فرشتگان کارگر بهشت 1404/5/19

فرشتگان کارگر بهشت

:فرشتگان دارای اقسام بسیاری هستند. از فرشتگان پشت عرش گرفته که به عنوان کروبین اصولا به صحنه هستی نگاهی ندارند تا فرشتگان حامل عرش که به کارهای هستی و جهان آفریده توجه دارند تا فرشتگان آسمانی و زمینی که هر یک مسئولیتی دارند. شمار فرشتگان را می توان به عدد شمار آفریده ها دانست؛ هر فرشتگان کارگزاران خداوند هستند.از جمله فرشتگان کارگزار می توان به فرشتگانی اشاره کرد که مسئولیت کارگزاری مستقیم انسان را به عهده دارند. این فرشتگان در بهشت مشغول انجام خدمات به انسان هستند. هر گاه انسان عمل صالحی را انجام دهد در بهشت به دست فرشتگان کارگزار تجسم می یابد.از آن جایی که بهشت قیعان و دشتی صاف است،آبادانی آن با استعمار و آبادانی خلیفه الهی در زمین انجام می گیرد.

ادامه نوشته

انسـان و فرشتگان 1403/8/5

انسـان و فرشتگان

یکی از موجودات فرامادی که از آنها به موجودات مجرد و عقلانی نیز یاد می‌شود، فرشتگان هستند. در تفسیر قرآنی و تبیین وحیانی، فرشتگان موجودات با درجات و مراتب گوناگون هستند که با توجه به‌شان و مقام و منزلتشان، قدرت و توانایی‌های خاص دارند. از فرشتگان زمینی تا فرشتگان آسمانی تا فرشتگان عرشی و کروبین و عالین می‌توان مجموعه بزرگ از فرشتگان را شناسایی کرد که بر اساس آموزه‌های قرآنی در خدمت بشریت هستند؛ از آن رو که همه آنها بر انسان سجده برده و بر او تعظیم کرده‌اند.

ادامه نوشته

آثار صلوات الهی و فرشتگان بر مومنان 1402/8/8

آثار صلوات الهی و فرشتگان بر مومنان

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، صلوات چه در قالب دعا و چه در قالب وصل و صله به کسی یا چیزی و چه در قالب همین صلوات معمول که مومنان می فرستند، از عبادات مهم و اساسی است که آثار بسیاری برای خود فرد و کسانی دارد که این عمل در حق آنان انجام می شود.اصولا در عرف اجتماعی مومنان وقتی از صلوات سخن به میان می آید، مفهومی که از آن می فهمند این است که در حق پیامبر(ص) و خاندان معصوم ایشان دعایی را در قالب «اللهم صل علی محمد و آل محمد» داشته باشند.گستره صلوات بسیار زیاد و گسترده است تا جایی که خدا و فرشتگانش نیز بر مومنان صلوات می فرستند، به شرطی که شرایطی را برای آن فراهم آورند.

ادامه نوشته

طنز نمایشی فرشتگان     

طنز نمایشی فرشتگان

خنده واکنشی طبیعی در برابر هیجانات احساسی و عاطفی است. هیجاناتی که بر خاسته از شگفتی انسان است موجب می شود تا به اشکال مختلف سرور و شادمانی در چهره و لبخند و تبسم بر لب و یا خنده با صداها و آوازهای خاص خود را نشان دهد.قرآن عامل و علت اصلی واکنش های هیجانی شادی و سرور و خنده را شگفتی بشر می داند. هر گاه انسان با چیزی که انتظارش را نداشته باشد رو به رو شود ناخودآگاه و ناخواسته واکنشی نشان می دهد که آثار آن در روح و روان و نیز جسم و بدن وی نمودار می شود. این گونه است که شاد می شود و خنده و لبخند بر چهره اش نمایان می شود.

ادامه نوشته

فرشتگان از نظر قرآن     99/4/6

فرشتگان از نظر قرآن        

اعتقاد به فرشتگان یکی از اصول اعتقادی است که می بایست مومنان به آن باور داشته باشند؛ زیرا اعتقاد به فرشتگان به عنوان بخشی از «عالم الغیب» بر اساس آن چه آموزه های وحیانی قرآن، بیان می کند، می تواند نه تنها در «هستی شناسی» به ما کمک کند، بلکه در «سبک زندگی» ما تاثیر مستقیم به جا گذارد. کسانی که به اموری چون «جن» یا «فرشته» باور ندارند، کنش و واکنشی را در زندگی دنبال می کنند که می تواند آثار بدی به جا گذارد؛ زیرا «توهم» انگاشتن، مثلا موجودی به نام ابلیس از جنیان و «عدو مبین» بودن او می تواند انسان را به بیراهه برد و در برابر دشمنی واقعی کنش و واکنشی نداشته باشد. هم چنین عدم اعتقاد به فرشتگان و «نقش فرشتگان» در زندگی انسان می تواند «توهمات» واقعی را رقم زند و آدمی را از بسیاری از امور غافل سازد و سبک زندگی «وارونه» و «غیر حقیقی» موجب شود. از همین رو، سخن گفتن از «جن و مَلَک» یا به تعبیر فارسی «دیو و پری» سخن از اموری نیست که بی ارتباط به فلسفه و سبک زندگی بشر باشد، بلکه ارتباط تنگاتنگی با آن دارد و می بایست «معرفت و علم یقینی» نسبت به آن دست آورد.از آن جایی که فرشتگان از «عالم الغیب» هستند، دست یابی به این «عالم» جز از طریق «علوم وحیانی» شدنی نیست؛ بنابراین، برای «علم و معرفت» نسبت به فرشتگان لازم است به سراغ قرآن رفته و باورها و اعتقادات خود را نسبت به فرشتگان بر اساس آن سامان دهیم.از نظر قرآن، ایمان به فرشتگان موجب رهایی از ضلالت و گمراهی(نساء، آیه ۱۳۶) و نشانه نیکى و سبب قرار گرفتن در زمره ابرار، صادقان و پرهیزکاران و صابران است.(بقره، آیه ۱۷۷)با توجه به نقش فرشتگان در هستی به ویژه زندگی انسان ها، لازم است تا صفات و جایگاه آنان در هستی دانسته شود تا بتوان با دیدی باز و روشن «کنش و واکنش» خود را با آنان ساماندهی کرد.

ادامه نوشته

صبر امام حسین (ع) در راه خدا و شگفتی فرشتگان    98/6/13

صبر امام حسین (ع) در راه خدا و شگفتی فرشتگان            

در زیارت امام حسین (ع) آمده است که صبر تو فرشتگان آسمان را به تعجب واداشت.‏» تفکر در این فقره از زیارت نامه نیازمند درک مصیبت‌هایی است که امام حسین (ع) در راستای انجام اطاعت الهی و برابر معصیت‌های مدعیان اسلام و مسلمانی تحمل کرده است. اگر بخواهیم صبر امام حسین (ع) را با اسوه‌های دیگر صبر از حضرت ایوب(ع) و حضرت یعقوب (ع) بسنجیم، در می‌یابیم که چرا فرشتگان آسمان‌ها از صبر امام حسین (ع) به شگفتی در آمدند؛ در حالی که نسبت به دیگر اسوه‌های صبر و استقامت چنین واکنشی را نشان ندادند؛ زیرا از امام سجاد (ع)روایت شده است که هر چه مصیبت‌ها بیشتر می‌شد، رنگ چهره امام حسین (ع) نورانی‌تر و اعضا و جوارحش آرام می‌شد

ادامه نوشته

اولین معلم فرشتگان که بود؟     96/2/11

اولین معلم فرشتگان که بود؟

فرشتگان یا ملائک که به عنوان موجوداتی فرامادی و در عین حال پاک و منزه و فرمانبردار دستورات خداوند شناخته می‎شوند، همواره نقش مهمی در پیشبرد برنامه‎های الهی ایفا کرده‎اند و از سوی دیگر در هر شرایطی یاور مؤمنان بوده‎اند تا جایی که در روایات متعددی آنها را خادم مؤمنان معرفی کرده‎اند. اما این سؤال شاید برای ما ایجاد شود که ابتدای تعلیم و تربیت فرشتگان از کجا آغاز شد؟پاسخ این سؤال را در روایتی از امام رضا(ع) که به نقل از امیر مؤمنان(ع) بیان فرمودند، می‎خوانیم. این روایت را شیخ صدوق در صفحه 262 از کتاب «عیون اخبار رضا(ع)» نقل می‎کنند. یادآوریم می‎شویم کتاب «عیون اخبار رضا(ع)» از مهم‎ترین منابع روایی شیعیان است که در آن روایت‏هاى پیرامون امام رضا( ع) و مجموعه روایاتى که از آن حضرت روایت شده، جمع‏ آورى شده است.عبدالسلام بن صالح از امام رضا(ع) از پدران بزرگوار خود از امیر المؤمنین(ع) روایت کرده است که حضرت رسول‎الله(ص) فرمودند: خداوند خلقى برتر از من و گرامى‏ تر از من نزد خود خلق نفرموده است، حضرت على(ع) فرمودند: من عرض کردم: شما برتر هستید یا جبرئیل؟ حضرت ضمن بیان فضایل و مناقبشان، فرمودند:

«یا علی، اگر ما نبودیم خداوند نه آدم(ع) و نه حواء را و نه بهشت و جهنّم و نه آسمان و زمین را خلق نمی‎کرد، پس چگونه از ملائکه افضل نباشیم؟ و حال آنکه ما پیش از آنان پروردگارمان را شناختیم و او را تسبیح و تقدیس کردیم و به یگانگى او شهادت دادیم، زیرا اولین چیزى که خداوند خلق کرد ارواح ما بود که آنها را به توحید و تمجید خود به نطق آورد و پس از آن ملائکه را خلق کرد که وقتى ارواح ما را به صورت یک نور واحد دیدند، این مسأله را بسیار بزرگ و عظیم یافتند و ما براى اینکه ملائکه بفهمند ما مخلوق هستیم و خداوند منزه و برتر از صفات ماست، او را تسبیح گفتیم و ملائکه نیز به پیروى از تسبیح ما، تسبیح گفتند و او را از صفات ما منزه دانستند.و وقتى عظمت شأن ما را دیدند به وحدانیت خدا شهادت دادیم تا ملائکه بدانند معبودى نیست جز اللَّه و بدانند که ما (فقط) بندگان خدا هستیم و خدا نیستیم و نباید به تنهایى و یا به همراه خداوند پرستش شویم و گفتند: «لا إله إلّا اللَّه» و وقتى بزرگى مقام ما را دیدند، تکبیر (اللّه اکبر) گفتیم تا ملائکه بدانند که خداوند بزرگتر از آن است که بزرگى مقام از طریقى غیر از او به دست آید. و وقتى که عزت و قدرتى که خداوند به ما داده بود دیدند، گفتیم: «لا حول و لا قوّة إلّا باللَّه» تا ملائکه بدانند آنچه که ما قدرت و توان داریم از خداست، و وقتى نعمتى را که خدا به ما داده و بر ما واجب کرده است  یعنى وجوب اطاعت از ما ـرا دیدند، گفتیم: «الحمد للَّه» تا ملائکه حمد و ستایش را که در واقع، در مقابل نعمت‎های الهى، حقّ خداوند برگردن ماست را دریابند و ملائکه نیز گفتند: الحمد للَّه. پس در واقع به وسیله ما بود که به توحید و تسبیح و تهلیل (لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ) وتحمید و تمجید الهى هدایت شدند.»          منبع:تسنیم

5نام که بواسطۀآن فرشتگان برآدم سجده کردند 94/12/13

5نام که بواسطۀآن فرشتگان برآدم سجده کردند

در این باره از امام صادق (ع) روایت شده است که: جز خدا هیچ نبود، پس خداوند پنج نور را از جلال و عظمت خود آفرید و برای هر یک از آن انوار، اسمی از اسمای الهی بود. خدا «حمید» است و این اسم در محمد (ص) ظهور یافت. خدا «اعلی» است که در امیرالمؤمنین علی(ع) ظهور یافت و برای خدا «اسمای حسنی» وجود دارد که نام حسن و حسین (ع) از آن اسماء مشتق است و از اسم «فاطر» او، نام زهرای اطهر، فاطمه اشتقاق پیدا کرد پس وقتی که آن انوار را آفرید، اینها را در میثاق قرار داد، پس در طرف راست عرش جا گرفتند و خدا فرشتگان را از نور آفرید پس وقتی که فرشتگان به این انوار نظر کردند، امر و شأن اینها را بزرگ شمردند و تسبیح را (از آنها) فراگرفتند و این مطابق با گفته‌ی فرشتگان است که در قرآن آمده است: به حقیقت ما (در انتظار اوامر الهی در تدبیر عالم) صف کشیده‌ایم و به راستی ما تسبیح کننده‌ایم و آن هنگام که آدم(ع) را آفرید، آدم به سوی این انوار از طرف راست عرش با دقت نظر نموده عرض کرد: ای صاحب اختیار من! آنان کیستند؟ خدای متعال در پاسخ فرمود: ای آدم! آنها برگزیدگان من و خواص من هستند، اینها را از نور عظمت و بزرگی‌ام آفریده‌ام و از اسم های خودم اسمی را برای اینها برگرفتم، پس عرض کرد: ای پروردگارم! به حقی که تو بر اینها داری اسم های اینها را به من بیاموز، پس خدای متعال فرمود: ای آدم! این اسم ها نزد تو امانت باشد که سرّ و رازی از راز من است. غیر تو نباید بر آن آگاه شود جز به اذن من، عرض کرد: پروردگارم قبول کردم. خداوند پس از گرفتن این پیمان، اسامی آنها را به آدم(ع) تعلیم داد و به فرشتگان عرضه کرد و هیچ کدام به آن ها عالم نبودند، پس در پاسخ قول خدای متعال که فرمود: مرا از نام های اینها خبر دهید اگر راست می‌گویید، عرض کردند: منزهی تو! برای ما علمی نیست جز آنچه به ما آموخته‌ای. همانا تو عالم و دارای حکمتی.آنگاه خداوند فرمود: ای آدم! فرشتگان را به اسامی آن انوار خبر ده، پس وقتی که آنان را به اسماء خبر داد، فرشتگان دانستند که این مطلب در نزد آدم به امانت گذاشته شده و آدم به سبب آگاهی از آن، فضیلت و برتری یافته است. سپس امر به سجده‌ی آدم(ع) شدند؛ زیرا که سجده‌ی ملائکه، فضیلتی برای آدم و عبادت برای خدای متعال بود. چون که سجده ملائکه، سزاوار آدم بود»  *زهره منش، ریحانه النبی: 46.-منبع:قدس

پاسخ امام صادق به یک زندیق در مورد فرشتگان 94/12/11

پاسخ امام صادق به یک زندیق در مورد فرشتگان

امام جعفر صادق(ع)  در پاسخ به زنديقى كه پرسيد: چرا خداوند كه خود داناى نهان و نهانترهاست، فرشتگان را گماشته است؟ـ فرمودند: خداوند با اين كار فرشتگان را به بندگى گرفته و آنان را گواه بر خلق خويش قرار داده است تا بندگان به خاطر همراه بودن فرشتگان با آنان نسبت به طاعت خدا مواظبت بيشترى نشان دهند و از نافرمانى او بيشتر خوددارى و اجتناب كنند.اى بسا بنده‌اى كه قصد گناه مى‌كند، امّا به ياد آن دو فرشته موكّل بر خود مى‌افتد و از گناه خوددارى مى‌ورزد و خويشتن را نگه مى دارد و مى‌گويد : پروردگارم مرا مى‌بيند و فرشتگان مراقب من بر اين گناه من گواهى مى‌دهند.

و خداوند نيز از سر لطف و رأفت خود فرشتگان را بر بندگانش گماشته است تا شيطان‌هاى سركش و حشرات موذىِ زمين و بسيارى از آسيب‌هاى ديگر را به اذن خدا، به طورى كه خودشان هم متوجّه نشوند، از ايشان دفع كنند، تا آن گاه كه فرمان خداوند عزّ و جلّ در رسد.     «احتجاج، جلد 2، صفحه 223»--منبع:مشرق                     

فرشتگان چگونه از اسرار درونی انسان آگاه می شوند؟ 94/12/9

فرشتگان چگونه از اسرار درونی انسان آگاه می شوند؟

آیت‌الله جوادی آملی به پرسشی درباره نحوه آگاه شدن فرشتگان از اسرار درونی انسان پاسخ دادند:از امام صادق عليه‌السلام در همين زمينه مطلب بسيار مناسبي نقل شده است: يكي از شاگردان امام صادق عليه‌السلام از ايشان پرسيد: در مورد اعمال ما، فرشتگان آنچه مي‏ بينند مي‏ نويسند؛ امّا در مورد خاطرات و نيّت هايي كه فقط از دل گذرانده‏ ايم و هنوز به لباس عمل در نياورده‏ ايم، چگونه عمل مي‏ كنند؟ در قيامت بايد براي اسرار دروني‏اي كه تا به حال پيش كسي باز نگفته ‏ايد، حساب پس بدهيد. فرشتگان چگونه از اين اسرار دروني آگاه مي ‏شوند؟این مفسر قران در پاسخ فرمود: آيا بوي باغ و بستان، با بوي كثافت و گنداب يكي است؟ اگر از كنار باغي پر گل و معطر بگذريد، بوي خوبي احساس مي‏ كنيد و چنانچه بوي بد به مشام انسان برسد، مي‏فهمد كه اينجا كثافت و زباله است، پس از بو مي‏ توان فهميد كه از كنار باغ مي‏ گذريم يا از كنار چاه.

فرشتگان از بوي خوش قلب مؤمن اسرار، نيّت‏ ها و اراده خير، طيّب و طاهر او را مي‏ شناسند و نيز از بوي بد بعضي، از پليدي درون آنها آگاهي مي‏ يابند.[2] انسان نمي‏ تواند در چاه زندگي كند و از بوي آن اظهار تنفر نكند. اگر كسي به ملكوت رسيده باشد، بوي بد و خوب ديگران را با شامه جان درك مي‏ كند و مؤمن را از منافق باز مي‏ شناسد.

روزي امام علي عليه‌السلام بر بالاي منبر مشغول سخنراني بود؛ بعضي جاسوسان اموي خبر آوردند كه «خالد بن عرفطه» مُرد! حضرت به سخن ايشان اعتنايي نكرد؛ اما عده‏ اي اين خبر را پذيرفتند. بار ديگر گفته شد: خالد مُرده است، باز هم حضرت اعتنا نكردند. بار سوم گفتند: اي امير مؤمنان اين خبر رسمي شد. حضرت فرمودند: او هنوز نمرده است؛ شورش و بلوايي در پيش دارد و به تحريك حكومتهاي طاغي، عليه من قيام مي‏كند و از درب اين مسجد وارد مي‏ شود. آن‏گاه حضرت به شخصي كه پاي منبر ايشان نشسته بود، اشاره كرد و فرمود: پرچم او هم به دست اين شخص است![3]اين قضيه بعدها واقع شد و اين عِلم غيب اميرمؤمنان عليه‌السلام و آگاهي از اسرار دروني كسي كه پاي سخنان حضرت نشسته، تحقق يافت. حضرت نيز چونان فرشتگان درون افراد را مي‏ ديدند و مي‏ دانستند كه درون چه كسي باغ و درون چه فردي گنداب است.       منبع:شبستان

جملۀلقمان که فرشتگان راشگفت‌زده و اوراحکیم کرد 94/11/24

جملۀلقمان که فرشتگان راشگفت‌زده و اوراحکیم کرد

پيامبر خدا حضرت محمد مصطفی صلى الله عليه و آله فرمودند: در حقيقت، لقمان، پيامبر نبود؛ ليكن بنده اى بود مصمّم، انديشه مند و با حُسن ظن. خدا را دوست مى‌داشت. پس خدا نيز او را دوست داشت و حكمت را بر او ضمانت كرد. وسط روز، خوابيده بود كه ناگهان به پذيرش خلافت، فرا خوانده شد كه: اى لقمان! آيا مى خواهى كه خداوند، تو را خليفه اى در روى زمين قرار دهد تا در ميان مردم، به حق، داورى كنى؟.لقمان، بيدار شد و در پاسخ گفت: اگر پروردگارم مرا وادار كند، مى‌پذيرم؛ زيرا مى‌دانم كه اگر با من چنين كند . يارى ام مى نمايد و دانشم مى آموزد و از خطا نگاهم مى دارد. ولى اگر پروردگارم مرا مخيّر سازد، عافيت را مى پذيرم و بلا را نمى پذيرم.فرشتگانى كه نمى‌ديدشان، با صدايى به او گفتند: اى لقمان! چرا چنين گفتى؟گفت: زيرا حكمران، در سخت ترين و مشكل ترين مقام، جاى گرفته كه ظلم از هر طرف، بر او احاطه دارد؛ [امكان دارد] خوار شود يا يارى گردد. اگر به صواب داورى كند، اميد است كه نجات يابد و اگر [در داورى] به خطا رود، راه بهشت را به خطا رفته است. هر كس در دنيا حقير و بى مقام باشد ، بهتر از اين است كه صاحب مقام باشد، و هر كس دنيا را در مقابل آخرت بر گزيند، دنيا او را مى آزمايد ؛ ولى به پادشاهىِ آخرت، دست نمى‌يابد.فرشتگان از زيبايىِ گفتار او، در شگفت شدند.لقمان، لحظه‌اى خوابيد و سراسر وجودش آكنده از حكمت شد. پس، از خواب بيدار شد و [از آن پس ] حكيمانه سخن گفت.پس از او، داوود عليه السلام به پذيرش خلافت ، فرا خوانده شد و او آن را پذيرفت و شرط لقمان را مطرح نكرد... . لقمان با دانش و حكمتش، داوود را يارى مى كرد. داوود گفت: «خوشا به حالت ، اى لقمان! به تو حكمت داده شد و بلا از تو دور گرديد ؛ ولى به داوود خلافت داده شد و دچار مصيبت و فتنه گرديد.

«مجمع البيان،ج8،ص494 - نوادرالاصول،ج1،ص247- تفسيرالقمي،ج2،ص162»--منبع:مشرق