زندگی و مرگ در ساحت دم و بازدم           

دمیدن در آتش به دو شکل انجام می شود، گاه دمی آرام که آتش را بر می افروزد؛ و دیگر، دمی تند که آتش را می خاموشد. از نظر آموزه های قرآنی، زندگی و مرگ انسان، بلکه همه هستی، چیزی جز دو نفخ و دمیدن نیست؛ این گونه است که دم و بازدم نَفَس های آدمی آمیزه ای از حیات و ممات یا همان مرگ و زندگی است. ارتباط تنگاتنگ بلکه پیوند تلازمی میان، ریح یا همان باد با روح از یک سو،‌ و نَفَس با نفس و روان آدمی که در کالبد جسمانی در عوالم دنیوی و برزخی و اخروی و نشئات آن قرار می گیرد، این حقیقت را آشکار می سازد که زندگی انسان با همه پیچیدگی و توانمندی و ظرفیت خلیفه الله، تا چه اندازه آسان و ساده است تا جایی که با دمی می آید و با بی دمی می رود، اگر بازدمی نباشد؛ چرا که یکی مُمُد حیات است و دیگری مُفرّح ذات. پس در نفَسی دو شکر لازم است؛ چرا که اگر دم نباشد، امداد حیات قطع شده و بقا از دست برود و انسان به دار فناء‌ در آید؛ و اگر بازدم نباشد، شادی از دست برود و روان بمیرد. پس زندگی و ممات آدمی در دو دم است که یکی آتش بیافروزد، و آن دیگری بخاموشد.با نگاهی به آموزه های وحیانی قرآن، روح از مقام امر الهی است(اسراء، آیه ۸۵) که فراتر از خلق قرار دارد؛ هم چنین از نظر آموزه های وحیانی قرآن، این قضای الهی در همه هستی جاری و ساری است؛ زیرا قضای الهی به شکل کلی بر اساس سنت های الهی است که در ساختار مشیت ساماندهی شده است.(انفال، آیات ۴۲ و ۴۴)