معراج، نشانه سعه وجودی انسان   1402/5/31

معراج، نشانه سعه وجودی انسان

معراج و اسراء پیامبر(ص) یکی از شگفت انگیزترین معجزات الهی است که فهم و ادراک آن بیرون از طاقت بشر عادی است، اما با گزارش های معتبر و علمی قرآنی می توان گوشه هایی از این حقیقت را دانست که بیانگر سعه وجودی پیامبر(ص) بلکه انسان دانست که انسان را خدا در چنان جایگاهی قرار داده که می تواند مظهر «هو الاول و الاخر» و «صمد» باشد و همه هستی را چنان در بر گیرد که هیچ جایی نباشد که همانند خدا خالی از وجود صمدی و احاطی او باشد؛ بنابراین، بیرون از ساحت «هو» احدیت که ساحت «الله» واحدیت و فیض اقدس نخست علمی یا فیض مقدس در تعینات وجودی است، انسان می تواند حضوری داشته باشد که در «قرب» نزدیک تر از آن متصور نیست؛

ادامه نوشته

بانویی که در معراج پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله حضور داشت  1401/10/9

بانویی که در معراج پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله حضور داشت

در تاریخ آمده که پس از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه (سال چهاردهم بعثت) مردم شهر یثرب در مراسم استقبال، هدیه‌ای به رسم مهمان‌نوازی به حضرت تقدیم کردند. در این میان، زنی بود که هدیه‌ای متفاوت با خود آورده بود. او رُمَیْصاء دختر مِلحان بن خالدبن زید بود که از پیامبر صلی الله علیه و آله خواست تا پسر ده‌ساله‌اش، اَنس را به عنوان خادم خود بپذیرد. با اینکه اهداء خادم یا خادمه به بزرگان در میان اعراب امری عادی و پذیرفته شده بود اما این هدیه از یک جهت منحصر به فرد بود و آن اینکه اَنس قادر به خواندن و نوشتن بود؛ امتیازی که در آن روزگار در تمام شبه جزیره عربستان، کمیاب بود.حالا کمی برگردیم به عقب، یعنی به حدود سال‌های آغازین تولد و کودکی اَنس. چند سالی بود که خبر ظهور پیامبر صلی الله علیه و آله به گوش مردم یثرب رسیده بود. ام سلیم (کنیۀ مادر انس) که زنی پاک‌دامن، عاقل و بااصالت بود، در این مدت، به دین اسلام علاقمند شده تصمیم گرفت تا به آئین اسلام درآید. این امر، بر مالک بن نضر، همسر ام سلیم، گران آمد و تلاش کرد تا او را از این تصمیم، منصرف کند.روزها می‌گذشت ولی ام سلیم همچنان بر عقیدۀ خود پای می‌فشرد. تا اینکه یک روز همسر رمیصا، پس از بحث و مشاجره‌ای بی‌حاصل، به حالت قهر و غضب از خانه بیرون زد و آهنگ شهر شام کرد. بعدها خبر رسید که او در اثر حادثه‌ای در شام، درگذشته است.از آن روز به بعد، رمیصا تمام همّ و غمّ خود را صرف تعلیم و تربیت فرزندش کرد و با خود عهد کرد تا وقتی اَنس به مرتبه‌ای از رشد و تشخیص نرسیده، با هیچ کس ازدواج نکند.

ادامه نوشته

گفتگوهای خدا با پیامبرش در معراج    98/3/9

گفتگوهای خدا با پیامبرش در معراج   

پیامبر(ص) از پروردگارش سؤال کرد: پروردگارا! کدام عمل افضل است؟ خدای متعال در جوابش فرمود: هیچ چیزی نزد من برتر از توکّل بر من و رضا به آنچه قسمت کرده ام، نیست. ای محمد! کسانی که به خاطر من یکدیگر را دوست بدارند، محبّتم بر آنان حتمی است، و کسانی که به خاطر من مهربانند، و به خاطر من پیوند دوستی دارند، آنها را دوست دارم، و نیز محبتم برای کسانی که بر من توکّل می کنند، واجب و لازم است، و برای محبّت من حد و حدود یا و مرز و نهایتی نیست. . . یا احمد! اگر می خواهی از پرهیزگارترین مردم باشی، نسبت به دنیا زاهد، و نسبت به آخرت راغب و متمایل باش. . . ای احمد! همچون کودکان مباش که سبز و زرد (زرق و برق) را دوست دارند، و هنگامی که غذای شیرین و دلپذیری به آنان می دهند، مغرور می شوند (و همه چیز را فراموش می کنند).پیامبر(ص) در اینجا عرضه داشت: پروردگارا! مرا به عملی راهنمایی کن که موجب قرب به درگاه تو باشد. خداوند فرمود: شب خود را روز، و روز خود را شب قرار ده! عرض کرد: چگونه؟ فرمود: چنان کن که خواب تو نماز باشد، و طعام تو گرسنگی (شکم خود را کاملاً سیر نکن)!. .

ادامه نوشته