نابودی بدی و زشتی با نماز 1402/4/10
نابودی بدی و زشتی با نماز
نماز را ستون دین دانسته اند تا جایی که اگر نماز شخص قبول شود بقیه اعمال او نیز قبول می شود. در آموزه های وحیانی قرآن، برای نماز آثار بسیاری بیان شده که یکی از آنها نابودی بدی و زشتی و به تعبیر قرآنی «سیئات» با نماز است؛ زیرا انجام نماز در اول وقت آن، حسناتی است که سیئات از میان می برد.یکی از آموزه های قرآنی به مومنان این است که از خدا بخواهند تا حسنات دنیا و آخرت را به ایشان بدهد. بنابراین از نظر قرآن، دنیا همانند آخرت از این ظرفیت برخوردار است که حسنات داشته باشد و تنها «سیئات» نیست که انسان را از دنیا گریزان کند، بلکه همان طوری که در آخرت حسنات است، در دنیا نیز حسناتی است که می بایست از آن بهره مند شد.فرقی میان حسنات دنیوی و اخروی از این جهات است که اولا حتی اگر شخص در تمام طول عمرش از آن بهره مند باشد؛ حسنات در کلیت جنبه نیک دارد، از همین روست که مومنان حقیقی و عالم آن را می خواهند، اما برخی از مومنان توجهی به این جنبه ها ندارند و از خدا تنها دنیا را می خواهند، برای همین است که هیچ آثاری از آن خواسته ها برای آخرت ایشان نیست.حسنات از این ویژگی برخوردار است که آثارش برای آخرت افراد است، و تنها جنبه دنیوی ندارد؛ و گرنه خدا در کنار هم، این دو حقیقت را بیان نمی کرد که درخواست های مومنان به دو دسته «حسنه» خواهی و «مطلق» خواهی است.انسان حتی نعمت هایی که برای دنیا است، می تواند از جنبه «باقی» آن بهره مند شده و آن را به آخرت منتقل کند، مانند این که نعمت مال دنیوی را برای کارهایی به کار گیرد که آثار آن برای آخرت باشد؛ چنان که انفاق واجب و مستحب به حکم الهی چنین قابلیتی دارد که باقیات صالحات برای شخص باشد، و اگر شخص نمی تواند مال را به آخرت ببرد، ولی می تواند با بهره گیری در اعمال صالح، آثار آن را به آخرت منتقل کند. درباره فرزند نیز چنین حکمی است که می توان از آن برای آخرت بهره برد؛ یعنی فرزند را برای دین و ایمان و اسلام تربیت صالح کرد و او را جزو باقیات صالحات خویش قرار داد.کسی که نعمت الهی را در جایی غیر از حق به کار می برد، کار بدی انجام داده است؛ زیرا جای حق هر چیزی همان جایی است که خدا برای آن تقدیر کرده و جای عدل آن چیز است. پس به کار گیری نعمت در جایی غیر از حق به معنای ظلم و خروج از عدالت نیز است. از همین رو، می بایست گفت که اگر کسی از غضب و قدرت خویش برای ظلم به دیگری یا حمایت از ظالم بهره گیرد، در حقیقت نه تنها از دایره حق خارج شده، بلکه ظالم و غیر عادل نیز است. این در حالی است که خدا هر نعمتی که می بخشد برای آن است تا از آن برای مقاصد عالی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس می توان گفت که سیئات همه کارهای است که انسان در جای باطل به کار می برد واین گونه ظلم می کند.انسان از نظر قرآن، می بایست از حسنات برای خویش و دیگران بهره برد. احسان کردن به معنای به کارگیری حسنات برای دیگران است؛ البته دایره احسان از نظر قرآن، چنان وسیع است که احسان به خویش نیز از مصادیق احسان است؛ از همین روست که کسی که ایمان و عمل صالح چون نماز را به جا می آورد، اهل احسان است؛ از همین جهت است که پیامبر(ص) درتعریف احسان می فرماید: احسان به این که خدا را به گونه ای پرستش و عبادت کنی که گویی او را می بینی و اگر او را نمی بینی بدان او تو را می بیند. پس حقیقت احسان این است که هماره خدا را مد نظر قرار دهید و هر کاری که انجام می دهید به تعبیر قرآنی «لوجه الله» باشد تا آثار آن باقی بماندزیرا این وجه الله است که باقی و برقرار است.
انسان در طول زندگی خویش حتی اگر مومن باشد، به دلایل و عوامل درونی چون هواهای نفسانی یا عوامل بیرونی چون وسوسه های شیطانی دیگران، بدی و سیئه دارد؛ یعنی کاری می کند که زشت و بد است؛ مراد از این زشتی و بدی آن است که کاری را درست انجام نمی دهد که هدف اخروی و متعالی در نظر باشد، بلکه حتی دیگر آزاری دارد که ظلم به دیگران است. بنابراین، انسان حتی مومن نیازمند چیزهای است که بدی و زشتی اعمالش را از میان برد یا جبران کند یا حتی تبدیل نموده و چیزی حسنه جایگزین آن سازد. از جمله این چیزها می توان به توبه و استغفار اشاره کرد؛برخی از اعمال چون نماز خود از میان برنده سیئات و زشتی ها و بدی های اعمال انسانی است البته به شرط آن که در اول وقت و همیشگی باشد و شخص اوقات نماز را در همه عمرش حفظ کند یا برای آن تلاش داشته باشد. خدا در همین آیه به صراحت از این مطلب سخن به میان آورده که شخص در اوقات نماز به ویژه اول وقت نمازش را به جا آورد؛ سپس به این اصل کلی اشاره می کند: به راستی که حسنات نابود کننده و از میان برنده بدی ها و زشتی ها است.(بنابراین، وقتی خدا از نماز سخن به میان می آورد و بر انجام آن تاکید دارد و سپس به این اصل کلی اشاره می کند، به این معنا است که یکی از مصادیق حسنات، همان حسنات نماز است که در زمان های خویش انجام می شود؛ چنین نمازی می تواند نابود کننده و از میان برنده بدی ها و سیئات باشد.برخی از اعمال موجب «تکفیر» است یعنی بدی و زشتی را می پوشاند؛ چنان که خدا احسان در قالب صدقات مالی و نیز توبه نصوح را این گونه می داند؛ البته خود این احسان و توبه نصوح نمی تواند تکفیر کند، ولی ابزاری است که عنایت خدا را جلب می کند و خدا به تکفیر زشتی و بدی می پردازد.پس تکفیر به دست خدا انجام می شود.هم چنین از اعمالی که موجب می شود تا خدا بدی ها زشتی هایش برای شخص تکفیر کند و آنها را بپوشاند، تقوای الهی بلکه هر عملی صالح است که مومن به جا می آورد و تقوای الهی را ایجاد می کند.برخی از اعمال نیز زشتی را از میان می برد؛ یعنی فراتر از تکفیر و پوشاندن، آن سیئات را از میان می برد و نابود می سازد. حسنات نماز که در اوقات خود به جا آورده می شود، از همین مصادیق است که خود عامل از میان بردن است و مستقیم تاثیرگذار است؛ یعنی برای تاثیرگذاری نیازی نیست که خدا خود مستقیم وارد عمل شود، بلکه برای نماز چنین قابلیت و تاثیر مستقیمی قرار داده است.البته از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خدا افزون بر این که تکفیر بدی ها و سیئات می کند، بلکه گاه حتی فراتر از آن بدی ها و سیئات را به حسنات تبدیل می کند؛ این نیز فعل الهی در مقام رحمت رحیمی نسبت به مومنان است که خدا سیئات شخص را بر می دارد و جایگزین آن عمل حسنه و حسنات می گذارد.از نظر آموزه های وحیانی قرآن، نماز همان گونه که نابودگر سیئات است، هم چنین خود عاملی بازدارنده است تا انسان گرفتار فحشاء و منکر شود.به سخن دیگر، نماز گزار انسانی است که زشتی ها را علنی انجام نمی دهد و دنبال کارهای زشت و ناپسند نمی رود؛ زیرا نماز همانند عامل درونی است که او را از آن ها باز می دارد؛ زیرا نماز ذکر الله است و کسی که یاد خدا در دل داشته باشد، به سوی فحشاء و منکرات نمی رود و اگر مرتکب آن شده باشد، از روی عمد نیست، یعنی عالمانه و عامدانه به سوی گناه نمی رود و از هر گونه فحشاء و منکری پرهیز می کند. خلیل منصوری