ارکان و مراتب نیت در نماز  1404/3/14

ارکان و مراتب نیت در نماز

اولین رکن برای ورود به نماز، نیت می‌باشد و از اهمیت بالایی برخوردار است. چون اگر نباشد و یا خالص نبود؛ سبب بطلان نماز می‌شود. مقصود از نیت، منحصراً «قصد قربت» و نزدیکی به خداوند است، زیرا محور بحث‌های عرفانی، کلامی و اخلاقی با موضوع شایستگی قلب و رستگاری، تنها قصد قربت است.مقصود از نیت، منحصراً «قصد قربت» و نزدیکی به خداوند است، زیرا محور بحث‌های عرفانی، کلامی و اخلاقی با موضوع شایستگی قلب و رستگاری، تنها قصد قربت است. درباره توجه به نیت، آیات و احادیث فراوانی وجود دارد، مانند: بقره، ۲۶۴)؛ صدقات خود را با منت‌نهادن و آزار باطل مکنید، مانند کسی‌که مالش را برای خودنمایی به‌مردم انفاق می‌کند.

ادامه نوشته

نیـت، شاکله اصلی اعمال   1402/8/23

نیـت، شاکله اصلی اعمال

براساس تعالیم قرآن، نیت روح عمل است؛ بنابراین بی‌نیت، عمل همانند بدن بی‌روح خواهد بود و هیچ ارزشی نخواهد داشت. البته نیت خود برخاسته از ملکات نفسانی انسان است؛ لذا نیت خوب و بد افراد که انگیزه‌های شخص در عمل را نشان می‌دهد، برخاسته از ملکات نفسانی خوب و بد یا همان فضایل و رذایل اخلاقی است. این بدان معناست که اگر نیت، شاکله عمل را نشان می‌دهد؛ ولی این ملکات هستند که شاکله نیت هستند؛ زیرا این ملکات خوب و بد انسان است که نیت را می‌سازد و سپس نیت‌، عمل را تولید می‌کند.یکی از تاکیدات قرآن، پذیرش عمل نیک در سایه ایمان است که خالصانه انجام شود؛ زیرا ممکن است انسانی عمل صالح انجام دهد، ولی دارای روح ایمان و اخلاص برای خدا نباشد. ارزش عمل تنها به نیک بودن آن نیست؛ زیرا کسی ممکن است انفاق و کمک مالی به دیگری داشته باشد، اما این کمک مالی بر اساس ریاورزی یا منت‌گذاری یا مانند آنها باشد که هیچ ارزش حقیقی ندارد

ادامه نوشته

نیـت هسته مرکزی عمل  1401/8/18

نیـت هسته مرکزی عمل

از نظر قرآن، هر عملی با نیت، هویت می‌یابد؛ در حقیقت «شاکله» هر عملی، همان نیتی است که عامل قصد می‌کند تا بر اساس آن عملی را انجام دهد. واژه نیت که از ریشه «نوی» به معنای «هسته» است. این نیت است که به معنای هسته مرکزی هر عملی به آن عمل معنا و مفهوم و نیز جهت و سو می‌دهد؛ چنان‌که نیت در کنار نوع عمل معیارهای سنجش و ارزشگذاری از نظر قرآن است؛ به این معنا که خدا عمل صالح را تنها با نیت نیک می‌پذیرد. در اصطلاح فلسفی، برای پذیرش و قبولی هر عملی، دو مولفه اساسی «حسن فعلی» و «حسن فاعلی» لازم است؛ به طوری که فقدان هر یک به معنای عدم قبولی عمل است.در فرهنگ قرآنی واژه «نیت» به معنای اصطلاح به کار گرفته نشده است؛ اما در روایات این واژه بارها برای تعیین مفهوم پیش گفته به کار رفته است. از امام صادق‌(ع) نقل است که حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: ارزش هر عملی به نیت است و ارزش هر انسانی به نیت اوست. البته در آیات قرآن، کلمات و واژگان دیگری برای بیان همین مفهوم اصطلاحی و فقهی به کار رفته که به بخشی از مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود:۱. قلب سلیم:

ادامه نوشته

آنچه مهم است نیت است؛ نه ادعا!        94/10/28

آنچه مهم است نیت است؛ نه ادعا!

در این باره حضرت محمد(ص) در گفتاری خطاب به ابوذر بیان داشته اند: ای ابوذر؛ خدای متعال می فرماید: من هرگز (سخن) خردمند و حکیم را نمی پذیرم، بلکه به همت و نیت درونی او می نگرم. اگر حال و هوای درونی و نیت باطنی وی مورد پسند و رضایم باشد، سکوت او راهم للّه للّه (حمد) و (ذکر) به حساب می آورم، هرچند سخنی بر زبان نیاورد!

ای ابوذر؛ خداوند، به صورت ها و ظاهرهای شما نمی نگرد و به اموال واقوال شما نگاه نمی کند. بلکه به دلها و اعمالتان می نگرد. آنگاه پیامبر به سینه خود اشاره نموده فرمودند: ای ابوذر؛ تقوا، در اینجاست، تقوا در اینجاست!بر این اساس در گفتگوی موسای کلیم با خدای کریم، درباره چوپانی که با زبان ساده و عوامانه خود با خدا مناجات می کرد، خدای متعال در پاسخ به سؤ ال حضرت موسی (ع) فرمود:ما، درون را بنگریم و حال را    نی برون را بنگریم و قال را  پس به آسانی می توان دریافت که حساب و کتاب خدا، با صداقت درونی و نیات باطنی انسان می باشد، نه آنچه به زبان می آوریم و مدعی هستیم!

در ادامه حضرت محمد (ص)  می فرمایند: ای ابوذر؛ تصمیم به کار نیک بگیر، هرچند موفق به عمل نشوی،تا از غافلان محسوب نگردی!  ای ابوذر؛ مؤمن از چهار چیز بهره مند است: سکوت، که آغاز عبادت است، تواضع برای خدا، به یاد خدا بودن در همه حال، کمی مال و ثروت.با توجه به گفتار پیامبر (ص) باید دانست هر سخنی، حسابی و مؤ اخذه ای دارد، پس مؤمن با سکوتش، پرونده عملش را سبکتر می کند. هر عصیان و طغیانی، معلول تکبر در برابر خدا و دستورهای اوست و مؤمن، فروتن است. گناه هم، زاییده لحظات غفلت است و مؤمن در همه حال و همه جا، خدا را فراموش نمی کند و کمی دارایی هم از جهاتی مایه سعادت است، چرا که مال دنیا گرفتاری دارد، هم در آوردنش و هم در خرج کردنش، چرا که در «حلالش حسابرسی است و در حرامش عقاب و مؤ اخذه».

1-مجلسی، بحارالانوار، ج 43: 275.   2-محدثی، مواعظ حضرت رسول (ص) به ابوذر غفاری: 23.   منبع:قدس