد و به هدف نمی رسد. بنابراین، حسود سخت ترین حالت را در طول زندگی خویش می گذراند؛ زیرا وقتی نعمت دیگری را می بیند، از نظر روانی و روحی فرو می پاشد و از خشم به خویش می پیچد؛ چون کاری نمی تواند بکند، بسیار رنج می برد و در اندوه و غم فرو می رود.در حسادت فعلی، حسود به سه ساحت شخص و شخصیت و شاخص های دارنده نعمت وارد می شود و سعی در حذف دارد. این گونه است که گاه شاخص ها را به اتهامات و بهتان مورد حمله قرار می دهد و گاه دیگر شخصیت را می کوبد و اگر موفقیتی نیابد به حذف شخص می پردازد و او را می کشد تا این گونه خشم خویش را فرونشاند و از رنج درونی خویش را آزاد و رها کند. خدا در قرآن بیان می کند که چگونه حسودان در ساحات گوناگون پیش گفته ورود کرده و حتی قابیل به حذف و کشتن هابیل اقدام کرد؛

ادامه نوشته

عوامل اتمام نعمت و زوال آن   1403/1/30

عوامل اتمام نعمت و زوال آن

برخی از مردم از نداشتن نعمت گلایه و شکایت دارند، و برخی دنبال افزایش و اتمام آن هستند، چنان که برخی دیگر از زوال نعمت گلایه می کنند و دنبال علل و چرایی آن می گردند. بنابراین، هر کسی به نوعی پرسشی درباره نعمت دارد و دنبال راهکاری می گردد. قرآن به هر یک از این پرسش ها پاسخ داده است. نعمت، از ریشه «نعم» هر چند که به چهارپایان حلال گوشت اطلاق می شود که جمع آن «انعام» است، ولی به هر چیزی اطلاق می شود که خدا به بنده اش عطا می کند تا با آن به زندگی در رفاه و آسایش ادامه دهد و به پاکیزگی و صلاح زندگی کند. بنابراین، نعمت منت های الهی است که بر بندگان خویش عطا می کند، خواه مادی باشد و خواه معنوی.از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اموری چون هدایت تکوینی و تشریعی، ارسال رسولان، انزال کتب آسمانی، قرآن، ولایت معصومان(ع) و مانند آنها برترین و بهترین نعمت هایی الهی است که خدا بر مردم منت گذاشته و به آنان داده است.

ادامه نوشته

عوامل تداوم و افزایش نعمت  1402/8/9

عوامل تداوم و افزایش نعمت

برخی از مردم از نداشتن نعمت گلایه و شکایت دارند و برخی دنبال افزایش آن هستند، چنان‌که برخی دیگر از زوال نعمت گلایه می‌کنند و دنبال علل و چرایی آن می‌گردند. بنابراین، هر کسی به نوعی پرسشی درباره نعمت دارد و دنبال راهکاری می‌گردد. خدا در مقام ربوبیت و پروردگاری به هر مخلوقی هر آنچه لازم است بخشیده و او را در مسیر کمال هدایت کرده است. با این حال، خدا گاه در ساختار اکمال و اتمام بر انسان منت گذاشته تا او را چنان بهره‌مند کند که دیگر به چیزی نیاز پیدا نکند؛ نعمت هدایت تشریعی به ویژه نعمت ولایت پیامبر(ص) و اهل بیت عترت و طهارت(ع) منتی بزرگ بر مؤمنان اهل هدایت است که آنان را از هر نوع هدایت دیگری بی‌نیاز می‌کند.هر چند که نعمت‌های مادی الهی بسیار مهم و اساسی است و خدا در این ساحت نیز اتمام نعمت داشته است،

ادامه نوشته

عوامل برخورداری از نعمت  99/8/7

عوامل برخورداری از نعمت          

نعمت هر چیزی است که انسان برای زندگی بدان نیاز دارد و مایه رفاه و خوشی و آسایش در زندگی می شود. البته این تعریف از نعمت برخاسته از نگرش مادیگرایانه است؛ زیرا تعریف و تفسیری که قرآن با بیان مصادیقی بی شمار از نعمت می دهد ، فراتر و گسترده تر از این تفسیر و تعریف فروکاهانه است؛ زیرا از نظر قرآن، «نعمت هر آن چیزی است که نیازهای آرامشی و آسایشی و سعادت انسان را تامین می کند». از همین روست که از نظر قرآن، افزون بر خوراکی ها و نوشیدنی ها، پوشیدنی ها، اسباب و اثاث آسایش و رفاهی زندگی، مهم ترین نعمتی که برای بشر است، همان نعمت ولایت و اسلام و قرآن و مانند آن ها است. از همین روست که در سوره حمد از نعمت «صراط مستقیم» و در آیه ۳ سوره مائده از نعمت «ولایت» که با اتمام و اکمال اسلام تحقق می یابد، سخن به میان آمده است؛ چرا که این ها مهم ترین عوامل سعادت ابدی انسان هستند و انسان با صراط مستقیم اسلام و ولایت است که به آرامش و آسایش ابدی دست می یابد.

ادامه نوشته

گفتار سودمند     96/12/11

گفتار سودمند                

تفاوت نعمت و رزق و برکت: ما انسان ها البته نه همه ما، بسیار حریصیم. به خصوص برای مال و ثروت بیشتر از هر چیز دیگری حرص می زنیم غافل از اینکه نمی توانیم از همه مواردی که برایش حرص می زنیم استفاده کنیم. شاید برای ما رزقی معین وجود داشته باشد. حالا اصلا فرض کنیم از همه آن ها هم استفاده کنیم، آیا صرف استفاده کردن از دارایی هایمان ما را خوشحال می کند و یا باید بتوانیم از آن ها لذت ببریم؟بین مفاهیمی که استفاده کردیم یعنی رزق و ثروت و لذت بردن از دارایی ها تفاوت هایی وجود دارد که در این یادداشت به دنبال تبیین این مفاهیم هستیم. قدمای ما اعتقاد داشتند که یک مفهومی وجود دارد به نام نعمت(دارایی)، یک مفهوم دومی داریم به نام رزق، یک مفهوم سومی داریم به نام برکت. اگر بخواهید ببینید که خدا از لحاظ ثروت چه میزان به من نعمت داده است، باید بروید تمام اموال من را ببینید که چقدر است و این نعمتی است که از لحاظ ثروت به من داده اند. اما قدما می گفتند اگر تمام ثروت فلانی را حسابرسی کردید و گفتید که او n میلیون تومان ثروت دارد، تازه نعمت مادی او را فهمیده اید. اما رزق مادی این نیست رزق مادی آن مقدار از این n میلیون تومان است که از آن لذت حائز بشود، باقی دیگر رزق نبوده است. یعنی اگر من ده قالی داشته باشم ولی تمام عمرم روی دو قالی خوابیده باشم آن دوتا رزق من بوده است و بقیه رزق نبوده است. رزق یعنی آنچه شما از آن برخوردار می شوید. آنچه از آن انتفاع می برید، نه اینکه نگهبانش هستید.آنها به مفهوم سومی به نام برکت نیز قائل بودند و آن این بود که می گفتند هر رزقی، برکت نیست. یعنی ممکن است ما سه نفر باشیم، من 10 کیلو عسل داشته باشم، شما 20 کیلو و شخص سوم 30 کیلو عسل داشته باشد. اما همه ما 1 کیلو از عسلهای خود را بتوانیم مصرف کنیم. این 1 کیلو رزق ماست و آن 9 کیلوی اضافه، 19 کیلوی اضافه و 29 کیلوی اضافه، رزق نبوده است. اما از بین ما که هر کدام یک کیلو عسل خوردیم، آیا به یک میزان به ما مزه کرد؟ این مزه کردن، برکت زندگی است و آنها می گفتند که رزقها هم به انسان یک نوع مزه نمی دهند.آنچه قابل درک است،

ادامه نوشته

مرگ نعمت است یا بلا؟ 95/12/5

مرگ نعمت است یا بلا؟                           

یکی از موضوعاتی که همه ی انسان ها از فقیر تا غنی، زیبا و زشت، سیاه و سفید و همه و همه را دیر یا زود در چنگال های خود قرار می دهد مرگ و مردن است... همه ی آدم ها بالاخره روزی می میرند و کسی تا به حال نبوده و نخواهد بود که مردن شامل حالش نشود ... به قول معروف دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد .... یکی در اوج جوانی، دیگری در اوج پیری و فرسودگی ... مرگ از جمله سنت های تغییرناپذیر الهی است و هر جانداری روزی می میرد: «کُلُّ نفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ»؛ (آل عمران/ 185) و «کُلُّ مَن عَلَیها فانٍ»؛ (الرحمن/ 26)خیلی اوقات دیده ایم که فردی پیر و فرتوت و فرسوده همچون یک تکه گوشت در گوشه ای از بیمارستان خوابیده و زنده است اما جوانی رعنا و سالم را ناگهان می شنویم که از دنیا رفته است؛ دردناک است اما واقعیت دارد ... به واقع این مرگ چیست؛ نعمت است یا بلا؟ برای بررسی بیشتر از منابع دینی چون آیات و روایات بهره مند می شویم...در سوره الرحمن سخن از نعمت هایی که از جانب خداوند بر بندگان رسیده فراوان آمده است. در حقیقت باید این نکته را مد نظر داشت که هر خلقتی برای این که بتواند در زمره نعمت قرار گیرد، لازم نیست در تمام موارد موجب راحتی و خوشی باشد، بلکه برای نعمت بودن همین بس که خیر بیشتری داشته باشد و وقتی که آن را به صورت کلی در نظر می گیریم، می بینیم سود آن بیشتر از ضررش است، هرچند گاهی در موارد خاص موجب عذاب نیز شده باشد.

ادامه نوشته

مرگ نعمت است یا بلا؟ 95/12/5

مرگ نعمت است یا بلا؟                           

یکی از موضوعاتی که همه ی انسان ها از فقیر تا غنی، زیبا و زشت، سیاه و سفید و همه و همه را دیر یا زود در چنگال های خود قرار می دهد مرگ و مردن است... همه ی آدم ها بالاخره روزی می میرند و کسی تا به حال نبوده و نخواهد بود که مردن شامل حالش نشود ... به قول معروف دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد .... یکی در اوج جوانی، دیگری در اوج پیری و فرسودگی ... مرگ از جمله سنت های تغییرناپذیر الهی است و هر جانداری روزی می میرد: «کُلُّ نفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ»؛ (آل عمران/ 185) و «کُلُّ مَن عَلَیها فانٍ»؛ (الرحمن/ 26)خیلی اوقات دیده ایم که فردی پیر و فرتوت و فرسوده همچون یک تکه گوشت در گوشه ای از بیمارستان خوابیده و زنده است اما جوانی رعنا و سالم را ناگهان می شنویم که از دنیا رفته است؛ دردناک است اما واقعیت دارد ... به واقع این مرگ چیست؛ نعمت است یا بلا؟ برای بررسی بیشتر از منابع دینی چون آیات و روایات بهره مند می شویم...در سوره الرحمن سخن از نعمت هایی که از جانب خداوند بر بندگان رسیده فراوان آمده است. در حقیقت باید این نکته را مد نظر داشت که هر خلقتی برای این که بتواند در زمره نعمت قرار گیرد، لازم نیست در تمام موارد موجب راحتی و خوشی باشد، بلکه برای نعمت بودن همین بس که خیر بیشتری داشته باشد و وقتی که آن را به صورت کلی در نظر می گیریم، می بینیم سود آن بیشتر از ضررش است، هرچند گاهی در موارد خاص موجب عذاب نیز شده باشد.

ادامه نوشته

فضیلتی که ثمره اش دوام نعمت است!    95/5/6

فضیلتی که ثمره اش دوام نعمت است!               

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:«آنکه غذا می خورد و شاکر است اجر همان کسی را دارد که روزه (مستحبی) گرفته و بر گرسنگی صبر می کند و آنکه در رفاه است و برای عافیت خود شاکر است همان اجر کسی را دارد که گرفتاری پیدا کرده است اما صبر می کند و آنکه اهل بخشش است و (بخاطر این توفیق الهی) شاکر است اجر همان کسی را دارد که محروم است و قناعت می ورزد.» (کافی ج 2 باب شکر)از مسائلی که فرهنگ اسلامی بر آن تأکید کرده و در قرآن و روایات به عنوان خصلتی ارزنده و نیک برای انسانها بیان شده شکرگزاری و سپاس از بابت نعمتهای الهی  است. اسلام می خواهد افراد به درجه ای از یقین برسند که در هر حالی اعم از آرامش و یا روی آوردن مصائب شکر خدا را بجای آورند. بنظر می رسد که انسانها پس از دریافت نعمت، شکر بجای آورند امّا عارفان و اهل معرفت معتقدند که حتی بلایی که انسان بدان گرفتار می شود جای سپاس دارد و شخصی که به ناراحتی مبتلا شده خداوند را حمد گوید که از میان بلاهای گوناگون به یکی از آنها گرفتار آمده است. علماء درجه شکر را از صبر برتر دانسته و گفته اند شکر از رضا برخیزد و ریشه صبر در ناپسندی نهفته است.شکرگزاری ریشه تمام سعادت ها و سرچشمه عظیم برکات الهى برای انسان است، که روز به روز انسان را به خدا نزدیکتر و پیوند عشق و محبّت بندگان را با خدا محکم تر مى سازد از این رو علیرغم بی نیازی خداوند، از روى حکمت و مصلحت بر بندگان ضرورى و واجب گردیده است.بنابراین حقیقت این است که شکرگزاری، به همین سادگی که بیان می کنیم نیست. به عبارت دیگر، شکرگزاری یک کار عبادی مهم است که باید اهمیت و روش درست آن را آموخت. درباره اهمیت شکرگزاری همین بس که مایه ثابت ماندن نعمتهای موجود ما و مایه زیاد شدن آنها می گردد و در مقابل، کفران نعمت یکی از شکلهای کافر بودن است. (بحارالانوار، جلد 68)ارتباط شکرگزاری با افزایش نعمت به حدی زنده و سریع است که اولیای دین فرمود ه اند:"هیچگاه نمی شود که بنده در یاد خود شکر نعمتی را که خدا به او داده است به جا بیاورد مگر اینکه نعمتش افزوده می گردد قبل از اینکه شکرش به مرحله زبان هم برسد." (بحارالانوار، جلد 68)ازامام صادق علیه السلام نقل شده است که کفر در کتاب خدا بر پنج وجه است که یکی از انواع آن کفران نعمت است.

ادامه نوشته

عوامل عذاب یا نعمت در عالم برزخ !      95/3/5

عوامل عذاب یا نعمت در عالم برزخ !                    

هر کار نیک یا شرّی همچنان که می تواند در بهشت و دوزخ انسان تأثیر بگذارد، در زندگی برزخی او نیز تأثیرگذار خواهد بود. با این وجود؛ در روایات به طور جزئی و مشخص از کارهای نیک و گناهانی که موجب نعمت و عذاب برزخی (عالم قبر) می شوند، نام برده شده است: صدقه، دانش سودمند، فرزند صالح، محبت اهل بیت (علیهم السلام) و ... به عنوان عوامل نعمت برزخی. زنا، شراب خواری، سخن چینی و ... به عنوان عوامل عذاب برزخی.در قرآن کریم، آیه ای وجود دارد که صراحتا نشانگر آن است که میان مرگ و معاد، عالم میانه ای، به نام عالم برزخ وجود دارد. موارد دیگری را نیز در این کتاب آسمانی می توان یافت که در آنها، از اشخاصی که زندگی دنیا را ترک نموده و هنوز به روز قیامت نرسیده اند، سخنانی نقل شده و یا وضعیت آنان در این آیات، ترسیم می شود که از آنها نیز می توان به وجود عالم برزخ پی برد. از طرف دیگر  روایات بسیاری نیز در کتاب ها و منابع شیعه و اهل سنت مشاهده می شوند که به بیان جزئیات دقیق تری از آن عالم می پردازند.

ادامه نوشته

این عمل نعمت های خدا را بیمه می کند  94/10/29

این عمل نعمت های خدا را بیمه می کند

اگرچه خدای متعال باب بهره مندی از نعمت ها را برای انسان گشوده و به او اجازه استفاده از آنها را داده است، اما در کنار آن او را از اسراف و زیاده روی در مصرف نعمت ها برحذر داشته و برای اسراف کاران عواقب سوئی را در نظر گرفته است.چنان که در آیه 67 سوره مبارکه فرقان می فرماید: كسانى كه چون خرج كنند نه اسراف كنند و نه خسّت ورزند؛ و ميان اين دو، حالتى ميانه و معتدل باشد.»پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «هر كس در غير مورد لازم (بجا و درست)، خرج كند اسراف كرده است، و هر كس از خرج كردن در جاى لازم (بجا و درست)، تن زند خسّت ورزيده است.»

ادامه نوشته

نمك نشناسی در مقابل نعمتهای خداوند 84/7/25

نمك نشناسی در مقابل نعمتهای خداوند

در زمان مجلسى اول كه از علماى بزرگ اصفهان بود لوطى هاى اصفهان مزاحم مردم مى شدند و آنها را اذيّت مى كردند. روزى لوطى ها جلوى يكى از مؤ منان را گرفتند و به او گفتند: ما مى خواهيم امشب مهمان تو باشيم . مرد مؤ من با خود انديشيد: اگر آنها را دعوت نكنم در آينده مزاحم خانواده ام مى شوند و اگر آنها را دعوت نمايم با وسايل موسيقى و لهو و لعب به خانه ام مى آيند و در خانه كارهاى زشت و گناه آلود انجام مى دهند.مرد به ناچار نزد مجلسى رفت و مشكل خود را با او در ميان گذاشت ، مجلسى چند لحظه فكر كرد و سپس گفت : آن ها را دعوت كن كه به خانه ات بيايند.هنگام شب مجلسى اوّل زودتر از مهمانان به خانه مرد مؤ من رفت و به انتظار لوطى ها نشست . وقتى لوطى ها آمدند و مجلسى را ديدند، پَكَر شدند، تصميم گرفتند كارى كنند كه مجلسى قهركند و برود تا موى دماغشان نباشد، با اين تصميم رئيس لوطى ها به مجلسى گفت :جناب آقا! مگر راه و روش ما لوطى ها چه عيبى دارد كه به ما اعتراض ‍ مى كنيد و شما چه خوبى داريد كه ما بايد شما را ستايش نمائيم ؟مجلسى فرمود: ما هزار عيب داريم ولى نمك شناسيم اگر نمك كسى را خورديم ديگر نمكدان نمى شكنيم و به او خيانت نمى كنيم لطف او تا پايان عمر از خاطرمان نمى رود. ولى من اين صفت را در شما نمى بينم .لوطى گفت : در اصفهان از هر كسى مى خواهيد بپرسيد تا ببينيد ما نمك چه كسى را خورده ايم كه نمكدانش را شكسته باشيم و به او بد كرده باشيم .مجلسى فرمود: خودم گواهى مى دهم كه شما همگى نمك نشناس ‍ هستيد. آيا شما نمك خداوند را نخورده و نمكدان او را نشكسته ايد؟خداوند اين همه نعمت به شما داده نعمت سلامتى و چشم و گوش و دهان و دست و پا و.... به شما داده و هر روز شما را بر سفره خود نشانيده و روزى شما را رسانيده است . چرا نمك به حرامى مى كنيد اين همه از نعمت هاى الهى استفاده مى كنيد و باز هم سركشى و گناه و پيروى از هوس ‍ و هوى مى نمائيد لوطى ها مانند برق گرفته ها در جاى خود خشكشان زد و به ناگاه از خواب غفلت بيدار شدند. سكوت مطلق بر خانه حكمفرما شد. پس از مدتى لوطى ها كه سر به زير انداخته بودند يكى يكى از خانه خارج شدند. صبح روز بعد لوطى ها به خانه مجلسى رفتند و در حضور او از گناهان خود توبه كردند.ما نيز در عمر خودمان از نعمت هاى بى شمار الهى استفاده مى كنيم ولى خدا را فراموش كرده ايم . آيا ما از آن لوطى هاى گناهكار نيز بدتر هستيم كه متوجه لطف و محبت بى پايان خداوند نمى شويم ؟

ايمان : ج 1، ص 140 .         منبع:جام