عهد انسان با خدا و آثار آن

وقتی با کسی عهد می بندیم به این معنا است که می خواهیم چیزی یا امری را چنان حفظ و نگه داری کنیم که هیچ تخلفی با مفاد و محتوای عهد نداشته باشد؛ یعنی ما در همه احوالات مراعات آن را می کنیم و نمی گذاریم تا تخلفی رخ دهد یا آسیبی برسد.مهم ترین عهدی که انسان دارد، عهدی است که انسان با خدا دارد و هر کسی در باطن خود از آن به طور فطری آگاه است؛ عهدی که درباره ربوبیت و پروردگاری خدا است و انسان متعهد و متلزم شده که در هر حالی پروردگاری خدا را بشناسد و فلسفه و سبک زندگی خود را بر اساس آن سامان دهد تا این گونه «شاهد» حقیقی بر ربوبیت خدا باشد؛ یعنی وقتی کسی به او می نگرد از احوالات او بداند که او تحت ربوبیت و پروردگاری خدای یکتا و یگانه است.این عهد با خدا، امری ارتکازی است و همگان بدان اقرار علمی و عملی دارند، مگر آن که به سبب خروج از فطرت و هدایت فطری و دفن و دسیسه شدن آن، از آن غافل شوند و با آن که در خود می بینند، ولی به سبب سرگرم شدن به دنیا و مافیها آن را نبینند؛