ظلم نسبت بخود

اصولا ظلم نسبتی میان دو چیز است؛ یعنی همواره ظالم غیر از مظلوم است؛ بنابراین، چگونه می‌شود از ظلم به خویشتن سخن گفت که ظالم و مظلوم در آن یکی است؟! یعنی چگونه می‌شود که شخصی به خودش ظلم کند؟ اگر انسان مالک خودش است، هر کاری که در حق خود از خوب و بد می‌کند، حق و عدل است و جایی برای ظلم و باطل نیست؛ پس چرا از ظلم به خویشتن سخن گفته می‌شود؟ آیا این تعبیر نوعی مسامحه است یا حقیقتی را در خود نهان دارد که باید با واکاوی و تحلیل دریافت که چگونه �ظلم به خویشتن� تعبیر حقیقی و درست و صحیح است، به‌ویژه که خدا در قرآن، بارها از �ظلم به خویشتن� از سوی انسان سخن گفته است