ظلم نسبت بخود

اصولا ظلم نسبتی میان دو چیز است؛ یعنی همواره ظالم غیر از مظلوم است؛ بنابراین، چگونه می‌شود از ظلم به خویشتن سخن گفت که ظالم و مظلوم در آن یکی است؟! یعنی چگونه می‌شود که شخصی به خودش ظلم کند؟ اگر انسان مالک خودش است، هر کاری که در حق خود از خوب و بد می‌کند، حق و عدل است و جایی برای ظلم و باطل نیست؛ پس چرا از ظلم به خویشتن سخن گفته می‌شود؟ آیا این تعبیر نوعی مسامحه است یا حقیقتی را در خود نهان دارد که باید با واکاوی و تحلیل دریافت که چگونه �ظلم به خویشتن� تعبیر حقیقی و درست و صحیح است، به‌ویژه که خدا در قرآن، بارها از �ظلم به خویشتن� از سوی انسان سخن گفته است.همان طوری که انسان مالک نفس دیگری نیست و نمی‌تواند کسی را بکشد یا آسیب و جنایتی علیه دیگری مرتکب شود؛ زیرا در صورت ارتکاب‌،قصاص در دنیا و عذاب اخروی برای اوست.همچنین انسان مالک مطلق نفس خویش هم نیست و نمی‌تواندهر کاری را در حق خود انجام دهد.از نظر قرآن، انسان مالک اموال خویش به طور مطلق نیست؛ زیرا همه چیز �مال الله� است که در اختیار انسان قرار گرفته است(نور، آیه ۳۳)؛ از همین رو انسان نمی‌تواند در مال خویش تصرفی داشته باشد که مسرفانه یا سفیهانه باشد یا بخواهد بخش حق الله را به عنوان خمس یا زکات ندهد یا اجازه ندهد تا خویشاوندان نزدیک از آن استفاده کنند؛ زیرا این خدا است که مال را به‌طور مشروط در اختیار بشر قرار داده و نوعی مالکیت برای انسان قائل شده که می‌شود که مالکیت شبه امانی است. بنابراین، انسان نمی‌تواند با اعلام عدم رضا خویشاوندان را از خوردن طعام خانه‌اش بازدارد (نور، آیه ۶۱) یا حق سائلان و محرومان را ندهد یا بخواهد سفیهانه یا مسرفانه در اموالش تصرف کند و اسراف و تبذیر داشته باشد.بنابراین، از نظر آموزه‌های قرآن، انسان موجودی است که نوعی مالکیت برخود دارد که مالکیت امانی یا شبه امانی است و اگر تصرفاتی داشته باشد که بر خلاف خواست مالک اصلی یعنی خدا باشد، این تصرفات در ملک دیگر به شکل ظالمانه خواهد بود.کسی که در دل خویش برای غیر خدا، جایگاه خدا قرار می‌دهد در حالی این دل و قلب مال الله است، در حقیقت تصرفاتی برخلاف معیار امانت انجام داده است که ظلم به خدا است. از همین رو خدا به صراحت کسانی که شریک برای خدا در دل قرار می‌دهند و معبودی دیگر را جای خدا یا شریک او می‌گیرند، چنین اشخاصی به خدا ظلم کرده‌اند.(کهف، آیه ۱۴).از نظر آموزه‌های قرآن، برخی از کارها است که انسان را از مسیر هدایت باطنی و فطری الهی دور می‌سازد و اجازه نمی‌دهد تا انسان در جایگاه خلافت و ربوبیتی قرار گیرد که عبودیت الهی آن را تامین و تضمین می‌کند و خدا انسان را برای آن آفریده است.(بقره، آیه ۳۰)هر کاری که مانع از حرکت به سوی مظهریت در ربوبیت و خلافت باشد، آن کار ظلم به خویشتن است؛ زیرا شخص را از مقام و منزلت جعل الهی ساقط می‌کند. در آیات قرآن مصادیق این کارها بیان شده که توجه به آنها بسیار مهم و اساسی است؛ زیرا این موارد از نظر قرآن، مصادیقی از ظلم به خویشتن است که می‌بایست از آنها پرهیز کند.اموری چون تکذیب آیات خدا، انکار پیامبران،مخالفت با قرآن، گناه ، ترک اطاعت خدا و رسول، تجاوز حدود الهی،تکبر و استکبار،اذیت همسر،رویه استکبار در اجتماع بشری، تمسخر عذاب ، جرم علیه دیگران،خروج بی‌موقع و بدون اذن و دستور،خوردن چیزهای ممنوع، بت‌پرستی و خورشید‌پرستی و شرک ورزی، اتراف و خوشگذرانی،طرد مومنان از خود، عجب و خودبرتربینی و تحقیر دیگران، فریفتگی به مظاهر مادی دنیوی،قتل بی‌گناهان، کفران نعمت، ماندن در محیط شرک و عدم هجرت،مراجعه به طاغوت و پذیرش ولایت و حکومت و قضاوتش، نادیده گرفتن انذار الهی،عدم مراعات احکام الهی ،هتک حرمت ماه‌های حرام، و مانند آنها از مصادیق مهم واساسی ظلم به خویشتن است؛ یعنی کسی که برخلاف کشفیات عقل سلیم و نقل وحیانی به جای خداپرستی و عمل مطابق شریعت وحیانی به بت‌پرستی و شرک و کفر رو آورد یا مرتکب گناهان شود و فسق و فجور را جایگزین تقوای الهی کند، چنین شخصی به خویشتن خویش ظلم کرده است.خدا در آیات قرآن بیان می‌کند که ظالمان به خویشتن‌، در دنیا نیز رنگ خوشبختی را نمی‌بینند؛ زیرا برخی از گناهان از جمله کفران نعمت موجب می‌شود تا خدا گروه‌ها و افرادی را برآنان مسلط کند تا سعادت دنیوی را از آنان بگیرند و آنان را دچار شقاوت کنند. در حقیقت ظلم به خویشتن همان طوری که عذاب اخروی را موجب می‌شود، عذاب دنیوی را نیز به دنبال خواهد داشت.(اعراف، آیات ۱۶۰ و۱۶۲)از نظر تعالیم قرآن، ظلم مراتبی دارد‌، همان طوری که عدل و ایمان و اسلام مراتبی دارد؛ بنابراین برخی از ظلم‌ها از نظر کیفیت شدیدتر و بدتر از ظلم‌های دیگر است. ظلم به خدا بزرگ‌ترین ظلمی است که انسان انجام می‌دهد؛ از این رو خدا افتراء زنندگان به او را ظالمترین افراد می‌شمارد که عذابی سخت‌تر در انتظار آنان است. کتمان کنندگان حقایق نیز این‌گونه هستندچنان‌که کافران وتکذیب کنندگان دین و آخرت نیز از بزرگ‌ترین و بدترین ظالمان دانسته شده‌اند که به خویشتن ظلم می ‌کنند.(انعام، آیات ۲۱ و ۱۵۷)افرادی که بیماردل و سنگدل هستند وتحت القائات شیطانی قرارگرفته‌اند، راه ظلم به خویش را بازکرده و دچار عذاب‌های الهی می‌شوند.(حج، آیه ۵۳) بنابراین باید گفت که بزرگ‌ترین و شدیدترین و بدترین ظلم به خویشتن کفر و شرک و بی‌ایمانی است که انسان را از صراط مستقیم کمال دور ساخته و به درکات فراق و نقص و عیب می‌افکند.