بازی با دین و آخرت  1402/11/30

بازی با دین و آخرت

برخی از مردم وقتی رفتاری بر خلاف عقل و نقل انجام می دهند که عرف عقلایی و عرف متشرع آن را نمی پسندد و آن را منکر می شمارد، در مقام توجیه رفتار خویش، می گویند: «شوخی کردیم. داشتیم بازی در می آوردیم و بازی می کردیم ببینم واکنش شما چیست؟»از نظر آموزه های وحیانی قرآن، بدترین ستم این است که انسان با دین و آخرت خویش بازی کند و پس از تمسخر و بازی با دین بگوید: «شوخی کردیم و بازی می کردیم و مطایبه داشتیم.» این افراد همه چیز را به بازی و سخریه گرفته و در قول و فعل به تمسخر دین پرداخته اند.

ادامه نوشته

مبارزه با بدعت در دین وظیفه‌ای همگانی  1402/11/2

مبارزه با بدعت در دین وظیفه‌ای همگانی

بدعت به معنای نوآوری است، ولی بدعت در دین به معنای واردکردن امر غیردینی در دین است، به اینکه امری را که اسلام در‌باره آن سخنی نگفته و آن را واجب، حرام، مستحب و مکروه ندانسته است، به عنوان یکی از اینها وارد دین کنیم و مثلا بگوییم جشن تولد واجب یا مستحب است یا بگوییم حرام و مکروه است. مشکل این نیست که آیا جشن تولد می‌توان گرفت یا نگرفت؛ بلکه مشکل این است که می‌خواهیم حکم دینی و شرعی برآن بار کنیم. نسبت دادن هر چیزی به دین در حالی که دین درباره آن رای و نظری نداده به عنوان بدعت است. از این رو، در امور مستحدثه و جدید که خداوند در آن به طور کلی یا خصوصی، حکمی را صادر نکرده‌، اگر کسی بدون بهره‌گیری از روش استنباط الاحکام اقدام به صدور حکم شرعی کند، در حقیقت بدعت کرده است. در طول تاریخ همواره بدعت وجود داشته است و حتی در میان اعراب جاهلی این فرهنگ راه یافته بود که برخی به نام خدا حلال و حرام می‌کردند و احکامی چون حرمت گوشت برخی از چارپایان را به خدا نسبت می‌دادند

ادامه نوشته

بازی دنیا با دین مردم از نظر قرآن  1400/12/23

بازی دنیا با دین مردم از نظر قرآن                 

خدا در قرآن بیان می کند که دنیا بسیاری از مردم را بازی می دهد و دین و آخرت آنان تباه می شود؛ زیرا عناصری در زندگی دنیوی هم چون نسیان، غفلت، محبوب ها و زینت های دنیوی، هواهای نفسانی، وسوسه های شیطانی، و مانند آن ها موجب می شود تا انسان به دنیا سرگرم شده و از آخرت غافل شود و این گونه دین و آخرتش به بازی گرفته شود.از نظر قرآن، انسان موجودی است که به علل و عوامل درونی و بیرونی گرفتار لعب شده و از ماموریت، مسئولیت و تکلیف الهی خویش باز می ماند

ادامه نوشته

حیـا همزاد عقل و دین   1400/12/2

حیـا همزاد عقل و دین           

حیا یک حالت نفسانی است که آدمی را از وقاحت باز می‌دارد و صفات نیک و پسندیده را در انسان زنده می‌کند. حیا نشانه‌ای از زنده بودن جان و روان آدمی می‌دهد و اینکه بیمار نیست و گرفتار مرگ اخلاقی نشده است. انسان‌های وقیح از هیچ زشتی باک و پروایی ندارند و بی‌شرمانه زندگی می‌کنند و مرتکب زشتی‌ها می‌شوند. خداوند نیز خود را به صفت حیا ستوده است که به معنای ترک قبیح از سوی اوست. حیا یکی از فضایل اخلاقی است.

ادامه نوشته

آثار غرور در دین و دنیا   1400/11/21

آثار غرور در دین و دنیا                 

غرور در عربی به معنای فریب دادن و فریفتن است ولی در زبان فارسی‌، این واژه به معنای خودپسندی و تکبر به کار رفته است.بر این اساس‌، هنگامی که در فرهنگ قرآنی و کاربردهای آن با واژه غرور مواجه می‌شویم نباید آن را به خودپسندی و تکبر معنا کنیم، بلکه به معنای فریب و نیرنگ است و این مفهوم می‌بایست در ذهن متبادر شود. بر این اساس هر گاه گفته شود که دنیا دارالغرور است به معنای فریب و نیرنگ می‌باشد نه خودپسندی. مراد از غرور همان خودپسندی است و انسان مغرور به معنای انسان خودپسند است.

ادامه نوشته

عقل، بنیاد دین و حیاء    1400/7/9

عقل، بنیاد دین و حیاء               

عقل از نظر آموزه های وحیانی در برترین جایگاه قرار دارد؛ زیرا بنیاد دین و حیاء دانسته شده است؛ به این معنا کسی که عقل ندارد یا از آن بهره نمی گیرد و به سفاهت دچار است، دین و حیاء ندارد و فاقد اصولی است که افکار و رفتارش را سامان دهد. بنابراین، هر کسی که مدعی افکار و رفتار صحیح است می بایست از عقل بهره مند باشد و از آن به خوبی بهره گیرد.از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر انسانی دارای نفس است. این نفس همان روح الهی دمیده شده در کالبد انسانی است. از همین رو، نفس انسانی دارای همه صفات الهی است. پس نفس به یک معنا دارای همه قوای الهی است؛

ادامه نوشته

افراطیگری دینی از نظر قرآن    96/12/19

افراطیگری دینی از نظر قرآن                   

افراط و غلو به بلندای تاریخ زندگی بشر است. اسطوره‌های موجود در بین ملت‌ها‌ نشان از گرایش عمومی آنان به اسطوره سازی و قهرمان پردازی دارد. زیاده روی در مورد موقعیت شخصیت‌های مورد علاقه مردم، اختصاص به گذشته آنان ندارد و هم اکنون نیز که عصر علم و تکنولوژی است و سطح تحصیلات بسیار بالاتر از گذشته است، به خوبی قابل مشاهده است.تمایل به غلو و افراط در فرهنگ قومی رنگ قومیت و در فرهنگ ملی رنگ ملیت و در فرهنگ دینی، رنگ دین به خود می‌گیرد، با این تفاوت که اصولاً دین، به دلیل سروکار داشتن با امور غیر مادی در این مورد، از ظرفیت بالاتر و بیشتری برخوردار است.برخی از دین شناسان عامل اصلی بت پرستی اقوام را همین افراط در علاقه و عشق نسبت به شخصیت‌های صالح دینی دانسته‌اند. هشام کلبی در کتاب معروف خود «الاصنام» می‌نویسد: بشر اولین مجسمه را به قصد تکریم و از خاطر نبردن حضرت «آدم» ساخت. نوادگان آدم مشابه مجسمه آدم را تراشیدند، ساختند و مورد تکریم، تمجید و نهایتاً پرستش قرار دادند به طوری که کم‌کم مجسمه آدم، اولین بت بشر شد.هم او می‌نویسد: بت‌های «وَدًّ»، «سُوَاع»، « یَغُوث»، «یَعُوق» و «نَسْر» که نام بت‌ها‌ی معروف قوم نوح در قرآن است، در ابتدا نام مردمانی صالح بوده است که مردم مجسمه آنها را ساختند و مجسمه آنان پس از سه نسل، کم‌کم مورد پرستش قرار گرفت

ادامه نوشته

رابطه دین و زندگی: 95/12/1

رابطه دین و زندگی:

ریشه های یاس عبارتند از :۱- قدرت خدا را نمی شناسیم ۲- راه خدا را هموار یا سهل نمی بینیم

۳- خدا را کریم و قدرتمند نمی دانیم. می خواهیم در مورد باز بودن مسیر صحبت کنیم آنچه انسان را امیدوار میکند این است که راه باز است و هیچ سختی ندارد.در این راه چهارده معصوم هستند که ما را کمک میکنند امامان که ما را برداشته و به داخل کشتی نجات میگذارند بدون اینکه نیازی باشد ما حرکت کنیم و به داخل کشتی رویم فقط باید به آنها وصل شد.

وقتی دلسوزی چهارده معصوم اینگونه هست چرا باید امید را از دست داد ، راه باز است.به دو معنا یکی راهنما دلسوز است و دیگری عملیات راه آسان است. لا یکلف الله نفسا الا وسعها،در قرآن به بیان های مختلف آمده است که راه آسان است پس چرا مردم دینداری را سخت تلقی میکنند. شخصی ریاضت های اضافه میکشید پیامبر (ص) فرمودند چرا اینقدر سختی میکشی ببین من چگونه زندگی میکنم می خورم و می خوابم ، بازار میروم ، عبادت هم میکنم و.... شما هم اینگونه باشید.دینداری سخت نیست. نه اینکه اگر کسی خواست عارفی شود حتما باید روحانی ، عالم ، پیشنماز و ... باشد.مردم فکر می کنند دینداری سخت است ولی خدا میگوید سهل است. شهید چمران از عرفای فوق العاده ست که خیلی از علما به او نمی رسند.  لحظات آخر می نویسد ای پاهای من شما را زیاد اذیت کردم مرا حلال کنید و .....  از بقیه اعضای بدن  همینطور حلالیت می گیرد، نوشته رو جلو ماشین گذاشته و بعد پیاده شده گلوله خورده و شهید می شود.چرا روز شهادت، چرا روزهای دیگر ننوشت.خیلی قشنگ و شست و رفته خداحافظی میکند و مثال های دیگر،پس یک رفع شبهه اولیه این است که برای رسیدن انسان به مقامات عالیه نیازی به شغل خاصی نیست.اتفاقا آنها که در فرم قرار میگیرند محاسن ، عبا ، امامه ، انگشتر  و.... اینها همه بازی است.بعد از این مطلب دین واقعا آسان است. هم آسان است و هم آسان کننده زندگی است، برکت زندگی را زیاد میکند و هزاران فوائد دیگر.پس چرا مردم فکر میکنند دین سخت است، چون با چیز دیگری قاطی کردند.

 زندگی در دنیا سخت است و این دنیاست که پدر انسان را در می‌آورد ، فرق نمی کند آدم خوبی باشی یا آدم بدی باشی، هر چند یکبار باید یک مشکلی سراغ شما بیاید، در این مواقع انسان ها  مشکلات که سراغتان می آید فکر میکنند دین سخت است.این دو را با هم قاطی میکنند.مثلا وقت نماز است، میگوید مگه این سختی های زندگی می گذارد من نماز اول وقت بخوانم، غافل از اینکه چه شما دیندار باشید چه نباشد این درگیری ها هست، نمازت را بخوان، اتفاقا وقتی نمازتان رو خواندید چه بسا آن درگیریها سطحش پایین تر آید.سخت ترین کار در دینداری نماز شب است که بقول آقای بهجت نماز شب نیم ساعت است، نیم ساعت زودتر بخواب و از آنطرف نیم ساعت زودتر بیدار شو.ما در زندگی در میدان مین حرکت میکنیم هر چند یکبار آسیبی می بینیم این ربطی به دین ندارد.اتفاقا دین با روشهایی کمک میکند بعضی از این مین ها را بدون آسیب دیدن رد کنیم.سختی های زندگی به نوبت به همه می رسد و یقین داشته باشید با دینداری هم سختی است ولی کمتر میشود.چگونه کم میشود، خدا در اینجا پیچیده عمل میکند چرا که  در غیر اینصورت درب خانه خدا هر کی هر کی میشود.

 فقط مومن واقعی باید بیایند.مثلا دو نفر یک ذکر را میخوانند، یکی به هدف میرسد و دیگری نمی رسد. مثال دیگر ، بیدار شدن برای نماز شب سخت است، خب اگر این سختی را تحمل نکنیم در جای دیگر زندگی باید آن را بپذیریم.در هرچیزی برای انسان سهمیه قرار دادند.سختی روزانه هر فرد مشخص است اگر در بیدار شدن نماز شب نکشید، در جای دیگر میکشد مثلا دو ساعت بعد تصادف میکنید.پس این سختی مال دنیاست و باید بخوریم فرق نمیکند با دست خود بخوریم یا یکجوری  تو سرمان میزنند و بخوردمان میدهند.در جلسه روضه می رویم و ذکر مصیبت شنیده و گریه می کنیم، بر ما اثر میگذارد، گناهی را ترک میکنیم، چقدر از مشکلاتمان را خدا یواشکی بر می دارد (فقط در قیامت مشخص شده و می فهمیم) لذا اصلا متوجه نمی شویم که شکر کنیم، نمی گذارند که متوجه شوید که شکر کنید.  پس در متن زندگی یک سختی هایی است، در طبع زندگی یک فشارهایی است، در روح انسان یک تلخی های بوجود می آید، در اطراف انسان یک سختی هایی بوجود می آید

دین به این سختی ها و تلخی ها اضافه نمیکند بلکه کم هم میکند.با توجه به شب های قدر زندگی مان دست خداست بنابراین دین سخت نیست و سختی هر چه هست مال زندگی است. در مسیر اجرای دین سختی تحمل کردی به حساب این دنیا باید گذاشت و تا به آن دنیا نرویم این سختی ها وجود دارد. حال اگر انسان با دستورات دین سختی را تحمل کرد جای  آن نور می آید و اگر سختی های غیر دینی را خوردی نورانی نشده که کورانی میشوید.