عوامل و آثار کفران نعمت الهی 99/4/22
عوامل و آثار کفران نعمت الهی
کفر اعتقادی با کفران عملی همراه است؛ چنان که ایمان اعتقادی با شکر عملی همراه است؛ از همین روست که می توان مومن را شاکر و کافر را ناسپاس دانست؛ اما پرسش این است که چرا برخی از مومنان، کفران نعمت می کنند و ناسپاسی روا می دارند؟ آیا باید در ایمان آنان شک کرد و آنان را در ایمانشان تکذیب کرد و دروغ دانست؟ یا این که برای ایمان مراتبی را بر شمرد که شاکران در مرتبه غایی و عالی ایمان قرار دارند و کفران کنندگان در مراتب پایین یا میانی هستند؟ چه عواملی موجب کفران نعمت های الهی می شود؟ و کفران نعمت های الهی چه آثاری در نعمت یا زندگی انسان به جا می گذارد؟
واژه «کفر» به معنای پوشاندن است. از آن جایی که کافر اعتقادی، حقایق هستی را می پوشاند، به طور طبیعی، نسبت به نعمت های خدادادی نیز چنین رفتاری را در پیش می گیرد؛ پس چون منکر خدا و هدفمندی آفرینش است، به طور طبیعی برای نعمت هایی که در اختیارش است، نیز هدفی قایل نیست و از نعمت های الهی برای اهداف آفرینش بهره نمی گیرد و هر چیزی را در جای مناسب آن استفاده نمی کند و این گونه با استفاده نادرست از نعمت هایی چون قدرت و ثروت، بر خلاف اهداف آفرینش گام بر می دارد و قدرت و ثروت را برای باطل و تباهی اهداف الهی به کار می گیرد. این گونه است که کفران نعمت برآیند طبیعی کفر اعتقادی است؛ در حالی که مومن به سبب باور خدای حکیم، و هدفمندی آفرینش و از جمله نعمت های الهی بر آن است تا ضمن شناخت اهداف کلی خلقت و آفرینش، شناختی نسبت به نعمت های الهی پیدا کرده و هر چیزی را در جا و مسیری به کار گیرد که تامین کننده اهداف آن چیز و اهداف آفرینش باشد.